نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکترای تخصصی جامعه شناسی مسائل اجتماعی ایران، دانشکده علوم انسانی، واحد آشتیان ، دانشگاه آزاد اسلامی، آشتیان، ایران .
2 استادیار گروه علوم اجتماعی ، دانشکده علوم انسانی، واحد آشتیان، دانشگاه آزاد اسلامی، آشتیان، ایران . ( استاد راهنما و نویسنده مسئول)
3 استادیار گروه علوم اجتماعی، دانشکده علوم انسانی، واحد آشتیان، دانشگاه آزاد اسلامی، آشتیان، ایران . (استاد مشاور )
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
مقاله پژوهشی
فصلنامه انسان و محیط زیست، شماره 58، پاییز1400، صص 171-187
مقایسه نقش آفرینی مدیران زن و مرد تشکل های زیست محیطی
در تحقق اهداف توسعه پایدار (مطالعه موردی استان مرکزی)
رؤیا حسن زاده[1]
محمد حسین اسدی داود آبادی *[2]
علی روشنایی[3]
تاریخ دریافت: 05/04/99 تاریخ پذیرش: 08/09/99
چکیده
زمینه و هدف: این تحقیق در حوزه جامعه شناسی محیط زیست انجام گرفته است. در مبانی نظری به رابطه میان انسان و طبیعت برای دست یابی به توسعه پایدار پرداخته شده و صاحب نظران جامعه شناسی اندیشه های خود را بیان داشته اند. هدف از انجام تحقیق مقایسه نقش آفرینی مدیران زن و مرد تشکل های زیست محیطی در تحقق اهداف توسعه پایدار بوده است.
روش بررسی: این مطالعه به لحاظ جمع آوری داده ها توصیفی پیمایشی محسوب می شود. در این راستا تعداد 91 نفر از مدیران فعال در عرصه های زیست محیطی استان مرکزی در سال 1399 به پرسشنامه های تحقیق پاسخ دادند. روش تحلیل داده ها بهره گیری از آمار توصیفی ، آزمون t با دو گروه مستقل بوده است که از طریق نرم افزار spss انجام گرفت.
یافته ها: مدیران زن تشکل های زیست محیطی در عرصه های، پایدار نمودن شهرها، مبارزه با تغییرات آب و هوایی، انرژی ارزان، و توانمندسازی زنان نسبت به گروه مردان برتری داشته اند ولی در موارد حفاظت از زیست بوم ها، حفاظت از دریاها، تضمین الگوی مصرف و بهره برداری بهینه از آب و فاضلاب با گروه مردان برابری نموده اند. در ضمن در این مطالعه تعداد مدیران زن یک دوم مردان بوده است. بنابراین گروه زنان موفق تر از مردان در تحقق اهداف توسعه پایدار عمل کرده بودند.
بحث و نتیجه گیری: جامعه انسانی و جهان طبیعی در رویارویی اقتصادی با یکدیگر قرار دارند، از آنجا که محیط زیست یک برساخت اجتماعی است. حل و فصل مسائل زیست محیطی و تحقق اهداف توسعه پایدار زیست محیطی از طریق تلاش جمعی با مشارکت زنان و مردان امکان پذیر می گردد. غلبه بر بحران های زیست محیطی و استفاده بهینه از منابع طبیعی از طریق بازسازی فرایندهای تولید و مصرف با انگیزه های زیست محیطی ممکن می گردد. محیط زیست گرایی تحت دو نوع ارزش بقا و ارزش فرامادی شکل میگیرد؛ و ارزش فرامادی در مفاهیمی چون حفاظت از محیط زیست، کیفیت زندگی، رفتار اخلاقی زیست محیطی بروز و ظهور دارد. توسعه پایدار نیز در گرو پرداختن به ارزش های فرامادی است. در قلمرو تحقیق مشاهده گردید به ارزش های مادی بیش از ارزش های فرامادی توجه شده است.
