نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استاد، گروه برنامه ریزی اجتماعی شهری و منطقهای، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران.
2 استاد، گروه اقتصاد و توسعه کشاورزی، دانشکده اقتصاد کشاورزی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
3 کارشناسی ارشد برنامهریزی شهری، گروه برنامهریزی اجتماعی شهری و منطقهای، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران.*(مسوول مکاتبات)
چکیده
کلیدواژهها
فصلنامه انسان و محیط زیست، شماره 46، پاییز 97
الگوی شهرهای حساس به آب رویکردی نوین به سوی توسعه شهری پایدار
محمود جمعه پور [1]
خلیل کلانتری [2]
گلشن همتی [3] *
تاریخ دریافت: 19/10/1395 |
تاریخ پذیرش:16/07/1395 |
چکیده
با پی بردن به اثرات گرم شدن زمین و تغییرات آب و هوایی، جوامع شهری به دنبال رسیدن به انعطافپذیری در تغییرات آتی مرتبط با منابع آب شهری، تنوع زیستی، رشد جمعیت و تغییرات آبوهوا میباشند، اما باوجود توسعه زیرساختهای موجود و پیدایش فناوریهایجدید در خدمت اهداف پایداری آب شهری، طی 20 سال گذشته این تغییرات بیشازحد کند باقیمانده است .اکنون بهخوبی پذیرفتهشده که رویکرد مدیریت سنتی آب شهری برای پرداختن به مسایل پایداری فعلی و آینده مناسب نیست و تغییراتی اساسی در ساختار فنی و مدیریتی سامانههای آب شهری و بهکارگیری نگرشهای نوین در برنامهریزیهای انجامشده برای توسعه پایدار آب شهری را تبیین مینماید، در همین راستا مفهوم نسبتاً جدیدی درزمینهی مدیریت آب شهری که دو دهه از پیدایش آن گذشته تحت عنوان شهرهایحساس به آب مطرحشده است این مفهوم به ارایه یکراه حل اکولوژیکی برای دستیابی به پایداری در توسعه شهری پرداخته و شهرها را نیازمند تغییرات اساسی در بخشهای مدیریتی، اجتماعی و فنی نسبت به روشهای متداول می داند. در این راستا تحقیق حاضر به مطالعه شهرهای حساس به آب پرداخته و در قالب بررسی ضوابط، اهداف و معیارهای طراحی شهری حساس به آب ، برنامه ریزی شهری حساس به آب و در نهایت شهر حساس به آب ارایه داده شده است و در آخر برای نمایش بهتر این الگو به تجربه استفاده از این الگو در شهر ملبورن و مونی ولی پرداخته شده است.
کلمات کلیدی: پایداری شهری، طراحی و برنامه ریزی شهری حساس به آب ،شهرهای حساس به آب.
|
Water sensitive cities a new approach to sustainable urban development
Mahmood Jomehpour [4]
Khalil Kalantari [5]
Golshan Hemmati [6]*(Corresponding Author)
Abstract
Realizing the effects of global warming and climate change, urban communities seeking to achieve flexibility in future changes related to urban water resources, biodiversity, population growth and climate change. But despite the development of existing infrastructure and the emergence of newtechnologies at the service of urban water sustainability goals, during 20 years this change remains too slow. Now well accepted that traditional urban water management is not appropriate for paying current and future sustainability issues and fundamental changes in the technical structure and management of urban water systems and using new theories to explain urban water planning for sustainable development. In this regard, a relatively new concept in the field of urban water management the last two decades of its creation is proposed under water sensitive cities. this concept provides ecological solutions to achieve sustainability in urban development and cities require fundamental changes in management, social and technical than conventional methods. In this way, present research covers water sensitive cities and in the form of Criteria, targets and criteria for water sensitive urban design, water sensitive urban planning and eventually was given water sensitive city. And finally, to enhance the experience of using this pattern, this pattern has been studied in Melbourne and Moonee Valley.
Key Words: Urban sustainability, Water Sensitive Urban Planning and Urban Design, Water Sensitive Cities.
