نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
دانشجوی دکترای منابع طبیعی، علوم کشاورزی و دانشگاه منابع طبیعی گرگان، ایران *(مسوول مکاتبات).
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
فصلنامه انسان و محیط زیست، شماره 38، پاییز 95
سبزراهها؛ بستر تحقق نگرشهای نوین به شهر پایدار
الیا وطن پرست[1]*
چکیده
بعد از انقلاب صنعتی؛ گسترش شهرنشینی و افزایش مشکلات جوامع شهری، دانشمندان و کارشناسان را بر آن داشت تا در غالب مباحثی از قبیل شهر پایدار، شهر اکولوژیک، آرمان شهر و غیره با ارایه راهکارهای متنوع، از جنبههای گوناگون به بررسی این مشکلات بپردازند. هدف از این تحقیق بررسی مسایل و مفاهیم مطرح شده از قبیل محلهگرایی، پاستورالیسم شهری، انسانگرایی شهری، شهرخلاق و غیره (که برای ایجاد تحول در ساختار و تغییر در فضای حاکم بر محیط شهرهای امروزی مورد توجه کارشناسان قرار گرفته) درغالب راهکاری واحد است. با اینکه بیشتر اهداف این نگرشها در یک راستا و همسو با هم میباشند اما با نبود راهکار مشخص در هنگام طراحی و برنامهریزی شهری، ممکن است هر کدام از این نگرشها، طراحی شهر را به سویی بکشاند که نتوان تمامی خواستهها و انتظارات کارشناسان را از شهر پایدار فراهم آورد. این تحقیق سبزراههای شهری را به عنوان بستری برای تحقق این انتظارات از محیط شهری معرفی میکند.
کلمات کلیدی: شهر پایدار، سبزراه، پاستورالیسم، محلهگرایی، انسانگرایی شهری، شهر خلاق.
مقدمه
موضوع فضا و فضای شهری همواره از بحثهای اصلی مجامععلمی معماری و شهرسازی بوده است و هر کارشناس به فراخور حیطه دانش خود در غالب مباحثی همچون شهر پویا، شهراکولوژیک، شهر پایدار، آرمان شهر و... به مسأله ناکارآمدی شهرهای امروزی اشاره کرده و برای فرار از خطر نابودی آنها راهکارهایی ارایه داده است.
عدهای محلهگرایی را چاره کار دانستهاند و عدهای مبحث شهرخلاق را مورد توجه قرار دادهاند، افرادی هم بر گسترش فضاهای سبز و فضاهای عمومی در شهر تاکید کردهاند. اما آنچه در اکثر این مسایل به چشم میخورد تاکید بر حضور انسان در فضای شهر و رابطهی پیاده با شهر است. از طرفی با توجه به روند روزافزون وابستگی شهروندان به وسایل نقلیه موتوری پیادهمداری در شهر کمرنگ شده و شهرها کمتر بر اساس مقیاس انسانی طراحی میشوند. با توجه به این مطلب باید فضاهای پیادهمدار بهگونهای طراحی شوند که علاوه بر حفظعملکرد ارتباطی بین کاربریهای مختلف شهری، موجب افزایش رونق اقتصادی و تعاملات اجتماعی-فرهنگی شوند و باتزریق نشاط و سرزندگی به فضاهای سرد شهری، حضور انسان به صورت پیاده را برای رفع نیازهای روزانه در فضاهای شهری تسهیل نمایند. حال اگر بتوان راهکاری ارایه داد تا برای رسیدن به شهر پایدار بستری فراهم شود به طوری که زمینه ساز تحقق بسیاری از این انتظارات باشد، شاید بتوان به یک اجماع در چگونگی طراحی شهر پایدار رسید. از این رو این مطالعه با بیان دیدگاههای مختلف برای ایجاد تحول در شهر، سعی در تجمیع این دیدگاهها با ارایه یک راهکار در غالب سبزراههای شهری دارد و آنها را بهعنوان راهکاری همه جانبه معرفی میکند.
سبزراههای شهری راههای چند منظورهای هستند که علاوه بر برعهده گرفتن بسیاری از خدمات و کاربریهای شهری با ایجاد بستری مناسب برای پیادهروی در میان پوشش گیاهی، بهافزایش حضور پیاده در شهر کمک میکنند. سبزراههای شهری میتوانند به عنوان بستری برای پیاده سازی اهداف نگرشهای نوین به شهر پایدار مورد استفاده قرار گیرند.