واژه های کلیدی: توسعه پایدار، تشکل های زیست محیطی، اهداف زیست محیطی
Human and Environment, No. 58, Autumn 2021, pp. 171-187
Comparing the Role of Male and Female Managers of Environmental Organizations in Achieving the Goals of Sustainable Development: (Case study of Markazi Province)
Roya Hassanzadeh[4]
Mohammad Hossein Asadi Davoodabadi *[5]
Ali Roshanaei[6]
Received: June 25, 2020 |
Accepted: November 28, 2020 |
Abstract
Background and Purpose: This research has been done in the field of environmental sociology. Theoretically, the relationship between man and nature to achieve sustainable development is addressed and experts of sociology have expressed their thoughts. This research aimed to compare the role of male and female managers of environmental organizations in achieving the goals of sustainable development.
Material and Methodology: This study is a descriptive survey in terms of data collection. 91 active managers in environmental fields of Markazi province in 2020 answered the research questionnaires. Data were analyzed using descriptive statistics, t-test with two independent groups. SPSS software was used for this purpose.
Results: Female managers of environmental organizations have excelled over men in the areas of urban sustainability, climate change, cheap energy, and women's empowerment but in cases of protection of ecosystems, protection of the seas, ensuring the pattern of consumption and optimal utilization of water and wastewater, they are equal to the group of men. Meanwhile, in this study, the number of female managers was one-half that of men. Thus, the group of women were more successful than men in achieving the goals of sustainable development.
Discussion and Conclusion: Human society and the natural world are in economic confrontation with each other because the environment is a social construct. Resolving environmental issues and achieving the goals of sustainable environmental development is possible through collective efforts with the participation of men and women. By reconstructing production and consumption processes with environmental motivations, environmental crises and the optimal use of natural resources can be overcome. Environmentalism is formed under two types of survival value and metamaterial value and metamaterial value manifests itself in concepts such as environmental protection, quality of life, and environmental moral behavior. Sustainable development also depends on addressing transcendental values. In the field of research, it was observed that material values have been paid more attention than metamaterial values.
Keywords: Sustainable Development, Environmental Organizations, Environmental Goals
زمینه و هدف
مبانی نظری این تحقیق را دستگاه نظری جامعه شناسان با گرایش محیط زیست تشکیل داده است. صاحب نظران در مکاتب جامعه شناسی در مورد محیط زیست و رابطه آن با انسان و توسعه پایدار بدین شرح اظهار نظر کرده اند. جامعه شناسان کلاسیک از جمله کارل ماکس معتقد بوده است. جامعه استانی و جهان طبیعی در رویارویی اقتصادی با یکدیگر قرار دارند. انسان از طریق کارجمعی محیط زیست را دگرگون می کند محدودیت های طبیعی مانعی برای توسعه و بهره برداری از طبیعت نمی باشد[1]. ساختارگرایان همچون جات هانیگان بر این باورند که مشکلات زیست محیطی حقیقی هستند. برخی از آنها ساختار اجتماعی مربوط است و برخی دیگر به موقعیت جامعه بستگی دارد[2]. پارسونز از جمله کارکردگرایانی است که معتقد است: کارکردهای محیط زیست زمانی دچار اختلال می گردند که انسان در بهره برداری از محیط زیست به افراط و تفریط مبادرت نماید. به همین دلیل اصلاح رفتار زیست محیطی انسان راه گشای حفظ محیط زیست است[3]. تضادگرایان مانند اشتاین برگ بر این باورند که: برای حفظ منابع زیست محیطی ضرورت ایجاد تعادل میان دستورالعمل های سیاسی حاکمان و ایفای نقش تسهیل کنندگان انباشت سرمایه، اجتناب ناپذیر است و کشمکش بین چرخه ای تولید و تقاضای مصرف در حفظ محیط زیست تأثیرگذار است[4].