مقدمه
رشد روزافزون جمعیت و تمایل به زندگی در شهرها سبب شده برای اولین بار در تاریخ اکثر جمعیت جهان در شهرها ساکن شوند. افزایش شهرنشینی و رشد اقتصادی میتواند مزایای قابلتوجهی اریه دهد اما توسعه شهری به روشهای کنونی تأثیرات منفی فراوانی بر اکولوژی شهری و منابع آب گذاشته و سبب شده که محیطهای شهری از اهداف توسعه پایدار فاصله بگیرند. در تبیین توسعه پایدار، آب یکی از مؤلفههای بزرگ و حیاتی محسوب میشود، یعنی علاوه بر رفع نیاز زندگی، دارای توان بالقوهی زیادی است که با شناخت و مهارت، میتوان آن را در راستای توسعه پایدار به خدمت گرفت (1). آب بهعنوان یکی از اساسیترین عناصر حیات، امروزه با بحرانی جدی روبرو است. رشد جمعیت و افزایش سرانه مصرف از یکسو و توسعه روزافزون فعالیتهای صنعتی و کشاورزی از سوی دیگر و کاهش نزولاتجوی موجب گردیده است تا این منبع حیاتی بهطور فزایندهای کاهش پیدا کند. از این رو تمامی کشورها به دنبال دستیابی به روش هایی هستند تا بتوانند از بحران در زمینه آب جلوگیری کنند. روشهای جدیدی برای مدیریت آبهای شهری همزمان در چندین کشور در دو دهه گذشته توسعهیافتهاند بدون اینکه این کشورها ارتباط چندانی باهم داشته باشند. در همهی اینروشها توسعهی پایدار بهعنوان یک هدف واحد به تصویب رسید، درعینحال اهداف مختلفی انگیزه تلاش تحقیقات اولیه در هر کشور بود. در این راستا مفهوم نسبتاً جدیدی که کمتر از دو دهه از تحول و پیدایش آن گذشته درزمینه ی مدیریت آبهای شهری تحت عنوان شهرهای حساس به آب مطرحشده است، این مفهوم بهعنوان یکراه حل اکولوژیکی برای دستیابی به پایداری در توسعه شهری معرفیشده و از پیشرفت و تلفیق علوم مهندسی، مدیریت محیط، معماری منظر، برنامهریزی و طراحی شهری حاصل گردیده است. تبدیل شهرها به شهرهاییپایدار ازنظر آب یا به عبارتی شهرهای حساس به آب نیاز به تغییرات اساسی اجتماعی و فنی نسبت به روشهای متداول دارد تا بتواند خدماتی از قبیل بهبود عرضه، حفاظت از سلامتعمومی، حفاظت از سیل، حفاظت از سلامت آبراههها، تفریح و سرزندگی، بهبود شرایط اقتصادی و عدالت میان نسلی و فرانسلی و همچنین پایداری زیستمحیطی، در این راستا بهترین برنامه مدیریت آب شهری، برنامهای است که سازشقابلتوجهی بین اهداف چهارگانه اجتماعی، اقتصادی، زیستمحیطی، سیاسی میباشد. مفهوم شهرهای حساس به آب یک الگوی جدید مدیریت آب شهری است که از استفاده سیستمهای آب غیرمتمرکز حمایت میکند.
مبانی نظری
توسعه پایدار
پایداری به معنی تداوم و ایجاد تعادل میان عواملزیستمحیطی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مطرح در زندگی است. هدف از پایداری عدم کاهش منابع و امکاناتمطلوبموجود در طول زمان است و از کلمهی،Sustenere که در آن Sus، یعنی از پایین و Tenere یعنی نگهداشتن، به معنای زنده نگهداشتن گرفتهشده است که بر دوام و ماندگاری تأکید میکند. پایداری در معنای وسیع خود به توانایی جامعه، اکوسیستم یا هر سیستم جاری برای تداوم کارکرد در آیندهینامحدود اطلاق میشود، بدون اینکه بهاجبار درنتیجهی تحلیلرفتن منابعی که سیستم به آن وابسته است یا به دلیل تحمیلبار بیشازحد روی آنها به ضعف کشیده شود. مقوله توسعهپایدار در بحث کلی خود به زمان بسیار دور برمیگردد. دردهه۱۹۶۰ والترآیزارد و همکاران وی در دانشگاه هاروارد تلاشی را در جهت ارتباط دادن بین مدلهای کلی اقتصادی نظیر ستانده و داده و مقولات دیگر نظیر زنجیرههای غذایی توسط زیست شناسان انجام دادند. نتیجه کار آنها منجر به انتشار کتابی درسال ۱۹۷۲ شد که بحث جدیدی را در ارتباط با تجزیهوتحلیل اثرات زیستمحیطی ارایه کرد. پس از آنها نیز مطالعات چندی دراینارتباط ادامه یافت. بااینحال مفهوم توسعه پایدار در قالب فعالیتهای برنامه ریزان توسعه به گزارش اتحادیه بینالمللی برای محافظت طبیعت و منابع طبیعی برمیگردد. پسازآن نیز گزارش کمیسیون جهانی محیطزیست و توسعه در سال ۱۹۷۸ مطرح شد. در سال ۱۹۹۲ نیز کنفرانس سازمان ملل در محیطزیست و توسعه که در شهر ریودوژانیرو برگزار گردید، باعث اشاعه مفهوم شد " (2).