بررسی نگرشهای نوین به شهرپایدار
توسعهی پایدار شهری و ایجاد شهر پایدار طی دهههای اخیر به تدریج به چهارچوب و الگووارهی (پارادایم) نوینی در ادبیات نظری و علمی رایج در باب توسعه و برنامه ریزی شهری تبدیلشده است. این الگوواره اگرچه ناظر به تفاسیر و نگرشهای گوناگون است، اما در همه این تفاسیر سعی شده شهرهایامروزی به نحوی از نابودی و ناکارآمدی رهانیده شوند و برنقش انسان در شهر تاکید شده است. از طرفی حرکت به سمت رهایی از نابودی، ناظر به پیاده سازی این نگرشها در برنامهریزی و طراحی شهرپایدار است، اما با وجودی که بیشتر اهداف این نگرشها در راستا و همسو با هم میباشند لاکن نبود راهکار مشخص ممکن است طراحی شهر را هر کدام به سویی کشاند، به طوری که این طراحی دیگر نتواند تمامی خواستهها و انتظارات کارشناسان از شهر پایدار را فراهم آورد. حال اگر راهکاری منعطف و چند بعدی به برنامهریزان شهری ارایه گردد که این راهکار بتواند به بستری برای پیاده سازی این نگرش ها در شهرپایدار تبدیل گردد، هم گسستگی و ناهمگونی در طراحی شهر ازبین خواهد رفت و هم مانع از یک جانبه نگری برنامه ریزان و طراحان شهری خواهد شد. این مطالعه ابتدا به معرفی مختصری راجع به سبزراه ها میپردازد و سپس امکان پیاده کردن اهداف تعدادی از این نگرشها را در غالب یک راهکار واحد (سبزراههای شهری) مورد بررسی قرار میدهد.
مختصری راجع به سبزراه ها
عبارت سبزراه برای مسیرهایی بکار میرود که انسجام طبیعت و محیطزیست را در ساختارهای شهری حفظ میکند. مسیرهای سبز، پارکهای خطی پیوستهای هستند که ارتباط بین فضاهای شهری را بر عهده دارند(1). به عبارت دیگر، دالانهایی با پهنای متفاوت در میان پوششی گیاهی متشکل از درختان و دیگر رستنیهای همراه آنان میباشند که در بین مراکز شهری برای استفادهی تفریحی و یا برای حفاظت از محیطهای طبیعی درون شهری (نواحی حفاظت شده در شهرها و حومهی آنها) به کار برده میشوند(2).
سبزراهها فرصت تفرج، تفریح، تناسب اندام را فراهم میکنند، حفاظت از محیطزیست و تنوع زیستی، ترویج و توسعه اقتصادی را به ارمغان میآورند(3)، به علاوه آنها امکان حمل و نقل و دسترسیهای غیرموتوری را بین مکانهایی که شهروندان در آنها زندگی، کار و بازی میکنند، فراهم میآورند(4). سبزراهها در طول یک چشمانداز، مبدأ و مقصد را پیوند میدهند و امکان پیادهروی، دوچرخه سواری و دویدن را در شهر فراهم میآورند. از طریق این مسیر بیشتر تفریحی، مراکز فعالیتهای انسانی از قبیل مراکز اشتغال، مراکز تجارتی، مراکز اقامتی و... به هم متصل میشوند(5).
برای سبزراهها سه دوره یا نسل میتوان نام برد: نسل اول سبزراهها که مربوط به سالهای 1700 تا 1960 می شود، درواقع محورها، بلوارها و باغراههای سلطنتی بودند و کاربردی جهت نمایش قدرت، شکوه و همچنین اتصال فضاهای پراکنده داشتهاند. نسل دوم سبزراهها که مربوط به سالهای 1960 تا 1985 میشود، در حقیقت یک واکنش به مشکلات ناشی از صنعتی شدن شهرها در این قرن بوده است، به این منظور با احداث دالانهای تفریحی که به وسایل نقلیه موتوری اجازه عبور در آنها داده نمی شد این دوره ادامه یافت. بالاخره این مفهوم تا آنجا پیش رفت که در نسل سوم سبزراهها که پس از 1985شروع شد وظایف متعددی چون حفاظت از منابع فرهنگی-تاریخی، فراهم کردن دالانهای تفریحی-توریستی در شهر، حیاتوحش و حفظ زیستگاه در شهر، زیباسازی شهری و آموزش به عموم مردم، کاهش آسیب سیل شهری، بهبود کیفیت آب در شهر، را نیز دربرگرفت(6).
