نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دکتری آمایش محیطزیست، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، ایران. *(مسوول مکاتبات)
2 استادیار گروه محیطزیست، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، ایران
چکیده
کلیدواژهها
فصلنامه انسان و محیط زیست، شماره 42، پاییز 96
بررسی و شناسایی عناصر مهم و مؤثر در ارزیابی کیفیت زیباییشناختی انواع سیمای سرزمین
فضل الله احمدی میرقائد[1]*
مرجان محمدزاده [2]
تاریخ دریافت: 20/11/1390 |
تاریخ پذیرش:19/08/1395 |
چکیده
با توجه به محدودیتها و پتانسیل اکوسیستمهای سرزمین، یکپارچگی و روابط اکولوژیک بین اجزای مختلف آن به خاطر تشدید فعالیتهای غیر منطقی انسان به شدت آسیبپذیر به نظر میرسد. بنابراین جهت حفظ یکپارچگی و تعادل اکوسیستمها و همچنین دستیابی به توسعه پایدار ضروری است در طرحریزی و برنامهریزی سرزمین جنبههای مختلف محیطزیست از جمله کیفیت زیباییشناختی سیماهای آن مورد توجه و تأکید قرار گیرد. در ارزیابی کیفیت زیباییشناختی سیماهای یک قطعه از سرزمین شناسایی و مطالعه عناصر مهم و تأثیرگذار بر کیفیت آن لازم و ضروری به نظر میرسد. در مطالعه حاضر با مدنظر قرار دادن بررسی و شناسایی عناصر مهم در ارزیابی کیفیت زیباییشناختی انواع سیمای سرزمین، ویژگیها و معیارهای زیباییشناختی مورد استفاده در مطالعات و مستندات گذشته مورد بررسی قرار گرفت. پس از آن، عناصر مهم و تأثیرگذار سرزمین از جنبههای مختلف اکولوژیکی، اقتصادی - اجتماعی و بصری در ارزیابی کیفیت زیباییشناختی سیماهای شهری، جنگلی، کشاورزی، ساحلی، دشتی و کوهستانی شناسایی شدند. بر اساس عناصر و معیارهای شناسایی شده، تجزیه و تحلیل کیفی در رابطه با هر یک از سیماهای سرزمین صورت پذیرفت. این مطالعه نشان داد که شناخت و آگاهی در مورد عناصر محیطزیستی و بصری تأثیر گذار است و خصوصیات آنها میتواند در ارزیابی کیفیت بصری سیمای سرزمین کمک کننده بوده و موجب تسهیل در روند آن شود.
کلمات کلیدی: سیمای سرزمین، کیفیت بصری، عناصر زیباییشناختی، معیارهای اکولوژیکی، معیارهای اقتصادی – اجتماعی.
مقدمه
ارتباطات تنگاتنگ بین اجزای مختلف اکوسیستمهای سرزمین شرایط بخش غیر زنده و حیات تمامی موجودات را تحت تأثیر قرار میدهد. یکپارچگی و روابط اکولوژیک بین اجزای مختلف سرزمین به خاطر محدودیتهای محیطزیست و تشدید فعالیـتهای غیـر منـطقی انســان به شــدت آسـیبپذیر نشان میدهد. بر این اساس جهت ایجاد پایداری در سرزمین و کاهش تخریبهای محیطزیستی باید توازن و تعادل بین جنبههای مختلف محیطزیست برقرار شود (1). همواره دو دیدگاه در رابطه با انسان و طبیعت وجود دارد. در دیدگاه اول انسان با بیتوجهی به وابستگی خود با طبیعت، تخریب منابع آن را با اقدامات نادرست رقم میزند. در دیدگاه متقابل بر اساس آگاهی و دانش، نقشی خلاقانه در ارتباط با مدیریت و بهرهبرداری از محیطزیست ایفا میکند (2). با تأکید بر دیدگاه دوم، باید اذعان داشت که در صورت وجود تعادل بین فرآیندهای مختلف محیطزیست، انسان میتواند چرخههای زندگی خود را با طبیعت هماهنگ سازد (3).
عدم بهرهبرداری مناسب و فشار فراتر از ظرفیت به منابع و فقدان هماهنگی لازم بین بخشهای اقتصادی و محیطزیستی از دلایل لزوم توجه به برنامهریزی محیطزیست است. برنامهریزی محیطزیست، طرحریزی و برنامهریزی برای حفظ محیطزیست و توسعه در سرزمین به عنوان الگوهای فضایی اکوسیستمها با هدف نگهداری ظرفیت پایداری طبیعت و حمایت از زیبایی سیماهای آن است (4).
در طی تکامل مطالعات برنامهریزی و طرحریزی سرزمین رویکردهای متفاوتی پدید آمده است که به ترتیب شامل رویکردهای مطلوبیت سیمای سرزمین[3]، اکولوژی انسانی کاربردی[4]، اکوسیستم کاربردی[5]، اکولوژی سیمای سرزمین کاربردی[6] و ارزشهای سیمای سرزمین و ادراک[7] آن هستند (5).
رویـکرد مطلـوبیت سیمای سرزمین در اوایل قرن نـوزدهم شروع شد. این رویکرد سرزمین را بر اساس شایستگی و تناسب برای کاربریهای مختلف ارزیابی میکند. در واقع در این رویکرد یافتن موقعیت بهینه کاربریها در سرزمین مورد توجه قرار میگیرد. رویکرد اکولوژی انسانی یک مطالعه چند تخصصی است که ساختار اجتماعی انـسان را به طبیعت پیوند میزند و در این زمینه الگوهای فرهنگی، باورها، دانش و تکنولوژی را مدنظر قرار میدهد. رهیافت اکوسیستم کاربردی در برگیرنده روشهایی است که ساختار و کارکرد سیمای سرزمین و چگونگی پاسخ آنها به تأثیرات انسانی و طبیعی را مورد بررسی قرار میدهند. در این رویکرد مفهوم اکوسیستم به عنوان چارچوبی برای درک و تحلیل سیمای سرزمین به کار میرود. رویکرد اکولوژی سیمای سرزمین بر روی الگوها، فرآیندها و حفاظت سیمای سرزمین تمرکز دارد و به درک تغییرات فضایی و تعاملات بین فرآیندهای بیوفیزیکی و فرهنگی مرتبط است. اکولوژی سیـمای سـرزمیـن رهیــافـت فضایی جغرافیدانان را با رهیـافـت عمـلکردی بومشناسان ادغام میکند. یعنی طی این رویکرد ساختار و عملکرد اکوسیستم با هم تلفیق میشوند. مطالعات ارزشهای سیمای سرزمین و درک آن برای تعیین، ایجاد و نگهداری سیماهایی است که پاسخگوی جوامع و مفاهیم اکولوژیکی و بیانگر مفاهیمی چون تجربیات مردم و روابـط آنها با سیـمای سـرزمیـن هستند. این مطالعات، سیمای سرزمین را به صورت ارزشها و مفاهیم فرهنگی در نظر میگیرند که از طریق عناصر فیزیکی (مثل انواع شکل زمین و پوشش گیاهی)، عناصر تجمعی (نظیر مقیاس، فرم و رنگ) و خصوصیاتی روانشناختی (مانند پیچیدگی، مرموزیت و خوانایی) مشخص میشوند (5).