آیزن از جمله کنشگرایانی است که می گوید کنش انسانی در طبیعت مرهون قصد و نیت او در بهره برداری از منابع طبیعی است. هر چه این قصد و نیت هنجار مدار، تعادل و عقلانی باشد آسیب به محیط زیست کمتر می گردد[5]. تلفیق گرایان از جمله اینگلهارت می گوید: محیط زیست گرایی افراد تحت دونوع ارزشی بقا ارزش فرامادی شکل میگیرد. ارزش بقا به رفتار تأمین نیاز فیزیولوژیک می انجامد و ارزش فرامادی به رفتار فرازیستی از جمله حفاظت از محیط زیست می انجامد[6]. وانداشیوا پیرو مکتب اکوفمنیسم بر رابطه عملی و تجربی میان زن و طبیعت تأکید دارد و دغدغه مندی زنان در مورد طبیعت و محیط زیست را نسبت به مردان ترجیح می دهد [7].
اسپارگان و مول معتقد بودهاند: امکان غلبه بر بحرانهای زیست محیطی بدون ترک مسیر نوسازی اکولوژیکی وجود دارد تا به توسعه پایدار بیانجامد. در این راستا بر بازسازی فرایندهای تولید و مصرف با انگیزه زیست محیطی تمرکز می شود[8].
در این نظریه ها محیط زیستگرایی محوریتی داشته زیرا مستقیماً حیات بشری را تحت تأثیر قرار می دهد. نسل امروز و فردا بدون توجه به مسائل زیست محیطی و حفاظت از محیط زیست و استفاده بهینه از منابع موجود نمی تواند به اهداف توسعه پایدار دست یابد . بر همین اساس فعالان در این عرصه از جمله تشکل های زیست محیطی نقشی تعیین کننده خواهند داشت.
این تحقیق در نظر دارد فرایند شکلگیری تشکلهای زیستمحیطی در استان مرکزی را در راستای واقعیت بخشیدن به هدفهای توسعه پایدار مورد مطالعه قرار دهد. ازآنجا که دستیابی به اهداف توسعه پایدار در سطح ملی بدون مشارکت سازمانهای مردمنهاد امکان پذیر نبوده است، در سالهای گذشته زمینهی تأسیس تشکلهای زیستمحیطی فراهم گردیده است. از طرفی ارزیابی عملکرد و موفقیت اجتماعی مدیریت زنان و مردان در تشکلهای زیستمحیطی میتواند یافتههای کاربردی را در اختیار فعالان و ناظران آنها قرار دهد. بنابراین مقایسه عملکرد مدیران زن و مرد چه به لحاظ ضرورتهای سازمانی و چه به لحاظ رویکرد جنسیتی مورد بررسی قرار میگیرد. اهداف توسعه پایدار: مجموعه مقاصد هفدهگانهای هستند که در حیطههای زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی تدوین گردیده، در یک اجماع بین المللی از طریق سازمان ملل متحدد اختیار کشورها قرار داده شده است[9]. تشکلهای زیستمحیطی : عبارتند از سازمانهای عمومی غیردولتی یا مردمنهاد که مستقل از دولت تأسیس شده، در جهت توسعه محیطزیست فعالیت دارند. این تشکلها نقش واسط میان مردم و دولت را در عرصههای زیستمحیطی برعهده دارند[10] . شکلگیری تشکلهای زیستمحیطی: عبارت است از فرایند درخواست صدور مجوز برای تأسیس یک تشکل زیستمحیطی که به موجب قوانین و مقررات جاری در جمهوری اسلامی ایران توسط دستگاه های دولتی صادر میگردد و متقاضی میتواند به فعالیت رسمی خود بپردازد[11] موفقیت اجتماعی مدیران: عبارت است از میزان دستیابی مدیران تشکلها به شاخصهای تعریف شده در عرصهی زیستمحیطی که توسط مقامات محلی، ملی و بینالمللی نظارتکننده بر تشکلهای زیستمحیطی اعمال میشود [12].