شهر خلاق
شهر خلاق از جمله مباحث جدید در حوزه مطالعات شهریست که در رسیدن جامعه به توسعه پایدار شهری همواره مورد تاکید قرار گرفته است. طبق معیار سازمان جهانی یونسکو، شهری خلاق است که از نوآوریها و توانمندیهای شهروندان در توسعه پایدار شهری استفاده شود و تفکر خلاق ساکنین همگام و هماهنگ با مدیریت شهری حرکت کند. بنابراین داشتن شهرخلاق، نهایت آرزوی هرجامعه مدرن است(7).
مردم، بنگاههای اقتصادی، فضاها، پیوندها و چشم انداز 5 رکن اصلی شهرهای خلاق می باشند که توجه به این ارکان برای ایجاد و توسعه شهرهای خلاق در آینده حیاتی است(7).
از آنجایی که یکی از ارکان شکلگیری شهر خلاق، فضاست. بنابراین وجود فضای عمومی مطلوب در شهر میتواند بستر مناسبی را برای شکلگیری شهر خلاق فراهم کند. فضای عمومی به شهروندان این فرصت را میدهد تا خلاقیت خود را به نمایش بگذارند(8).
همانطور که ذکر شده است افزودن عنصر خلاقیت به شهر یکی از راهکارهای حرکت به سمت شهرپایدار و توسعه پایدار شهریست و برای افزودن خلاقیت به شهر میتوان از طراحی فضاهای عمومی خلاق بهره برد. یکی از عملکردهای سبزراههای شهری ایجاد فضاهای عمومی است به طوری که این فضاها را در نقاط مختلف شهر دربرگرفته و شرایط حضور شهروندان را در این فضاها تسهیل میکند. در چنین شرایطی با طراحی فضاهای عمومی خلاق در بستر سبزراههای شهری هم پیوستگی این فضاها حفظ میشود و هم شهروندان در این فضاها حضور پررنگ تری خواهند داشت(شکل 1). از طرف دیگر 5 رکن ذکر شده به عنوان ارکان اصلی شهر خلاق مسایلی جدا از سبزراههای شهری نیستند، سبزراهها با دربرگرفتن فضاهای عمومی، مناطق اقتصادی و... همچنین با ایجاد پیوند بین کاربریهای متفاوت شهری در کنار تلفیق محیط شهری با مناظر طبیعی و طبیعت مصنوع، نقش مؤثری در ایجاد شهر خلاق خواهند داشت.
شکل1- ایجاد زمینه خلاقیت شهروندان در سبزراه رز کندی1 در بستون
(منبع: www.northendregionalreview.com&http//:armenianweekly.com)
انسانگرایی شهری
یکی دیگر از دیدگاههای نوین به شهر پایدار تاکید بر حضور انسان در سطح شهر و طراحی و برنامه ریزی محیط شهری براساس نگرش انسانگرایانه میباشد. انسانگرایی یا اومانیسم دیدگاهی است که اولویت و اهمیت را به انسان میدهد. در اواسط قرن بیستم، انسانگرایی با انتقاد از رویکردهای معماری مدرن، که دوگانهی انسان- طبیعت را نادیده میگرفت، وارد عرصهی شهر و معماری شد. تا آنجا که در رشتههای نوظهور مانند منظر، ادراک انسان از محیط به محور اصلی طراحی بدل شد(9).
فضای جمعی ازمؤلفههای اصلی منظر شهری است که به دلیل وابستگی حداکثری آن به حضور انسان، نگاه انسانگرا در ساماندهی آن از سایر جنبهها پیشی میگیرد. فضای جمعی باید مکان همگرایی میان مسیرهای مهم دسترسی و جابجاییهای شهری، قوانین و شرایط ارتقا کیفیت زندگی شهری و تأملی بر مکان حضور جامعهای دارای فرهنگ مختص به خود باشد. فضای جمعی باید به گونهای باشد که حضور در آن به امری اجباری برای انجام فعالیتهای روزانه از قبیل: عبادت، دید و بازدید، کار و خرید بدل شود. نه اینکه برای حضور در آن فضا افراد قصد ورود به آن را بکنند. در طراحی فضای جمعی باید به مقیاس انسانی فضا، فعالیتهای اجتماعی و روزمره، زیباییشناسی و مکانیابی زندگی محور توجه شود(9).