با توجـه با اینکه کیفیت بـصری سیـمای سـرزمین یکی از منابع مهم فرهنگی و طبیعی است، خصوصیات آن میتواند سهم مهمی در هویت ناحیه و حس مکان داشته باشد و سبب افزایش کیفیت زیباییشناختی سیماهای طبیعی و انسانساخت برای ایجاد محیطی سالم و لذتبخش برای انسان و جذب سرمایهگذاری و پیشرفتهای اقتصادی و اجتماعی شود. بنابراین با شناخت عوامل و معیارهای مؤثر در کیفیت بصری سیمای سرزمین به منزله ابزاری مناسب برای ارزیابی و مکانیابی مناطق دارای ارزش زیباییشناختی میتوان مدیران و برنامهریزان را در مدیریت و حفاظت مطلوب سیماهای دارای ارزش بصری یاری رساند. در واقع از این طریق میتوان مناظری را که از لحاظ زیبایی مناسب هستند را حفظ و سایر مناظر را ترمیم و احیاء کرد (6 و 7).
روش بررسی
این مطالعه با هدف بررسی و شناسایی عناصر مهم در ارزیابی کیفیت زیباییشناختی انواع سیمای سرزمین انجام شد. مفاهیم و موضوعاتی همچون سیمای سرزمین و انواع آن، ویژگیها و معیـارهای زیبـاییشـناختی و ارزیابی کیـفیـت بـصـری سیمای سرزمین با بررسی مطالعات و مستندات موجود مورد بررسی قرار گرفت. پس از آن، عناصر مهم و تأثیرگذار سرزمین از جنبههای مختلف اکولوژیکی، اقتصادی – اجتماعی و بصری در ارزیابی کیفیت زیباییشناختی سیماهای شهری، جنگلی، کشاورزی، ساحلی، دشتی وکوهستانی بر اساس مطالعات انجام شده در هر مورد شناسایی و استخراج گردید. در نهایت سیماهای سرزمین مورد نظر بر اساس عناصر و اجزاء تشکیلدهنده آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
سیمای سرزمین و انواع آن
باورها و شناخت انسان از محیط اطراف، بر اساس ادراک سیمای سرزمین است. بر اساس ماهیت ویژه سیمای سرزمین، بسط و توسعه تاریخی مفهوم آن میتواند زمینهای برای توسعه ارزیابی کیفیت بصری باشد. در ابتدا کلمه سیما به مناظری شامل حومههای روستایی، تپهها و سیماهای پانورامیک با دید گسترده و باغهای زینتی اطلاق میشد (8). در اواخر قرن بیستم واژه سیما به بخشی از سرزمین که از یک نقطه چشمانداز دیده شود اطلاق گردید. با چنین دیدگاهی علاوه بر پارامترهای منابع اکولوژیکی، عوامل اقتصادی و اجتماعی نیز در تشریح سیمای سرزمین در نظر گرفته میشوند (9). واژه Landscape مترادف با کلمات سیما یا نما، زمین سیما و یا زمین نماست که خود در برگیرنده چندین سیمای سرزمین است (4 و 10).
در زمینه تعریف سیمای سرزمین نظرات و دیدگاههای مختلفی ارایه شده است. هامبلد (1808) با تلفیق پایه و اساس اکولوژی سیـمای سرزمین در سیماشناسی گیاهان، سیمای سرزمین را به عنوان تأثیر کلی زمین تعریف کرد، درحالیکه ترول (1968) اذعان داشت سیمای سرزمین به کل ذات و وجود مرئی و غیرمرئی فضای زندگی انسانها اطلاق میشود. در اروپا در ارایه تعریفی واحد برای سیمای سرزمین در بین اکولوژیستهای سیمای سـرزمیـن تـوافقی وجـود نـدارد. نـیف (1967) سیمای سرزمین را ساختاری ادغام یافته و بافتی شکلیافته و منسجم که طی فرآیندی واحد، بخش مشخصی از سطح زمین را تشکیل میدهد تعریف کرده است. ولک و استینهارد (2002) بیشتر بر این حقیقت تأکید داشتند که در اکولوژی سیمای سرزمین اروپا، مفهوم سیمای سرزمین مرتبط با ادراک، مشاهده و منظر محیط زندگی است. همچنین معماران و برنامهریزان بهرهبرداری از زمین، بعد دیداری، ادراکی و زیباییشناسی سیمای سرزمین را مورد پذیرش قرار دادند. در اروپا ریشههای جغرافیایی اکولوژی سیمای سرزمین نقش مهمی در تعریف سیمای سرزمین و بومشناسی آن ایفا میکند. در نتیجه، سیمای سرزمین مجموعهای از عوامل زیستی، غیرزیستی و انسانی است که از لحاظ زیباییشناسی ارزیابی میشود. محققین دیگر مانند مبوت (1968)، توماس (2001) و اسکلنیکا (2002) سیمای سرزمین را متشکل از مجموعهای از عوامل و مقیاسهای مختلف میدانند (11).
مخدوم (1384) سیـمای سـرزمین را بخـشی از سـرزمین که از یک نقطه چشمانداز دیده میشود تعریف کرده است (مخدوم، 1384). در تعریفی دیگر مخدوم (2008) اذعان داشته است که سیمای سرزمین یگانه مجموعهای از عوامل مرتبط با هم نیست، بلکه ترکیبی از عوامل و عنـاصر جغـرافیـایی غیـرزنـده، زنده و ارگـانیـک و نیـز قلمـرو اجـتماعـی به حسـاب مـیآید (11). بر این اساس میتوان سیمای سرزمین را این گونه تعریف کرد: «ساختاری منسجم از فضای جغرافیایی و متشکل از فرآیندها و عناصر اکولوژیکی، فرهنگی، اجتماعی و بصری که از لحاظ عینی و ذهنی در مقیاسهای مختلف مورد مطالعه قرار میگیرد».
دامنهی وسیعی از سیـماها وجود دارند. از جمله آنها میتوان به سیماهای شهری، جنگلی، کشاورزی، ساحلی، دشتی وکوهستانی اشاره کرد که به عنوان سیماهای عمده در سرزمین به شمار میروند. هر یک از انواع سیمای سرزمین نیز بر اساس عملکرد و استفاده به انواع مختلف تقسیم میشوند. سیمای جنگلی شامل مکانهایی است که القاءکننده خصوصیات مناطق جنگلی بوده و حداقل 75 درصد از عناصر تشکیلدهنده آن از درختان و درختچهها باشد. سیمای کوهستانی متشکل از مناطقی با توپوگرافی متفاوت و نشاندهنده ویژگیهای مناطقی است که عناصر مهم رخنمونهای آن شامل کوهها و کوهستانها باشد. سیمای ساحلی شامل اکوسیستمهایی است که محل تعامل خشکی با دریاچهها، دریاها و اقیانوسها باشد و خصوصـیات آن تا حـدود زیادی تحـت تأثیر ویژگیهای آب قرار دارد. سیمای دشتی به مناطق هموار، مسطح و با شیب بسیار ملایم که معمولاً دارای میدان دید بسیار وسیع باشند گفته میشود و خصوصیات آن القاءکننده گستردگی و فضای بسیار باز است. سیمای کشاورزی شامل مکانهایی متشکل از مزارع، باغات و مناطق کشاورزی که ویژگیهای آن متأثر از خصوصیات گیاهان زراعی و باغی است. سیمای شهری به سیماهایی گفته میشود که بخش اعظمی از آن متشکل از مجموعهای از عناصر طبیعی و انسانساخت بوده و تحت تأثیر ویژگیهای خاص طبیعی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی شهری شکل گرفته و به خوبی حس محیطهای شهری را القاء کند (12، 13 و 14).