متأسفانه (مفهوم) توسعه پایدار برای تعریف نسبتاً دشوار است. اگرچه صاحبنظران پایداری در مورد جهتگیریهای توسعهی جهانی نگرانیهای پایهای مشترکی دارند، چندین بحث تکراری در میان مباحثات آنها وجود دارد. یکی از شکافهای اصلی میان گروهی است که همچنان به عقلانیت علمی، تکنولوژیکی و رشد اقتصادی اعتقاددارند و دستهای که به موارد مذکور اعتقاد ندارند. دومین شکاف مهم در میان دستهای است که بر بحرانهای اکولوژیکی تمرکز دارند و دستهی دیگری که بر نیازها و برابری تأکید میکنند. حوزهی دیگر مورد مباحثه، حد و میزانی است که مردم بومی باید بهعنوان مدلهایی برای پایداری بهکاربرده شوند. آخرین حوزهی مناقشه آمیز مربوط به تغییرات تدریجی در درون خود علم اکولوژی بهخصوص دورشدن از این ایده است که اکوسیستم ها بهطور طبیعی به نقطهای از تعادل یا هماهنگی میرسند و نزدیک شدن به دیدگاههای فرایند گراتر است که بر طبیعت آشفته، غیرقابلپیشبینی و پیوسته در حال تغییر سیستمهای طبیعی تأکید میکنند. (3).
توسعه پایدار و محیطزیست
مشکلات زیستمحیطی یکی از اساسیترین مسایل شهر امروزی و حاصل تعارض و تقابل آنها با محیط طبیعی است؛ نتیجهی این روند عدم تعادل و ناسازگاری میان انسان و طبیعت و بههمخوردن روابط اکوسیستم خواهد بود. ازآنجاکه هرگونه فعالیتی برای ارتقای کیفیت زندگی و توسعه انسانی در محیطزیست تحقق مییابد، لذا وضعیت محیطزیست و منابع آن ازنظر پایداری یا ناپایداری بر فرآیند توسعه تأثیرگذار خواهد بود. برایناساس، هر بحثی درباره توسعه بدون توجه به مفهوم پایداری زیستمحیطی، ناتمام تلقی میشود. با این اوصاف اگر توسعه پایدار هدف نهایی ما به شمار رود، پایداری زیستمحیطی شرط لازم برای تحقق توسعه پایدار میباشد (4). در پایداری زیستمحیطی، تحول و تطوری موردنظر است که ثبات و پایداری جامعه را برهم نزند، بلکه به رشد و اعتلای پایدار آن کمک کند. در برنامهریزی برای تحقق توسعهپایدار، ضمن بهکارگیری منابع موجود در جامعه در فرآیند تحول و تطور آن جامعه، باید بقای منابع و جامعه مدنظر باشد (5). بهعبارتدیگر می توان گفت ازنظر مسایل زیستمحیطی پایداری شهری یعنی در نظر گرفتن ذخیرههای طبیعی منابع زمین در هرگونه فعالیت انسانی و جدی گرفتن محافظت آنها از جهت برنامهریزی شهری
پایداری زیستمحیطی با تأکید بر منابع آبی
یکی از ابعاد توسعه پایدار منابع طبیعی میباشد که در بخش منابع طبیعی استفاده و بهرهبرداری معقول از منابع طبیعی شامل منابع آب، خاک، هوا، بیابان، جنگل، مرتع، محیطهایدریایی، اکوسیستمهای ویژه و گونههای زیستی موردتوجه میباشد (6). آب یکی از عناصر اصلی توسعه پایدار محسوب میشود و اهمیت آن از دو جنبه در توسعه پایدار مطرح است؛ اول اینکه مایه حیات و سلامتی انسانها و در بسیاری موارد تأمینکننده معیشت افراد و خانوارها میباشد و از سوی دیگر چالشهای بسیاری ناشی از وقایع طبیعی با منشأ آب نظیر سیلابها و خشکسالیها انسانها را تهدید میکند. دستیابی به توسعهپایدار بدون در نظر گرفتن توسعه آب اگر ناممکن نباشد، بسیار مشکل خواهد بود. برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار و غلبه بر مشکلات ویژه و چالشهای بخش آب، نیازمند سرمایهگذاری در زیرساختهای منابع آب و ارتقای مدیریتمنابع آب موجود هستیم (7).توسعه پایدار نیازمند یک روش فکری چندبعدی است که وابستگیهای بین طبیعت، اجتماع و سیستمهای زیستی را در نظر بگیرد.