در دیدگاه انسانگرایی شهری اساس هدف این نگرش، طراحی شهری با مقیاس انسانی است، به طوری که حضور انسان برای رفع نیازهای روزانه خود به امری اجباری تبدیل گردد. با توجه به ماهیت سبزراههای شهری که بر مبنای
مقیاس انسانی پایهریزی شده است بدیهی است طراحی و برنامهریزی سبزراهها که موجب حضور پررنگ و اجباری ساکنین شهر برای انجام فعالیتها و رفع نیازهای روزانه در فضایی دلچسب و زیبا میشود، میتواند مورد توجه معماران منظر و برنامهریزان شهری قرار بگیرد(شکل 2).
شکل2-حضور شهروندان در سبزراه رز کندی بستون
منبع: http//:newenglandopenmarkets.comgreenway
محله گرایی
در سالهای اخیر و در قالب مباحثی چون توسعهی پایدار شهری و شهرسازی نوین مجدداً مبحث محله و محلهگرایی بهاشکال مختلف مطرح شده است. در رویکرد محلهگرایی سعی شده است ترکیب و تلفیق بهینهای از ساختار اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با زیرساختهای شهری از جمله نظامهای حمل و نقل شهری، ایمنی و امنیت شهری، ارایه شود و توزیع خدمات عمومی و رفاهی و امثالهم فراهم آید. بنابراین میتوان انتظار داشت که توجه به رویکرد محلهگرایی علاوه بر انسانیتر کردن عرصههای زندگی شهرنشینان، تسهیل کننده اجرای برنامهها و طرحهایی خواهد بود که مدیریت شهری همیشه آرزوی تحقق آنها را در سر میپروراند(10).
سبزراهها با خلق فضا و کشاندن ساکنین یک محله برای رفع نیازهای زندگی شهری به محیط پیرامون خودشان به صورت پیاده، باعث ایجاد تعامل شده و افزایش روابط اجتماعی را برای ساکنین محلات در پی دارند(شکل 3). در واقع سبزراهها در جایجای شهر کلونهای جمعیتی را ایجاد میکنند که روزانه باهم در ارتباط خواهند بود.
شکل3-افزایش ارتباطات اجتماعی و رفع نیازهای روزانه مردم توسط سبزراه رز کندی بستون.
(منبع: http://blog.rosekennedygreenway.org&www.archboston.org)
پاستورالیسم
معماری طبیعتگرا و رویکرد پاستورالیسم یکی دیگر از واکنشهای انسان به نارسایی فضای حاکم بر شهرهای امروزی و تلاش در جهت پایداری آنها است. تفاوت میان پاستورالیسم با رویکردهایی که به نوعی تلاش برای بازگرداندن طبیعت به شهر دارند، در نوع برخورد با وضع موجود شهرهاست. طبیعتگرایان با بازسازی بخشهایی از طبیعت در میان شهر، پیوند میان شهر و طبیعت را برقرار میکنند. در رویکرد حاکم بر طبیعتگرایی متعارف، تلاش میشود از طریق افزایش کمیت طبیعت، کمبود آن در شهرها جبران شود. حال آنکه در پاستورالیسم از پتانسیلهای معماری و اجزای آن برای بازگرداندن طبیعت استفاده میشود. در این رویکرد کیفیت طبیعت به عنوان نیاز انسان مورد توجه قرار میگیرد. یک معمار پاستورال به طبیعت و نیازهای انسان اهمیت داده و آن را دستمایهی طراحی خود قرار میدهد. در این میان اصول سهگانهی ویتروویوس شامل ایستایی، آسایش و حظ که از آن به زیبایی نیز تعبیر میشود بهطور کامل بار دیگر مورد توجه قرار میگیرد(11).