در تحقیقات انجام گرفته به مطالعهی برخی از زوایای موضوع پرداخته شده بود. از جمله اینکه تأسیس تشکلهای زیستمحیطی در چارچوب قوانین و مقررات موجود، آییننامهها و فرایند طولانی کسب مجوز، شکلگیری تشکلهای زیستمحیطی را با کندی مواجه ساخته است [12]. دستیابی به اهداف متنوع و گستردهای زیستمحیطی توسعه پایدار نیازمند طراحی برنامههای کوتاه مدت، میان مدت و درازمدت است[9]. انسان در مواجهه با طبیعت و رویکردهای زیستمحیطی متأثر از جهت گیری های جنسیتی بوده است[13]. تحقق اهداف توسعه پایدار به یک چالش رقابتی میان سازمانهای مردمنهاد و دولتها بدل گردیده است.[9]. نقش زنان در دستیابی به اهداف توسعه پایدار شهری و روستایی و زیستمحیطی قابل توجه بوده است[14] . هم اکنون در ایران تعداد 862 تشکلهای مردمنهاد فعالیت دارند که یک چهارم آنها انحصاراً در حوزه محیطزیست فعالیت دارند و سی درصد مدیران این تشکلها را زنان تشکیل داده اند[15] .
مشارکت زنان درواقعیت بخشیدن به اهداف توسعه پایدار مستلزم توانمندسازی این قشر بوده که نقش پررنگتری را در سطوح محلی و ملی ایفا نمایند[16] .هر چه سواد و تحصیلات زنان افزایش یافته، آگاهی زیستمحیطی آنها نیز ارتقا یافته، رفتار زیستمحیطی آنها را تحت تأثیر قرار داده است [17]. دستیابی به توسعه پایدار در صورتی امکانپذیر است که دولتها و تشکلهای مردمنهاد زیستمحیطی بهصورت همافزا در آن مشارکت نمایند [18].در عملکرد زیستمحیطی مدیران تشکلهای مردمنهاد انگیزه روانشناحتی مدیران، مسئولیتپذیری، خودکارآمدی و رویکرد جنسیتی آنها اثرگذار است [19]. تجربه نشان داده است در کشورهای آسیای جنوب شرقی مشارکت همافزای سازمانهای دولتی و خصوصی توانست در عرصه هایی چون حفاظت از محیطزیست ، بهینهسازی کشاورزی، تولید پایدار، الگوی مصرف، موفقیت آفرین باشد [20]. اصولاًرفتارهای شهروندی تابعی از توانمندیهای آنان است. این قاعده در حیطهی زیستمحیطی نیز تبلور دارد . بنابراین توانمندسازی شهروندان از جمله زنان میتواند رفتار زیستمحیطی آنها را توسعه دهد [21] فشارهای سازمانی و نهادی از قبیل فشار اجباری و هنجاری در مدیریت محیطزیست کشور میتواند عملکرد زیست محیطی تشکلها را تحت تأثیر قرار دهد. اگر این فشارها منطبق بر سیستمی جامع، علمی و معتبر باشد، عملکرد سازمانی تشکلها بهبود مییابد[22]
این پیشینه نشان میدهد مطالعات انجام گرفته اغلب جنبهی توصیفی داشته و به برخی از عوامل مؤثر در تحقق اهداف توسعه پایدار پرداخته شده است. درحالیکه به تأثیر فرایند شکلگیری تشکلهای زیست محیط بر واقعیت بخشیدن به اهداف زیستمحیطی توسعه پایدار پرداخته نشده است. همچنین به تأثیر موفقیت اجتماعی مدیران تشکلهای زیستمحیطی در تحقق اهداف توسعه پایدار پرداخته نشده است. در پیشینه تحقیق مشاهده گردید، زنان نقش مؤثری در توسعه پایدار داشتهاند، ولی به مقایسهی عملکرد مدیران زن و مرد تشکلهای زیستمحیطی توجه چندانی نشده بود. اصولاً در مطالعات علمی و نظم یافته تحدید و تدقیق موضوع مورد مطالعه ضرورت دارد. در برخی پژوهشها مشاهده گردید به این نکته توجه نشده، اهداف توسعه پایدار را که حداقل در سطح بینالملل هفده مورد مشخص دارد، در قالب یک مفهوم کلی مورد بررسی قرار داده بودند. این تحقیق در نظر دارد اهداف زیستمحیطی توسعه پایدار را در قالب اهداف هشتگانهی موجود در اسناد بینالمللی و اسناد بالادستی در استان مرکزی مورد بررسی قرار دهد . بنابراین خلاء مطالعاتی مذکور موجب گردید تا موضوع این پژوهش در دستور کار قرار گیرد.