شهرهای حساس به آب[7]
بحث در رابطه با شهرهای حساس به آب را به سه بخش کلی طراحی شهری حساس به آب، برنامه ریزی حساس به آب و نهایتا شهرهای حساس به آب تقسیم میکنیم:
طراحی شهری حساس به آب[8]
اصطلاح طراحی شهری حساس به آب احتمالاً برای اولین بار درسال 1994 در استرالیا بهکاربرده شده است زمانی که ویلنز، راهنمای طراحی مناطق مسکونی حساس به حفظ آبزیان محیط را ارایه کرد (8). مفاهیم طراحی شهری حساس به آب و تمامی مفاهیم مشابه بهکاررفته در کشورهای دیگر، به تلفیق کاربری زمین و مدیریت آب، خصوصاً مدیریت چرخهی آب شهری میپردازد. این مفاهیم شامل برداشت و یا بهبود کیفیت آب باران و فاضلاب بهمنظور تأمین آب موردنیاز در شهرها بهخصوص برای مصارف غیر آشامیدنی میباشد.
طراحی شهری حساس به آب اهداف متفاوتی را دنبال می کند که در زیر به آن ها اشاره می شود:
همانطور که در شکل 1 نشان دادهشده است، طراحیشهری حساس به آب به دنبال به حداکثر رساندن فرصتی برای زندگی بهتر و بهرهبرداری مناسب از منابع، استفاده مجدد و مدیریت آب و فاضلاب بهمنظور ارتقاء و حمایت از سلامت انسان و به حداقل رساندن اثرات شهرنشینی بر محیطزیست طبیعی و چرخه آبی است.
شکل 1- تعامل بین طراحی شهری حساس به آب، محیط ساختهشده و چرخه آب شهری(9)
برنامهریزی حساس به آب
برنامهریزی حساس به آب یک رویکرد در راستای رسیدن به توسعه پایدار است که در آن به ملاحظات آب در برنامهریزیشهری و منطقهای توجه ویژه میشود، هدف برنامهریزی حساس به آب ترویج ساختوساز و توسعه پایدار است و ایناهداف عبارتاند از بهبود برنامههای زیستمحیطی برای کاربران، افزایش منابع آب و بهبود کیفیت آن و کاهش اثراتمنفی سیلابها، حفظ اکوسیستم ها و دستیابی به همهی اینها در یکراه مقرونبهصرفه و با مشارکت شهروندان بنابراین برنامهریزی حساس به آب ابعاد و اهداف اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی را بهطور همزمان دنبال میکند.
مجموعه حمایتهایی که برنامهریزی حساس به آب نیازمند آن است عبارتاند از:
شهر حساس به آب
مفهوم شهرهای حساس به آب با یک الگوی جدید مدیریت آب شهری در ارتباط است که این الگو حامی استفاده از سیستمهای آبی غیرمتمرکز میباشد. به نظر میرسد که اینموضوع ابداعی استرالیایی است (11). این مفهوم ابتدا در سال 2004 و در اساسنامه (COAG, 2010 ) طرح ملی آب[13]، که یک توافقنامه اصولی سیاسی میان دولتهای ایالتی و فدرالاسترالیا برای مدیریت آب میباشد، پدیدار شد. اولین اشاره بهاین مفهوم دربندی از این توافقنامه بین دولتی در مورد طرحملی آب با
عنوان "نوآوری و ظرفیتسازی برای ایجاد شهرهایحساس به آب استرالیا" صورت گرفت(12). تعاریف شهرهایحساس به آب اغلب در میان کاربران آن بسیار گوناگون است که این نشاندهنده پوشش گستردهی کاربردهای چارچوب شهرهای حساس به آب است. عبارت حساس به آب پارادایمیجدید را در مدیریت یکپارچهی چرخه آب شهری عرضه میکند که انواع گوناگونی از رشتههای مهندسی و علوم زیستمحیطی را با خدمات آب ازجمله حفاظت از محیطهای آبی در مناطقشهری، سازگار میسازد. ارزشهای اجتماعی و خواستههایی در مورد مکانهای شهری، لزوما تصمیمگیری در مورد طراحیشهری و ازاینرو، فعالیتهای مدیریت آب را کنترل و هدایت میکند(11).