ارزیابی کیفیت بصری سیمای سرزمین:
با آغاز دهه 1970، در ایالات متحده آمریکا جهت افزایش توجه به کاهش کیفیت محیط زیست، تلفیق ارزشهای بصری در فرآیند تصمیمگیری مرتبط با طرحهای توسعه به صورت فعالیت بین رشتهای مطرح شد و قوانین و خطمشیهای برنامهریزی محیطزیست با تأکید بر ارزشهای بصری تدوین شدند (15). با توجه به اینکه مدیـریت منابع بصری فرآیندی در جهت حصول اطمینان از تشخیص و مورد توجه قرار گرفتن کیفیتهای بصری سیما است، بنابراین تهیه اطلاعات بصری و منظم در رابطه با کیفیت بصری مناظر و آثار بصری ناشی از فعالیتهای توسعه در سیما، هدف اصلی آن است (16). همچنین برای سیـما یا سیـماسازی باید به ارزش بصری سیمای محیط از طریق تجزیه و تحلیل و ارزیابی ارزش آن برای تعیین کیفیت نسبی نما و سیما، حفاظت و بهسازی هر نما توجه نمود (4).
ارزیابی کیفیت بصری سیمای سرزمین، یک جزء ضروری برای ارزیابی آثار محیـط زیسـت اسـت و میتوانـد تصمیمگیران را با اطلاعاتی در رابطه با آثار فعالیتهای توسعه پیشنهادی و کاربری اراضی بر روی کیفیت بصری سیمای سرزمین آماده کند. امروزه طیف وسیعی از روشهای تجزیه و تحلیل کیفیت بصری، در نتیجه رویکردهای متفاوت ارزیابی سیمای سرزمین بسط داده شدهاند (17 و 18). در اواسط دهه 1960 روشهایی توسعه یافتند که به طور سیستماتیک ارزشهای زیباییشناختی را در برنامهریزی محیطزیستی و تصمیمگیری استفاده از زمین ادغام میکردند. که از جمله آنها میتوان به ارزیابی و ادغام منابع بصری در برنامهریزی اکولوژیکی، توصیف و تحلیل عناصر بصری در سیماهای بزرگ جنگلی، مدلسازی پیشبینی ترجیحات سیماهای سرزمین و درک ویژگیهای بصری و ارتباط آنها با عناصر فیزیکی سیمای سرزمین از دیدگاه جامعهشناسی اشاره نمود (5). از جمله روشهای ارزیابی کیفیت بصری نیز میتوان به روشهای عملی، چک لیست، درونیابی، تفکیک سیمای سرزمین، فوریه و روشهای چند معیاره اشاره کرد که بر اساس نگرشهای ذهنی و عینی یا ترکیبی از هر دو انجام میشوند (19). روشها و رویکردهای ارزیابی کیفیت بصری سیمای سرزمین بر اساس الگوهای مختلف مورد مطالعه قرار گرفتهاند. در ابتدا پنج مدل مفهومی شامل روشهای اکولوژیکی، زیباییشناختی فرمال، روانفیزیکی، روانشناختی و پدیدارشناختی به عنوان ابزاری جهت کمک به سازماندهی و بررسی روشهای خاص در ارزیابی سیمای سرزمین ارایه گردید. پس از آن، این پنج روش در قالب سه الگوی حرفهای، رفتاری و تجربی دستهبندی شدند (17 و 18).
عناصر سنجش کیفیت سیمای سرزمین:
عناصری که در ارزیابی کیفیت زیباییشناختی سیمای سرزمین بکار میروند بر حسب ساختار، نوع و اداراک آنها متفاوت هستند. عناصر از لحاظ ساختار شامل عناصر ساده و ترکیبی هستند. همچنین عناصر سیمای سرزمین به سه صورت اکولوژیکی، انسانساخت و زیباییشناختی وجود دارند (1، 3 و 10).
در طبقهبندی سایمون بل (2004) عناصر بصری سیماهای سرزمین در سه گروه عناصر پایه، زیباییشناختی و سازماندهی تقسیـمبنـدی میشـوند که بخــش سـازماندهی شــامل عوامل ساختاری، الگوهای فضایی، اهداف بصری و نظمدهی است. عناصر پایه به عنوان شاخص تعیینکننده موقعیت فضایی به حساب میآیند و معمولاً باعث ایجاد اشکال مختلف میشوند. مرز و محدوده سیماهای سرزمین و اشکال ژئومرفولوژی متفاوت در اثر تغییرپذیری عناصر پایه و ترکیب آنها ایجاد میگردند. این تغییرپذیری باعث ایجاد جاذبه بصری در سیماهای سرزمین و ترکیببندی آنها میشود. عناصر ساختاری نمایانگر ترکیببندی سیما، تقابل نیروهای بصری، تکرار اشکال و رنگها و اندازه نسبی عناصر سیمای سرزمین هستند و بر چگونگی درک انسـان از محیـط پیرامون اثر میگذارند. الگوهای فضایی به موقعیت نسبی عناصر و روابط متقابل میان آنها در فضا مربوط است. این اصول به یکدیگر مربوط هستند و معمولاً آمیزهای از آنها در هر زمان وجود دارد و یکی از آنها غالبتر است. رخداد مجمـوعـه اصول در قالـب نزدیکی، محصـوریت، در هم چفتشدگی، تداوم، فیگور و زمینه، آنها را به جنبه تأثیرگذار روانشناسی ادراک فضا و روانشناسی گشتالت مربوط میسازد. اهداف بصری شامل وحدت، تنوع و روح مکان هستند و در شکلگیری فرم کلی سیمای سرزمین، گوناگونی و منحصربفرد بودن آنها تأثیرگذارند و در برابر هر تغییری بیثبات و آسیبپذیرند. معیارهای زیباییشناختی در رابطه با تعداد، موقعیت، جهت، اندازه، فرم، بافت، رنگ و تراکم عناصر بصری مطرح هستند. در واقع بر اساس معیارهای زیباییشناختی الگوهای کاربری زمین و پوشش گیاهی، ادراک الگوهای محیط زیستی، تغییرات و تفاوتهای سیماهای سرزمین و نیروهای بصری شکل میگیرند. تغییرات عرصههای زمانی و مکانی و جاذبه بصری سیماهای سرزمین در اثر برهمکنشی معیارهای آنها صورت میپذیرد. نظمدهی اصل دیگری است که به رابطه بخشهای هر ترکیببندی و تعادل میان آنها، سلسله مراتب بصری در الگوی طبیعی و سازماندهی فضایی عناصر سازنده سیمای سرزمین اشاره دارد (3).
مروری بر عناصر زیباییشناختی مورد استفاده در ارزیابی کیفیت بصری سیماهای سرزمین:
در مطالعات ارزیابی کیفیت بصری سیمای سرزمین به عناصر بصـری مختلـف توجـه شـده اسـت. پوتا و همکاران (2014) در مطالعهای ارزیابی کیفیت تغییر سیماهای کشاورزی در فنلاند را مورد بررسی قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که مفاهیم بصری گستردگی، طبیعی بودن، غنای گونهای به طور اساسی به ویژگیهای سیمای سرزمین از جمله بافت، عناصر انسان ساخت، حضور احشام و آشفتگیها وابسته هستند (20). چنگیز (2014) در ارزیابی کیفیت بصری جزیره بوزکادا در شمال غربی ترکیه که یک منطقه دشتی است به این نتیجه رسید که معیارهای میزان عناصر انسانساخت مطلوب، مقیاس، هارمونی و وضوح رنگ بر میزان کیفیت بصری سیمای سرزمین اثرات تعیینکنندهای دارند (21). یو و همکاران (2012) در ارزیابی کیفیت بصری منطقه روستایی – کشاورزی چانگژو در چین از روشهای آماری برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده کردند و به این نتیجه رسیدند که میزان کیفیت بصری با افزایش تنوع و مساحت پوشش گیاهی، وضوح رنگ و میزان گستردگی فضای سبز رابطه مستقیم دارد و نوع توپوگرافی میتواند کیفیت بصری را به طور معکوس تحت تأثیر قرار دهد (22). بالوت و یلماز (2008) طی مطالعهای به بررسی کیفیت زیبایی سیمای شهری از طریق ارزیابی کیفیت بصری در ترکیه پرداختند و در نهایت اذعان داشتند که ارتباط بین الگوی فضایی و کیفیت بصری مشخصکننده این موضوع است که برخی از ویژگیهای خاص سیمای سرزمین بر روی کیفیت آن اثرگذار است. به عنوان مثال سطح بافت سیمای سرزمین و پوشش گیاهی میتواند میزان کیفیت بصری را تغییر دهد. همچنین در پایان تأکید کردند که منابع بصری باید مورد حفاظت قرار گیرند و به عنوان ارزشهای اقتصادی و طبیعی برای فعالیتهای اکوتوریسم آتی در منطقه در نظر گرفته شوند (23). ونگ و دومرس (2005) در مطالعهای ارزیابی کیفیت بصری پارک کولون در هنگ کنگ را مورد بررسی قرار دادند و در نهایت اظهار داشتند که از نظر بازدیدکنندگان میزان فضای سبز و مقدار آب در کیفیت بصری پارک حایز اهمیت هستند (24). اریازا و همکاران (2004) در ارزیابی کیفیت بصری سیماهای کشاورزی در جنوب اسپانیا معیارهای میزان طبیعی بودن، درصد پوشش گیاهی، مقدار آب، میزان توپوگرافی و وضوح رنگ را به ترتیب در افزایش کیفیت بصری سیما تلقی کردند (25).