استفاده از سبزراهها در ساختارهای شهری زمینهای را ایجاد میکند تا یک معمار پاستورال بتواند همراه با طراحی فضای مصنوع شهر و با در نظر گرفتن نیازها و کاربریهای شهری فضای طبیعی را بهعنوان عضو جدا ناشدنی و همگون محیط شهری درنظر بگیرد، به طوری که همزمان با نفوذ کمی عناصر طبیعی در شهر به کیفیت حضور این عناصر نیز بپردازد(شکل 4). این درحالی است که اصول سهگانهی ویتروویوس در این نوع طراحی قابل چشمپوشی نخواهد بود (شکل 5).
شکل4-نمایی از سبزراه رز کندی بستون.
(منبع: http://cieradesign.com )
شکل 5-تحقق اصول سهگانهی ویتروویوس توسط سبزراه رز کندی بستون.
(منبع: www.afterhood.com)
شهر-روستا (شبکه مثمر شهری)
شبکه منظر شهری با محوریت گیاهان مثمر سیاستی منسجم برای پیوند گیاهان مثمر با شهرها در راستای توسعه پایدار شهریست. چهره کلیدی این شبکه، شامل کشاورزی و باغداری در شهر سیستمی است که در آن با استفاده از منابع و بسترطبیعی یک شهر، میتوان بخشی از نیازهای غذایی شهروندان را تأمین و کیفیت محیط زیست شهری را اعتلا داد،
از تخریب ذخایر طبیعی جلوگیری کرد و با ایجاد فرصتهای شغلی جدید به ابعاد اجتماعی و اقتصادی توسعه پایدار جامهی عمل پوشاند (12).
آنچه در ایده شهر-روستا حایز اهمیت است چگونگی ایجاد بخش مثمر در میان بافت شهری است. سبزراهها با پیوند مناطق حومه و فضاهای سبز داخل شهر میتوانند چگونگی گسترش و نفوذ طبیعت را در بافت شهری مدیریت کنند. مسیرهای سبز با هدفمند کردن فضاهای شهری و رسوخ به بافت مصنوع شهر میتوانند در میان خود شبکههای مثمری را جای دهند که چگونگی دسترسی ساکنین شهر به این مناطق، مورد برنامهریزی مدیران شهری قرار میگیرد.
جمعبندی و نگاهی اجمالی به عملکرد سبزراههای شهری
سبزراهها با ورود خود به شهرها میتوانند تغییرات گستردهای در فضای شهری ایجاد کنند. همان طور که ورود آنها به شهر زمینه ساز ایده انسانگرایی شهری است و تاکید بر طراحی شهر بر مقیاس انسانی دارد، در کنار آن محله گرایی را به فراموشی نمیسپرد و همچنانکه زمینه را برای طراحی یک معمار پاستورال فراهم میکند، نه تنها مانع ایجاد شهری خلاق نمیشود بلکه خود میتواند اساس برنامهریزی فضاهای خلاق در سطح شهر باشد.
باتوجه به قابلیتهای گسترده، این شبکه شهری میتواند در هنگام طراحی شهرهای نوین به عنوان یکی از زیرساختهای اساسی شهر همچون شبکه آب و فاضلاب، شبکه برق، گاز، شبکه حمل و نقل موتوری و... در نظر گرفته شده و دارای یک برنامه مشخص برای طراحی و یک بودجه جداگانه باشند.
مزایای برنامهریزی شهری برای اجرای سبزراهها بسیار متنوع است؛ فراهم آوردن فرصتهای تفریحی گسترده برای مردم در درون مناطق شهری، تأمین منافع اقتصادی، حفاظت از ارزشهای فرهنگی و میراث تاریخی، حفاظت از پوششهای طبیعی حومه شهرها و اتصال این مناطق طبیعی به فضاهای سبز شهری، ایجاد کلونهای جمعیتی بدون مرز مشخص(شبهمحله)، فراهم آوردن امکان طراحی شهر انسانگرا با تأکید برکیفیت حضور عناصر طبیعی و مصنوعی درکنار هم و برپایه مقیاس انسانی، ایجاد خاطرهی بصری و زیباسازی محیطهای شهری، فراهم آوردن فرصت طراحی رود-درهها و کریدورهای شهری بهعنوان بخشی از شبکه سبزراههای شهری، درمیان گرفتن فضاهای جمعی و ایجاد فضاهای عمومی و افزایش دسترسی روزانه افراد به این فضاها و غیره تنها بخشی از قابلیتهای طراحی و برنامهریزی شبکه سبزراههای شهری است.