شکل 2 پارامترهای انتقال به یک شهر حساس به آب را بهطور خلاصه نشان میدهد و همچنین در جدول 1 بهطور کامل تفاوت بین رژیم سنتی و رژیم حساس به آب نشان داده شده است.
شکل 2- شاخصهای انتقال به شهر حساس به آب (13)
جدول 1- ویژگیهایشهرحساسبهآبدرمقایسهباالگویفعلیمدیریتآبشهریما(14)
ویژگی |
رژیم سنتی |
رژیم حساس به آب |
مرزبندی سیستم |
کنترل تأمین آب، سیستم فاضلاب، و سیلاب بهمنظور رشد اقتصاد،جمعیت و حفظ سلامت عمومی |
هدفهای چندگانهای برای آب که در چارچوبهای زمانی بلندمدت از سلامت و بهداشت راهآبها و دیگرنیازهای بخشی مثل حملونقل، تفریحی / پاکیزگی و لطافت، اقلیمی در سطح خرد، انرژی، تولید غذا و ... درنظر گرفتهشده است. |
رویکرد مدیریتی |
بخشبندی کردن و بهینه ساختن اجزای منفرد چرخه آب |
مدیریت انطباق پذیر، یکپارچه و پایدار کل چرخه آبی(ازجمله کاربری زمین) که برای اطمینان یافتن از مقاومترشدن در برابر شرایط غیرقطعی آب و هوایی و اقلیمی در آینده، و نیازمندیهای خدمات آب طراحیشده و درعینحال، قابلیت زندگی در محیطهای شهری را نیز بالا میبرد. |
کارشناسی |
رشتههایی که با دقت بر موضوعات فنی و اقتصادی متمرکزشده. |
یادگیری بینرشتهای و با در نظر گرفتن ذینفعهای چندگانه در میان فضاهای اجتماعی ، فنی، اقتصادی، طراحی، زیست بومی و ... |
ارایه خدمات |
متمرکز، خطی و عمدتاً مبتنی بر پایههای فناوری و اقتصاد |
راهحلهای متنوع و انعطافپذیر در مقیاسهای چندگانه از طریق مجموعهای از رویکردها (فنی، اجتماعی، اقتصادی، زیست بومی و ...) |
نقش بخش عمومی |
حکومت از جانب اجتماع آب را مدیریت میکند. |
همکاری مدیریتی در مورد آب میان حکومت، کسبوکار و اجتماعات |
ریسک |
ریسکی که توسط حکومت، قانونمند و کنترلشده است. |
ریسکی که از طریق ابزارهای بخش خصوصی و عمومی به اشتراک گذاشته و بین آنها تقسیمشده است. |
v اهداف کلیدی شهرهای حساس به آب
تمام اهدافی که در رابطه با طراحی شهری حساس به آب و برنامهریزی شهری حساس به آب ذکر شد نهایتاً بهعنوان اهداف یک شهر حساس به آب بیان میشود.
CSIRO در سال 2006 اهداف این مفهوم را به شرح ذیل مطرح نمود:
v چارچوب شهرهای حساس به آب:
شهرهای حساس به آب میتوانند بهعنوان بهترین نقطه اتصال بین برنامهریزی شهری، فرم ساختهشده شهرها و چرخهآبشهری توضیح دهد که توسط سه جریان آب قابل شرب، فاضلاب و سیلاب تعریفشده است.
چارچوب کلی شهرهای حساس به آب با توجه به سهجریانآب قابل شرب، فاضلاب و سیلاب در راستای رسیدن به توسعهپایدار محیطزیست در غالب شکل شماره 3 بیانشده است.
شکل 3- چارچوب شهرهای حساس به آب(16)
تجارب جهانی در زمینه شهرهای حساس به آب
تجربه شهر ملبورن برای تبدیلشدن به یک شهر حساس به آب در سال 2014
شناخت نیاز استرالیا برای مدیریت آب که جمعیت شهری را بهتر پشتیبانی میکند، با چالشهای اجتماعی و زیستمحیطی رو به افزایشی روبروست (17). ملبورن دومین کلانشهر استرالیا با 3900000 نفر جمعیت در سال 2011، یکی از گستردهترین شهرهای جهانی است که در آن در راستای رسیدن به