انگیزه پژوهشگر از پرداختن به موضوع در درجهی نخست دستیابی به تأثیرگذاری فرایند شکلگیری تشکلهای زیستمحیطی بر تحقق اهداف زیستمحیطی توسعه پایدار بوده است که از مسایل اولویت دار اسناد بالادستی از جمله برنامه ششم توسعه بوده است. دیگر این که موفقیت اجتماعی مدیران تشکلهای زیستمحیطی را به عنوان یک شاخص در تحقق اهداف زیستمحیطی توسعه پایدار مورد بررسی قرار دهد. دیگر این که رویکرد جنسیتی مدیران تشکلها به عنوان متغیر تعدیلگر در نظر گرفته شود و در پایان یافتههای کاربردی خود را در راستای یک اقدام تسهیلگرانه در اختیار فعالان در این عرصه قرار دهد.
مفهوم توسعه پایدار اولویت نخست را در اغلب کشورها و نهادهای بینالمللی به خود اختصاص داده است. در تبیین و تعریف اهداف توسعه پایدار در اسناد بالادستی موارد فراوانی از مفاهیم حیات انسانی،توسعه زیستمحیطی، منابع طبیعی و حفاظت از زیست کره مورد توجه قرار داشته است. هر یک از کشورها میکوشند تا به اقتضای استراتژی های ملی خود، ظرفیتها و قابلیتهای در اختیار، نیازمندیها و شرایط اقلیمی به تحقق اهداف توسعه پایدار از جمله حیطهی زیستمحیطی بپردازند. بنابراین پرداختن به زوایای گوناگون این مفهوم از ضرورتهای اجتنابناپذیر دولتها تلقی میگردد. اسناد بالادستی و راهبردهای کلان ملی زمینهی تأسیس تشکلهای غیردولتی از جمله زیستمحیطی را فراهم آورده و به دلیل تنوع فعالیت ها و تنوع نیازمندی ها و نیز گوناگونی اقلیمهای سرزمینی ایران امکان تأسیس آنها فراهم بوده، ورود فعالان در این زمینه ها اجتناب ناپذیر گردیده است [16].
اصولاً هر تشکل و سازمان برای ارزیابی تحقق اهداف سازمانی نیازمند ارزیابی عملکرد در دوره های زمانی است و حتی در این زمینه استانداردهایی طراحی گردیده که مدیران تشکلها و نیز ناظران دولتی آنها بتوانند به ارزیابی عملکرد آنها بپردازند. از آنجا که در این تحقیق ارزیابی عملکرد تشکلهای زیست محیطی در دو گروه مدیران زن و مرد مد نظر قرار داشته است، و یافتههای آن میتواند برای مدیران این تشکلها و ناظران بالادستی آن ها کاربرد داشته باشد، پرداختن به این موضوع ضرورت پیدا کرده است.