بحث و نتیجه گیری
بحث در مورد سبزراهها، اهداف و عملکردهای ممکن این سیستم سبز شهری بسیار گسترده است اما آنچه که حایز اهمیت است و مورد توجه این مطالعه قرار گرفته، نگرش وسیع و همه جانبه به این مبحث است به طوری که بتوان مجموعهای از اهداف نگرشهای نوین به شهر پایدار را در خود جای داده و انتظارات کارشناسان از یک شهر پایدار را فراهم کند.
با توجه به مسایل مورد بررسی به نظر میرسد برنامهریزی چنین سیستمی دارای این قابلیت است و با دیدگاهی همهجانبه میتواند به ایجاد بستری مستعد برای پیاده سازی تمامی این اهداف بپردازد و مانع از یک جانبهنگری و کشیده شدن طراحی و برنامه ریزی شهر به یکسو وفاصله گرفتن از هدف دیگر شده و فضایی چند بعدی و پایدار را برای شهروندان فراهم آورد. البته این نکته نباید فراموش شود که بسته به نقاطقوت و امکانات بالقوه منطقه و شهری که قرار است به سمت پایداری حرکت کند در هنگام برنامهریزی و طراحی سبزراهها برای آن منطقه، تاکید طراحان روی برخی از این نگرشها بیشتر خواهد شد(همانند قابلیت بالقوه شهرهای شمالی در رویکرد شهر-روستا) اما این به آن معنی نخواهد بود که مسایلی چون محلهگرایی، شهرخلاق، پاستورالیسم و... در هنگام طراحی شبکه سبزراهها فراموش شود.
منابع
1- حناچی، س. و غزنوی، م. «برنامه ریزی سبزراهها: از برنامههای محلی تا برنامه ریزی جامع مسیرهای چند منظوره ملی»، نشریهی هویت شهر (59-70)، 1388، سال سوم، شماره3.
2- تقوایی، مسعود. «تحلیل آماری بر روند گسترش ناموزون کاربری شبکه معابر در شهر اصفهان» جامعه شناسی کاربردی (19-36)، زمستان 1389. سال بیست و یکم، شماره پیاپی40، شماره 4.
3- Lindsey, G., Man, J., Payton, S., & Dickson, K., (2004). Property Values, Recreation Values, and Urban Greenways. Park and Recreation Administration. 22, 69:90.
4- Bryant, M., (2006). Urban landscape conservation and the role of ecological greenways at local and metropolitan scales. Landscape and Urban Planning. 76, 23:44.
5- Conine, A., Xiang, W., Young, J., & Whitley, D., (2004). Planning for multi-purpose greenways in Concord, North Carolina. Landscape and Urban Planning. 68, 271:287.
6- Searns, R.M., (1995). The evolution of greenways as an adaptive urban landscape form. Landscape & Urban Plan. 33, 65:80.
7- سجادیان، مهیار. «دانشگاه موج چهارم،تعاملات رشته ای و شهرهای خلاق (واکاوی راهبرد بهینه در کشور) فصل نامه جغرافیا و برنامه ریزی شهری چشم انداز زاگرس(39-56)، بهار1393.سال ششم، شماره 19.
8- کلانتری، بهرنگ. یاریقلی، وحید. رحمتی، اکبر. 1391. «فضای جمعی و شهر اخلاق»، مجله منظر(74-79) تابستان1391، شماره19، مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران.
9- منصوری، مریم السادات. «انسانگرایی: ویژگی گم شده فضاهای جمعی امروز در تهران(نمونه موردی: پیاده راه 17 شهریور»، مجله منظر(32-35) پاییز1392، شماره24.
10- براتی، ناصر. «محلهگرایی راهی به سوی شهر انسانگرا»، مجله منظر(66) بهار1391، شماره18.
11- حبیبی، ساناز. «پاستورالیسم طبیعت بکر در مقابل طبیعت مصنوع»، مجله منظر(26-27) زمستان1392، شماره25، نظریههای نو.
12- شیبانی، مهدی. چمن آرا، ساناز. «شبکه مثمر شهری راهکاری برای دستیابی به توسعه پایدار»، مجله منظر(18-23) پاییز1391، شماره20.
1- دانشجوی دکترای منابع طبیعی، علوم کشاورزی و دانشگاه منابع طبیعی گرگان، ایران *(مسوول مکاتبات).