میرکریـمـی و همـکـاران (1393) بـا کـاربـرد روش PCA[8] در ارزیابی کیـفیت بصری سیمای سرزمین در حوزه آبخیز استان گلستان 15 معیار ذهنی و 8 معیار عینی را مورد توجه قرار دادند و نتایج این تحقیق نشان داد که از بین معیارهای ذهنی پیچیدگی، بافت، تنوع رنگ، منظره پیش روی بازدیدکننده و پاکیزگی محیط و معیارهای تنوع تراکم پوشش گیاهی، قابلیت دید آبشار و قابلیت دید نقاط پرتنوع در بین پارامترهای عینی حایز اهمیت بیشتری هستند (6). رفیعانی خاچک و همکاران (1393) در تحقیقی ارزیابی بصری کیفیت منظرهها بر اساس رهیافت ادراکی جهت معرفی الگویی برای مدیریت مناسب مناطق طبیعی تفرجی در مسیرهای پیادهروی حوضه آبخیز زیارت گرگان را مورد مطالعه قرار دادند و در نهایت کیفیت منظرهها و میدان دید را مهمترین فاکتورها در طبقهبندی کیفیت بصری مسیرهای مورد مطالعه معرفی کردند (26). سعیدی و همکاران (1392) بررسی شیوههای مختلف ارزیابی کیفیت زیباییشناختی سیمای محیط را مورد مطالعه قرار دادند و در پایان ذکر کردند که علاوه بر ویژگیهای ذاتی منظر از قبیل وجود سیمای مناظر طبیعی و بکر، عوارض آبی )وجود رودخانهها، چشمهها یا آبشارها)، پوشش گیاهی متنوع، تنوع شکل زمین و عدم وجود عوارض انسان ساخت، خصوصیات جمعیت شناختی و فرهنگی نیز تا حد زیادی در انتخاب و ارزیـابی منـظر تأثیـر دارنـد (27). دانشپور و پریـور (1392) در مطالعهای ارتقای کیفیت عملکرد اکولوژیکی و زیباییشناختی منظر رود درههای شهری با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (رود دره کن، شهر تهران) را مورد بررسی قرار دادند و در نهایت به این نتیجه رسیدند که معیارهای روح مکان، کشش، تعادل، وحدت و تنوع به ترتیب در ارزشیابی سیمای سرزمین از درجه اهمیت بالایی برخوردار هستند و اذعان داشتند که روح مکان بالاترین و تنوع دارای کمترین ضریب اهمیت از نظر جامعه آماری را به خود اختصاص دادهاند (28). گلچین و همکاران (1391) در تحقیقی ارزیابی کیفیت بصری فضاهای آموزشی بر اساس ترجیحات استفاده کنندگان در دانشگاه سیستان و بلوچستان را مورد مطالعه قرار دادند و در نهایت ذکر کردند که توجه به پوشش گیاهی، به عنوان مهمترین عامل منظرساز در محوطههای دانشگاهی حائز اهمیت بسیار است و آشکار میسازد که طراحی لکههای سبز باید به منظور ایجاد امکان لمس طبیعت و حضور در آن باشد. همچنین یافتههای این تحقیق نشان داد که تکراری بودن فضاها، کمبود فضای سبز، وجود بیش از اندازة عناصر انسـانسـاخت و شلوغی بصـری فضا از جمله مواردی است که از نظر استفادهکنندگان، زیبایی منظر مکان مطالعاتی را کاهش میدهند (29). خلیلنژاد و امینزاده (1390) طی ارزیابی منظر در منطقه خور (محدوده طراحی و اطراف آن) مطلوبترین منظر از نظر معیارهای زیباییشناختی، منظر مسیر جاده کویری با پس زمینه عنـاصر گیــاهی و نامطلـوبتـرین منظر از این نظر، منظر مرتع و اراضی بایر با پس زمینه افق را معرفی و پیشنهاد کردند بر این اساس باید با افزایش دو معیار زیباییشناختی تنوع و تباین در طرح پارک خور، بر کیفیت زیبـاییشنـاختی آن افـزود (30). جهانی و همکاران (1390) در جنگلهای خیرود اقدام به تعیین پتانسیل کاربری اکوتوریسم بر اساس ویژگیهای سیمای سرزمین کردند و در نهایت پهنههای سرزمین را بر اساس ویژگیهای سیمای سرزمین به سه دسته ممتاز، معمولی و فقیر تقسیمبندی نمودند (31).
مطالعات دیگری نیز در زمینه ارزیابی کیفیت بصری سیمای شهری (32، 33 و 34) سیمای جنگلی (7، 35، 36 و 37)، سیمای کشاورزی (38، 39 و 40)، سیماهای ساحلی (41، 42 و 43)، سیماهای دشتی (44) و سیماهای کوهستانی (19، 45، 46 و 47) انجام پذیرفته است.
معیارهای مورد استفاده در ارزیابی سیماهای سرزمین
بر اساس بررسی مطالعات گذشته در زمینه ارزیابی کیفیت بصری سیماهای شهری، جنگلی، کشاورزی، ساحلی، کوهستانی و دشتی بر اساس جنبههای اکولوژیکی، اقتصادی - اجتماعی و بصری و مورد توجه قرار دادن معیارهای مؤثر در تعیین ارزش زیباییشناختی آنها مشخص گردید که در ارزیابی کیفیت بصری هر نوع سیمای سرزمین معیارهای متفاوتی مورد مطالعه قرار گرفتهاند. جدول 1 و2 به ترتیب معیارهای اکولوژیکی و اقتصـادی- اجتمـاعی و عنـاصـر بصـری مستـخرج از مـرور این مطالعات را نشان میدهند.