هر ساله از طرف سازمانهای بینالمللی میزان دستیابی کشورها به اهداف زیستمحیطی توسعه پایدار مورد ارزیابی قرار می گیرد. مقایسهی شاخصهای تحقق یافتهی اهداف زیستمحیطی در استانهای مختلف و نیز مقایسه شاخصهای ملّی با استانداردهای جهانی میتواند جهتگیریهای کلان زیستمحیطی فعالان آن را تغییر دهد. بنابراین مطالعاتی از این دست میتواند در تعیین این جهت گیری ها نقش آفرین باشد. انجام این تحقیق از این دیدگاه نیز ضرورت داشته است.
در اهداف توسعه پایدار زمینههایی چون مدیریت آب و فاضلاب، پایدار نمودن شهرها، تضمین الگوی مصرف و تولید پایدار، مقابله با تغییرات آب و هوایی، حفاظت از دریاها، حفاظت از زیست بوم های خاکی و جنگلها، دسترسی به انرژی ارزان و پایدار و کاهش نابرابری های جنسیتی وجود داشته است [23]. به همین دلیل ارزیابی میزان موفقیت دست یابی به این اهداف در دوره های زمانی ضرورت یافته است.
چنین به نظر میرسد که مجوزهای صادر شده برای تأسیس تشکلهای زیستمحیطی و نیز جهت گیریهای مدیران زن و مرد در هر یک از زمینههای مذکور میبایست از توزیع منطقی برخوردار بوده باشد. در این تحقیق از آن جایی که به ارزیابی عملکرد و موفقیتهای مدیران نیز پرداخته میشود، انجام چنین مطالعهای از این منظر ضرورت داشته است. یکی از پارامترهای معمول و رایج در جامعه برای تشخیص موفقیتهای تشکلهای مردمی ، ارزیابی موفقیتهای آنها است. مدیران سمنها در مناسبات اجتماعی خود در طول فعالیتهایشان به دریافت بازخوردهای محلی، ملی و بینالمللی و حتی زیست محیطی نایل میشوند. درواقع معیارهای کمّی و کیفی این بازخوردها میتوانند نشان دهندهی موفقیت اجتماعی مدیران سمنهای زیستمحیطی باشد [24] در پیشینه تحقیق ارزیابی چنین موفقیتهایی مشاهده نگردید و این تحقیق برخی از ملاکهای سنجش خود را برای تشخیص این موفقیتها متمرکز ساخته است. بنابراین تعیین میزان موفقیت اجتماعی مدیران زن و مرد ضرورت یافته است.
در پیشینه تحقیق مشاهده گردید به ندرت پژوهشگران تفاوت جنسیتی را در مدیران تشکلهای مردمنهاد بررسی نمودهاند. این تحقیق درصدد برآمد تا جهتگیریهای جنسیتی مدیران زن و مرد تشکلهای زیستمحیطی را در دستور کار خود قرار دهد . یافتههای این بخش از تحقق میتواند مورد استفاده فعالان در این عرصه قرار گیرد. بنابراین انجام این تحقیق از این دیدگاه نیز ضرورت داشته است.