جدول 1- معیارهای اکولوژیکی و اقتصادی اجتماعی مورد استفاده در ارزیابی کیفیت بصری سیماهای سرزمین
نوع سیما |
ویژگیهای اکولوژیکی و اقتصادی اجتماعی |
منبع |
شهری |
تیپ و تراکم گیاهی، توپوگرافی، نوع و جریان منابع آبی، عناصر انسانساخت |
(23) |
گیاهان، آب، حیات وحش، عناصر انسانساخت |
(24) |
|
تیپ، تراکم و شکل گیاهان، نوع و حرکت آب، توپوگرافی، ساختمانها، جادهها، خطوط انتقال نیرو |
(22) |
|
شکل زمین، پوشش گیاهی، فضای سبز، کاربری اراضی، خطوط دسترسی، عناصر انسانساخت |
(32) |
|
اندازه، پیوستگی، زمینه، شکل، ترکیب |
(28) |
|
بافت، رنگ، فرسایش و نوع خاک، توپوگرافی، شیب، مقدار آب، تیپ و تراکم و تنوع و بافت پوشش گیاهی، تعداد و تنوع جانوران، ساختمانها، مسیرها، عناصر تاریخی و فرهنگی |
(33) |
|
جنگلی |
حرکت آب، خط الرأس، گیاهان، دشت، مرز جنگل |
(35) |
شیب، نوع خاک، نوع و تراکم و گونههای غالب پوشش گیاهی، ساختارهای زیربنایی، تراکم فیزیکی و جمعیتی |
(36) |
|
تیپ، تراکم، تنوع و اکوتون پوشش گیاهی |
(6) |
|
عوارض طبیعی، نوع و تنوع پوشش گیاهی |
(7) |
|
ارتفاع از سطح دریا، جهت شیب |
(31) |
|
کشاورزی |
حرکت و مقدار آب، نوع و درصد پوشش گیاهی، عناصر انسانساخت |
(25) |
ساحلی |
ارتفاع صخرهها، شیب، شکل زمین، تپههای شنی، درهها، گیاهان، محیط انسانساخت، نوع دسترسی، فاضلاب |
(41) |
ارتفاع صخرهها، عناصر انسانساخت |
(43) |
|
ارتفاع و شیب صخره، نوع ساحل، شکل زمین، تنوع جانوران، پوشش گیاهی، نوع کاربری، عناصر انسانساخت |
(42) |
|
دشتی |
مقدار آب، تیپ و تراکم پوشش گیاهی، عناصر انسانساخت |
(21) |
شکل زمین، پوشش گیاهی، آب، تغییرات فرهنگی |
(44) |
|
کوهستانی |
ارتفاع، گیاهان، توپوگرافی، آب، یادمانها، اماکن مسکونی |
(46) |
توپوگرافی، نوع و تیپ پوشش گیاهی، نوع منابع آبی، جریان و مقدار آب، نوع سنگ، عناصر انسانساخت |
(47) |
|
تیپ، تراکم، تنوع و اکوتون پوشش گیاهی |
(19) |
جدول 2- عناصر بصری مورد استفاده در ارزیابی کیفیت بصری سیماهای سرزمین
نوع سیما |
عناصر بصری |
منبع |
|
شهری |
رمزآلود بودن، خوانایی، هماهنگی، باز بودن، طبیعی بودن، پیچیدگی |
(34) |
|
درجه طبیعی بودن، بافت، خط آسمان، تنوع رنگ |
(23) |
|
|
آسمان، خوشایند بودن، ایمنی، طبیعی بودن، باز یا بسته بودن سیما، میزان تحریککنندگی، آشفتگی |
(24) |
|
|
نقطه کانونی، باز بودن سیما، بکر بودن، تعداد و کنتراست رنگ |
(22) |
|
|
کیفیت سیما، تنوع و حساسیت پهنهها |
(32) |
|
|
روح مکان، کشش، تعادل، وحدت، تنوع |
(28) |
|
|
رنگ، دوام و صدای آب، هماهنگی با محیط، کیفیت آثار تاریخی و باستانی، دامنه دید |
(33) |
|
|
جنگلی |
رمزآلود بودن، خوانایی، هماهنگی، باز بودن، طبیعی بودن، پیچیدگی، آشفتگی |
(37) |
|
آسمان، پایداری آب |
(35) |
||
قابلیت و محدودیت دید |
(36) |
||
موقعیت و فاصله دید، سیمای طبیعی و ترکیب سیما |
(26) |
||
قابلیت دید، تنوع بافت و رنگ، بکر بودن منطقه، پاکیزگی محیط، توالی، پیچیدگی، شگفتی، سر زندگی و پویایی، تراکم |
(6) |
||
سایهدار بودن فضا، نوع دید سیما، آرامش بودن فضا، رمزآلود بودن آشفتگی بصری، آلودگی محیط، نبودن تعادل و هماهنگی |
(7) |
||
زاویه دید، نوع، ترکیب و سیمای سیما، فاصله و موقعیت دید |
(31) |
||
کشاورزی |
تنوع، گوناگونی، زیبایی، طبیعی بودن، ملال آور، بینظمی، بیاستفاده بودن، در معرض دید بودن |
(38) |
|
افق، امتداد، بافت، تعداد و کنتراست رنگ، درجه طبیعی بودن، دید کانونی، مقیاس |
(25) |
||
تنوع، زیبایی، نزدیک بودن به طبیعت، وضوح، سحرآمیز بودن، رمانتیک بودن |
(39) |
||
غنای گونهها، هماهنگی، سازگاری، باز بودن، اصالت، تنوع طبیعی، ثبات |
(20) |
||
هارمونی، ساختار، پویایی، پیوستگی، گرایش، متناسب بودن، یکتایی، رمزگرایی |
(40) |
||
ساحلی |
نوع، پهنا و رنگ ساحل، امواج، دورنما، رنگ آب، آشفتگی، خط آسمان، یگانگی |
(41) |
|
بزرگی امواج، پوشش ابری |
(43) |
||
شیب و رنگ ساحل، امواج، دورنما، ویژگیهای تاریخی، وضوح و رنگ آب، میزان صدا، خط آسمان، آشفتگی |
(42) |
||
دشتی |
افق، تعداد و کنتراست رنگ، هارمونی، مقیاس، نقطه کانونی، بافت، درجه بکر بودن |
(21) |
|
رنگ، تأثیر بر مناظر مجاور، نادر بودن |
(44) |
||
کوهستانی |
آسمان، رنگ، بافت، افق و دید، طبیعی بودن، میزان تخریب |
(47) |
|
آسمان، رنگ، کنتراست، بکر بودن، میدان دید، طبیعی بودن |
(46) |
||
زیبایی، رمزآلود بودن، پیچیدگی، خوانایی، هماهنگی |
(45) |
||
قابلیت دید، رنگ، بافت، پاکیزگی، سرزندگی، توالی، پیچیدگی، شگفتی، تراکم، ویژگیهای منظره |
(19) |
بحث و نتیجه گیری
خصوصیات زیباییشناختی سیماهای سرزمین و کیفیت آن قطعاً تحت تأثیر همه عوامل حاکم بر محیط از جمله عناصر محیطزیستی و بصری و ویژگیهای آنها قرار دارد. اما برخی از عناصر محیطزیستی و بصری بر اساس ویژگیهای خاص و اثرات ذهنی و عینی که بر روی بازدیدکنندگان ایجاد میکنند کیفیت زیباییشناختی را نسبت به دیگر عوامل بیشتر تحت تأثیر قرار میدهند. بنابراین شناخت و آگاهی در مورد عناصر محیطزیستی و بصری تأثیر گذار و خصوصیات آنها میتواند در ارزیابی کیفیت بصری سیمای سرزمین کمک کننده بوده و موجب تسهیل در روند آن شود. در ادامه در مورد ویژگیهای سیماهای شهری، جنگلی، کشاورزی، ساحلی، کوهستانی و دشتی بر اساس معیارهای کلیدی و عناصر بصری تشکیلدهنده آنها بحث شده است.
سیمای شهری:
ویژگیهای این نوع سیماها متأثر از فعالیتهای انسانی هستند، یعنی ویژگیهای عناصر انسانساخت نسبت به عناصر طبیعی و اکولوژیکی در این گونه سیماها چیرگی و غالبیت بیشتری دارند. قابلیت دید در این نوع سیـماها معمولاً وسـیع نیست و به خاطر وجود موانع و عناصر انسانساخت محدود است. طراحان و برنامهریزان شهری در ساخت و ایجاد سیماهای شهری جهت ایجاد حس سرزندگی، پویایی و آرامش ترکیبی از ویژگیهای پوشش گیاهی، آب و عناصر انسانساخت را بر اساس نظم، تنوع و ترکیب متعادل آنها مورد توجه قرار میدهند. بنابراین تنوعی از عناصر بصری و زیباییشناختی سیماهای شهری مانند رنگ، نظم، هماهنگی، جذابیت، منحصر بفرد بودن، بافت، یکنواختی، درجه طبیعی بودن و کیفیت در درجه نخست تحت تأثیر ویژگیهای عناصر انسان ساخت قرار میگیرند و سپس از ویژگیهای پوشش گیاهی و آب تأثیر میپذیرند. وجود بیش از حد عناصر انسانساخت در این سیماها باعث بینظمی و به دنبال آن کاهش آرامش، لطافت و جذابیت بصری سیما میشود. بر این اساس میتوان گفت که در سیماهای شهری مهمترین معیارهای اکولوژیک پوشش گیاهی و آب و ویژگیهایی همچون نظم، تنوع، تعادل و هماهنگی با محیط از با اهمیتترین عناصر بصری و زیباییشناختی به شمار میروند.
سیمای جنگلی:
به خاطر اینکه در این گونه سیماها پوشش گیاهی به ویژه درختان نسبت به دیگر عوامل اکولوژیک چیرگی پیدا کردهاند لذا خصوصیات زیباییشناختی این نوع سیماها در وهله اول تحت تـأثیر ویژگیهای پوشش گیـاهی قرار میگیرند. بنابراین از نظر اکولوژیک معیارهایی همچون تیپ و تراکم پوشش گیاهی و اندازه و شکل گیاهان در این زمینه ارجحیت پیدا میکنند و پس از آن فاکتورهای دیگر چون توپوگرافی و مشخصات خاک مانند بافت و رنگ مورد توجه قرار میگیرند. بر این اساس ویژگیهای عناصر بصری سیماهای جنگلی نیز تا حدود زیادی وابسته به ویژگیهای پوشش گیاهی هستند که از جمله آنها میتوان به تنوع، رنگ، بکر بودن، قابلیت و موقعیت دید، ترکیب، شگفتی، تعادل و هماهنگی اشاره کرد. لازم به توضیح است که قابلیت دید در این گونه سیماها، تحت تأثیر ارتفاع و تراکم پوشش گیاهی قرار دارد.
سیمای کشاورزی:
سیماهای کشاورزی تحت تأثیر فعالیتهای انسانساخت و وضعیت طبیعی سرزمین ایجاد میگردند. نوع پوشش گیاهی و توپوگرافی از مهمترین معیارهای تعیینکننده وضعیت این نوع سیـماها به شـمار میروند. در عناصر بصری این گونه سیـماها از نظر تنوع، رنگ، شکل و بافت پدیدهها تفاوت کمتری وجود دارد اما از لحاظ معیارهایی مثل درجه طبیعی و منحصر بفرد بودن، هماهنگی با محیط و تعادل وضعیت بهتری نسبت به سیمای شهری مشاهده میشود. قابلیت و محدودیت میدان دید در این سیماها متغیر است و میتواند وسیع یا محدود باشد. بنابراین در ارزیابی کیفیت زیباییشناختی سیماهای کشاورزی ویژگیهای اکولوژیکی پوشش گیاهی و شکل زمین باید بیشتر مورد توجه قرار گیرند. در این سیماها عناصر بصری مثل رنگ، شکل، بافت و هماهنگی تحت تأثیر ویژگیهای پوشش گیاهی و معیارهای قابلیت دید و تنوع بیشتر از خصوصیات توپوگرافی و شکل سرزمین تأثیر میپذیرند.
سیمای ساحلی:
در درجه نخست، کیفیت زیباییشناختی این گونه سیـماها تحت تأثیر حرکت، نوع و ویژگیهای آبهای اکوسیستمهای آبی قرار دارد. از دیگر پارامترهای اکولوژیک میتوان به نوع و شکل ساحل، شیب، ارتفاع، توپوگرافی و پوشش گیاهی اشاره کرد. از اینرو ویژگیهای عناصر بصری همچون تنوع، رنگ شنها و آب، صدای امواج، قابلیت و محدودیت دید، هماهنگی با محیط، طبیعی بودن و منحصر بودن بسته به خصوصیات عناصر اکولوژیک در این زمینه اهمیت پیدا میکنند. به دلیل وجود آب این گونه سیماها میتوانند از لحاظ زیباییشناختی نسبت به دیگر سیماهای سرزمین برای بازدیدکنندگان ارجحیت داشته باشند به خاطر اینکه آب در ایجاد حس آرامش، لطافت، پویایی و سرزندگی محیط نقش بسزایی دارد. قابلیت دید در سیماهای ساحلی وابسته به موانع دید و متغیر است.
سیمای دشتی:
با توجه به هموار بودن تقریبی سیماهای دشتی توپوگرافی و شکل زمین در ارزیابی کیفیت زیباییشناختی آنها اهمیت چندانی پیدا نمیکند. اما معیارهای اکولوژیک دیگر از جمله آب و پوشش گیاهی بسته به وجود و عدم وجود آنها کیفیت زیباییشناختی را به شدت تغییر میدهند. ویژگیهای خاک مانند بافت و رنگ نیز میتوانند در این مورد اهمیت داشته باشند. در این گونه سیماها به دلیل محدودیت موانع و عناصر محدودکننده دیـد معمـولاً از میـدان دید وسـیع برخورداند و در واقع میتوان اذعان داشت که قابلیت و میدان دید در سیماهای دشتی نسبت به دیگر سیماها بسیار بیشتر است. بنابراین در ارزیابی کیفیت زیباییشناختی سیماهای دشتی از لحاظ بصری ویژگیهای همچون تنوع، رنگ، منحصر بفرد بودن، هماهنگی، طبیعی بودن، قابلیت دید و ترکیب سیما بسیار مورد توجه قرار میگیرند. بنابراین، مهمترین معیارهای اکولوژیک در بررسی و ارزیابی کیفیت زیباییشناختی سیمای سرزمین پوشش گیاهی، آب و شکل زمین هستند. وجود پوشش گیاهی و آب به دلیل ایجاد حس پویایی و سرزندگی در محیط و همچنین تنوع در سیماهای مختلف اهمیت زیادی پیدا میکنند. در صورت وجود پوشش گیاهی متنوع در سیمای سرزمین رنگ، تنوع و هماهنگی در آن به شدت تحت تأثیر ویژگیهای پوشش گیاهی تغییر مییابد.
سیمای کوهستانی:
در این گونه سیماها، توپوگرافی و ژئومرفولوژی معیارهای اکولوژیک را تحت تأثیر قرار میدهند. به دلیل وضعیت متفاوت پوشش گیـاهی کیفیت زیباییشـناختی سیـماهای کوهستانی بر اساس این معیار تغییر میکند و قطعاً کوهستانهای با تراکم پوشش گیاهی متوسط و گیاهان بوتهای و علوفهای جذابیت زیباییشناختی بیشتری دارند. ویژگیهای خاک در سیماهای کوهستانی بدون پوشش گیاهی و یا با تراکم کم نیز میتواند مورد توجه قرار گیرد. بنابراین عناصر بصری در این گونه سیماها به ترتیب تحت تأثیر وضعیت ژئومرفولوژی، شکل زمین، پوشش گیاهی، آب و ویژگیهای خاک مانند رنگ و بافت قرار دارند. بر این اساس تنوعی از عناصر بصری در ارزیابی کیفیت زیباییشناختی سیماهای کوهستانی میتواند مدنظر قرار گیرند که از جمله آنها میتوان به رنگ، بافت، شکل، طبیعی بودن، هماهنگی، نادر بودن، شگفتی و منحصر بفرد بودن اشاره کرد. وضعیت میدان دید در این گونه سیماها به دلیل تنوع شکل زمین و موانع دیگر متغیر است.
بر اساس مطالعات گذشته مشخص گردید که در ارزیابی کیفیت بصری سیما از لحاظ اکولوژیک، معیارهای آب، پوشش گیاهی و شکل زمین و از نظر جنبههای زیباییشناختی معیارهای رنگ، قابلیت دید، میزان طبیعی بودن، تنوع و میزان هماهنگی با محیط بیشتر مدنظر قرار گرفتهاند. وجود آب در سیما موجب ایجاد حیات، سرزندگی، احساس امنیت و اطمینان خاطر انسان میشود و کیفیت رمانتیک آب همواره نقش بارزی در جذابیت سیما ایجاد میکند. ویژگیها و خصوصیات آب از جمله رنگ، نوع حرکت و جریان آن میزان جذابیت زیباییشناختی سیماهای مختلف را بسیار تغییر میدهد. در واقع سیماهایی که دارای منابع آبی از جمله رودخانهها، دریاچهها و دریاها هستند از نظر بازدیدکنندگان ارزش زیباییشناختی بیشتری خواهند داشت. به طور کلی میتوان گفت که وجود آب در هر گونه سیمای سرزمین کیفیت زیباییشناختی و بصری آن را به طور مضاعف افزایش میدهد. ترکیب و تنوع پوشش گیاهی با توجه به اینکه از نظر ایجاد میکروکلیمای محلی و تنوع اکولوژیک در اکوسیستمها و همچنین جذابیتهای زیباییشناختی از جمله ایجاد آرامش و تلطیف روح انسان برای ناظران اهمیت فراوانی دارد از معیارهای اساسی در ارزیابی کیفیت سیما به شمار میرود. شکل زمین و توپوگرافی نیز به دلیل ایجاد تنوع در میدان دید و شکل هندسی محیط زیست بسیار حایز اهمیت است. کیفیت و ویژگیهای عناصر بصری تحت تأثیر خصوصیات شکل زمین و توپوگرافی محیط تغییر مییابد. در حقیقت میتوان شکل زمین را به عنوان یک معیار ایجاد کننده تنوع در ابـعاد هنـدسی محیـط و سیـماهای بـصـری در نـظر گرفـت. بر این اساس، در ارزیابی کیفیت زیباییشناختی سیماهای سرزمین معیارهایی که به افزایش و حفظ تنوع، روح مکان، وحدت، تعادل و کشش جنبههای زیباییشناختی اثر میگذارند باید بیشتر مدنظر قرار گیرند. از دیگر معیارهایی که کیفیت زیباییشناختی و بصری سیماهای سرزمین را تحت تأثیر قرار میدهند میتوان به آلـودگیها، تخریـبها و آشفتگیهای محیط زیست اشاره داشت. در صورت وجود آلودگیها از جمله زباله، فاضلاب، بو و صداهای آزار دهنده در محیط کیفیت عناصر بصری به شدت کاهش مییابد. در واقع آشفتگی محیط ویژگیهای عناصر بصری را از فرم ایدهآل خارج میسازد. بنـابـراین میتـوان گفت که توجـه به کیـفیـت بـصـری سیمای سرزمین از جمله مواردی است که باید بیش از پیش مورد توجه برنامهریزان و طراحان قرار گیرد. استفاده از روشهای مناسب در ارزیابی کیفیت بصری در بررسی جامع ابعاد فیزیکی، زیستی و انسانی میتواند نقش حیاتی در ارتقای کیفیات بصری و حفظ پایداری اکوسیستمهای سرزمین داشته باشد. همچنین تعیین و مشخص کردن معیارهای مناسب در ارزیابی کیفیت بصری سیماهای مختلف سرزمین به منظور حفاظت، احیاء یا بازسازی آنها اهمیت بسزایی دارد.
منابع
1- مخدوم، مجید. «شالوده آمایش سرزمین». چاپ ششم، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.1384، 289 ص.
2- مک هارگ، ایان، (نویسنده). وهابزاده، عبدالحسین، (مترجم). «طراحی با طبیعت». چاپ اول، مشهد: انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد، 1386، 197ص.
3- Bell, S., 2004. Landscape, Pattern, Perception and Process. Translated from English into Persian by B. Aminzadeh. Tehran: Tehran University Press.
4- مخدوم، مجید. «طراحی و مهندسی پارکهای ملی و جنگلی». چاپ اول، تهران: مرکز نشر دانشگاهی. 1390، 120 ص.
5- Ndubisi, F., 2002. Ecological Planning: A Historical and Comparative Synthesis Center Books on Contemporary Landscape Design, Johns Hopkins University Press, pp. 288.
6- میرکریمی، س.ح.، سعیدی، س.، محمد زاده، م. و سلمان ماهینی، ع.، کاربرد روش PCAدر ارزیابی کیفیت بصری سیمای سرزمین (مطالعه موردی: حوزه زیارت استان گلستان)، فصلنامه محیط شناسی، 1393، دوره 40، شماره 2، صص 462-451.
7- گلچین، پ.، نارویی، ب. و ایرانی بهبهانی، ه.، بررسی ترجیحات استفاده کنندگان بر پایه ارزیابی کیفیت بصری (مطالعه موردی: پارک جنگلی شهری ملت زاهدان)، فصلنامه محیط شناسی، 192، سال 39، شماره 68، صص 203-193.
8- Punter, V., 1982. Landscape Aesthetics: a synthesis and critique in valued Environments, John R. Gold and Jacqueline Burgess, eds. London: George Allen and Unwin, 111-123.
9- Zonneveld, I.S., 1979. Land Evaluation and Landscape Science. International Training Center, Enschede, TheNetherlands.
10- مخدوم، مجید. درویش صفت، علی اصغر. جعفرزاده، هورفر. مخدوم، عبدالرضا. «ارزیابی و برنامهریزی محیط زیست با سامانههای اطلاعات جغرافیایی». چاپ چهارم، تهران: انتشارات دانشگاه تهران. 1380، 308 ص.
11- Makhdoum, M.F., 2008. Landscape ecology or environmental studies (Land Ecology) (European Versus Anglo- Saxon schools of thought). J. Int. Environmental Application & Science, 3(3): 147-160.
12- محملی ابیانه، ح.ر.، ارزیابی مفهوم منظر در طرحهای شهری: مقایسه تطبیقی سیر تکوین طرحهای جامع تهران با تجارب جهانی، فصلنامه علمی پژوهشی باغ نظر، 1390، شماره 17، سال 8، صص 104-95.
13- بمانیان، م.، احمدی، ف. و پور یوسفزاده، س.، اصول طراحی سیمای طبیعی در مناطق حفاظت شده با تأکید بر اصول و معیارهای IUCN، پژوهش های محیط زیست، 1390، سال 2، شماره 4، صص85-75.
14- Kalivoda, O., Vojar, J., Skrivanova, Z., Zahradník, D., 2014. Consensus in landscape preference judgments: The effects of landscape visual aesthetic quality and respondents’ characteristics. Journal of Environmental Management, 137: 36-44.
15- Zube, E. H., Smardon, R. C., Palmer, F., Fellemen, J. P., 1986. Landscape values: history, concepts, and application in foundations for visual project analysis. New York: John Wiley and Sons, 3-9.
16- Feimer, N. R., Smardon, R. C., Craik, K. H., 1981. Evaluating the Effectiveness of Observer-based visual resource and impact assessment methods. Landscape Res., 9: 12-19.
17- Zube, E.N., Sell, J.L., Taylor, J.G., 1982. Landscape perception: research, application and theory. Landscape Planning, 9: 1-33.
18- Daniel, T.C., Vining, J., 1983. Methodological issues in the assessment of landscape quality. New York: Plenum.
19- سعیدی، س.، محمدزاده، م.، سلمان ماهینی، ع. و میرکریمی، س.ح.، بررسی شیوههای مختلف ارزیابی کیفیت زیباییشناختی سیمای محیط، محیط زیست و توسعه، 1392، سال 4، شماره 8، صص 70-59.
20- Pouta, E., Grammatikopoulou, I., Hurme, T., Soini, K., Uusitalo, M., 2014. Assessing the Quality of Agricultural Landscape Change with Multiple Dimensions, Land, 3: 598-616.
21- Cengiz, T., 2014. Visual Quality Method in Assessing Landscape Characteristics: Case Study of Bozcaada Island, Journal of Coastal Research, 30(2): 319-327.
22- Yao, Y., Zhu, X., Xu, Y., Yang, H., Wu, X., Li, Y., Zhang, Y., 2012. Assessing the visual quality of green landscaping in rural residential areas: the case of Changzhou, China, Environ Monit Assess, 184: 951–967.
23- Bulut, Z., Yilmaz, H., 2008. Determination of landscape beauties through visual quality assessment method: a case study for Kemaliye (Erzincan/Turkey). Environment monitoring assessment, 141: 121- 129.
24- Wong, K., Domroes, M., 2005. Visual quality of urban park scenes of Kowloon Park, Hong Kong: likeability, affective appraisal, and cross-cultural perspectives, Environment and Planning B: Planning and Design, 32: 617 – 632.
25- Arriaza, M., Cañas-Ortega, J.F., Cañas-Madueño, J.A., Ruiz-Aviles, P., 2004. Assessing the visual quality of rural landscapes. Landscape and Urban Planning, 69: 115 – 125.
26- رفیعانی خاچک، پ.، محمدزاده، م. و میرکریمی، س.ح.، ارزیابی بصری کیفیت سیماها بر اساس رهیافت ادراکی، الگویی برای مدیریت مطلوبتر مناطق طبیعی تفرجی (مطالعه موردی: مسیرهای پیاده روی حوضه آبخیز زیارت گرگان)، پژوهشهای محیط زیست، 1393، سال 5، شماره 9، صص 14-3.
27- سعیدی، س.، ارزیابی کیفیت بصری و مدلسازی ارزشهای زیباییشناختی در طول مسیرهای پیاده روی حوضه زیارت، پایان نامه کارشناسی ارشد محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، 1392، 144ص.
28- دانشپور، س.ع. و پریور، پ.، ارتقای کیفیت عملکرد اکولوژیکی و زیباییشناختی سیما روددرههای شهری با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (رود دره کن، شهر تهران)، پژوهشهای محیط زیست، 1392، سال 4، شماره 8، صص 116-105.
29- گلچین، پ.، ناروئی، ب. و مثنوی، م.، ارزیابی کیفیت بصری فضاهای آموزشی بر اساس ترجیحات استفاده کنندگان؛ (مطالعه موردی: دانشگاه سیستان و بلوچستان)، فصلنامه محیط شناسی، 1391، سال 38، شماره 62، صص 150-135.
30- خلیل نژاد، س.خ. و امین زاده، ب.، راهبردهای مدیریت بصری سیما در محدوده پارک میان راهی خور و اطراف آن در استان خراسان جنوبی، پژوهشهای محیط زیست، 1390، سال2، شماره 3، صص 12-1.
31- جهانی، ع.، مخدوم، م.، فقهی، ج. و اعتماد، و.، تعیین کیفیت منظر و نقاط چشم انداز به منظور کاربری اکوتوریسم (مطالعه موردی: بخش پاتم جنگل خیرود)، پژوهش های محیط زیست، 1390، سال 2، شماره 3، صص 20-13.
32- پریور، پ.، بسط راهبردهای اکولوژیکی برای ارتقای پایداری رود درههای شهری: مطالعه موردی رود دره کن- شهر تهران، دوماهنامه شهرنگار، 1392، شماره 64 و 65، صص 39-31.
33- گلچین، پ. و ایرانی بهبهانی، ه.، ارزیابی محیط و سیما محوطههای باستانی با تاکید بر رویکرد زیباییشناسی بصری؛ مطالعه موردی منطقه بیشاپور - تنگ چوگان، فصلنامه محیط شناسی، 1392، سال 39، شماره 66، صص 24-11.
34- Rosley, M.S.F., Lamit, H., Rahman, S.R.A., 2013. Perceiving the aesthetic value of the rural landscape through valid indicators, Procedia - Social and Behavioral Sciences, 85: 318 – 331.
35- Hammitt, W.E., Pattersonb, M.E., Noe, F.P., 1994. Identifying and predicting visual preference of southern Appalachian forest recreation vistas, Landscape and Urban Planning, 29: 171- 183.
36- Aminzadeh, B., Ghorashi S., 2007. Scenic Landscape Quality and Recreational Activities in Natural Forest Parks, Iran, Int. J. Environ. Res., 1(1):5-13.
37- Rosley, M.S.F., Rahman, S.R.A., Lamit, H., 2014. Biophilia theory revisited: experts and non-experts perception on aesthetic quality of ecological landscape, Procedia - Social and Behavioral Sciences, 153: 349 – 362.
38- Junge, X., Schüpbach, B., Walter, T., Schmid, B., Lindemann-Matthies, P., 2015. Aesthetic quality of agricultural landscape elements in different seasonal stages in Switzerland, Landscape and Urban Planning, 133: 67–77.
39- Gruehn, D., Roth, M., 2010. Landscape preference study of agricultural landscapes in Germany, Tájökológiai Lapok Special Issue: 67–78.
40- Vouligny, E., Domon, G., Ruiz, J., 2009. An assessment of ordinary landscapes by an expert and by its residents: Landscape values in areas of intensive agricultural use. Land Use Policy, 26: 890–900.
41- Anfuso, G., Williams, A.T., Hernandez, J.A., Pranzini, E., 2014. Coastal scenic assessment and tourism management in western Cuba. Tourism Management, 42: 307-320.
42- Ergin, A., Karaesmen, E., Micallef, A., Williams, A. T., 2004. A new methodology for evaluating coastal scenery: fuzzy logic systems, Area, 36(4): 367–386.
43- Morgan, R., 1999. Some Factors Affecting Coastal Landscape Aesthetic Quality Assessment, Landscape Research, 24(2): 167-184.
44- De Val, G., Muhlhauser, S.H., 2014. Visual quality: An examination of a South American Mediterranean landscape, Andean foothills east of Santiago (Chile). Urban Forestry & Urban Greening, 13: 261–271.
45- Beza, B.B., 2010. The aesthetic value of a mountain landscape: A study of the Mt. Everest Trek. Landscape and Urban Planning, 97: 306–317.
46- Uzun, O., Müderrisoglu, H., 2010. Visual landscape quality in landscape planning: Examples of Kars and Ardahan cities in Turkey, African Journal of Agricultural Research, 6(6): 1627-1638.
47- Acar, C., Kurdoglu, B., Kurdoglu, O., Acar, H., 2006. Public preferences for visual quality and management in Kaçkar Mountains National Park (Turkey). The International Journal of Sustainable Development and World Ecology, 13(6): 499– 512.
1- دکتری آمایش محیطزیست، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، ایران. *(مسوول مکاتبات)
2- استادیار گروه محیطزیست، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، ایران.
[3]- Landscape Suitability Approach
[4]- Applied Human Ecology Approach
[5]- Applied Ecosystem Approach
[6]-Applied Landscape Ecology Approach
[7]-Landscape Values and Landscape Perception
[8]-Principal Component Analysis