این تحقیق به لحاظ زمانی در سال تحصیلی 1398-1397 انجام گردیده است و به لحاظ مکانی تشکلهای زیست محیطی فعال در استان مرکزی را بعنوان جامعهی تحقیق در نظر گرفته است. به لحاظ محدودهی مطالعاتی حوزه زیست محیطی توسعه پایدار مورد توجه بوده و اهداف آن در گزاره های تحقیق لحاظ گردیده است. این تحقیق درصد برآمده است به این سؤالات پاسخ دهد: فرایند شکلگیری تشکلهای زیستمحیطی مردمنهاد چه تأثیری بر تحقق اهداف زیستمحیطی توسعه پایدار داشته است؟ موفقیتهای اجتماعی مدیران زیستمحیطی چه تأثیری بر تحقق اهداف زیستمحیطی توسعه پایدار داشته است؟ عملکرد زیستمحیطی مدیریت زنان و مردان در تشکلها چه تفاوتی داشته اند؟
روش بررسی
این تحقیق به لحاظ هدف یک مطالعه کاربردی محسوب می شود. از نظر جمع آوری داده ها مطالعه ای پیمایشی به شمار میرود. جامعه آماری را مدیران سمنهای زیست محیطی مستقر در استان مرکزی در سال 1399 تشکیل داده است. این جمعیت به موجب پایگاه اطلاع رسانی محیط زیست 102 نفر بوده اند. حجم نمونه به موجب جدول نمونه گیری مورگان 91 نفر تعیین گردید. روش نمونه گیری سهمیه ای تصادفی بوده است. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بوده که در آن سازه های فرایند شکلگیری سمنهای زیست محیطی، موفقیت اجتماعی مدیران سمن ها و تحقق اهداف توسعه پایدار پیش بینی و طراحی شده بود. روایی پرسشنامه از طریق همبستگی و کسب ضریب 76/0 اجرا گردید. پایایی پرسشنامه از طریق آزمون کرنباخ و کسب ضرایب بالای 70/0 برای کلیه سازه ها و کل پرسشنامه احراز گردید. روش تجزیه و تحلیل داده ها از طریق بهره گیری از شاخص های آمارتوصیفی، آزمون استنباطی t با دو گروه مستقل از طریق نرم افزار spss عملیاتی گردیده است.
یافته ها
فرضیه1. بین مدیریت زنانومردان تشکلهای زیستمحیطی در دستیابی به هدف بهرهبرداری بهینه و پایدار آب و فاضلاب تفاوت وجود دارد.
جدول شماره 1- آزمون t مستقل برای مقایسه مدیریت زنانومردان تشکلهای زیست محیطی در دستیابی به هدف بهره برداری بهینه و پایدار آب و فاضلاب
|
آزمون برابری واریانس |
آزمون برابری میانگین |
|||||||
بهره برداری بهینه و پایدار آب و فاضلاب |
جنسیت |
تعداد |
میانگین |
انحراف معیار |
F |
sig |
t |
df |
Sig |
زن |
30 |
90/15 |
922/0 |
932/6 |
010/0 |
949/1 |
731/87 |
055/0 |
|
مرد |
61 |
18/15 |
56/2 |
با توجه به جدول شماره (1) ملاحظه میشود که میانگین مدیریت زنان تشکلهای زیست محیطی در دستیابی به هدف بهرهبرداری بهینه و پایدار آب و فاضلاب 90/15 و در بین مردان 18/15 می باشد.به نظر میرسد مدیریت زنان اندکی بیشتر است. با توجه به نابرابر بودن تعداد نمونه در دو گروه زن و مرد فرض برابری واریانس رد شد (05/0>sig). با فرض نابرابری واریانس آزمون t با مقدار 949/1 و سطح معنی دار 055/0 برابری میانگین دو گروه را پذیرفت (05/0 <sig). لذا بین مدیریت زنانومردان تشکلهای زیست محیطی در دستیابی به هدف بهره برداری بهینه و پایدار آب و فاضلاب تفاوت وجود نداشت و فرضیه رد می شود.
فرضیه2. بین مدیریت زنانومردان تشکلهای زیست محیطی در دستیابی به هدف پایدار نمودن شهرها تفاوت وجود دارد.
جدول شماره 2- آزمون t مستقل برای مقایسه مدیریت زنانومردان تشکلهای زیست محیطی در دستیابی به هدف پایدار نمودن شهرها
|
آزمون برابری واریانس |
آزمون برابری میانگین |
|||||||
پایدار نمودن شهرها |
جنسیت |
تعداد |
میانگین |
انحراف معیار |
F |
sig |
t |
df |
Sig |
زن |
30 |
67/15 |
994/0 |
165/5 |
025/0 |
152/2 |
717/86 |
034/0 |
|
مرد |
61 |
88/14 |
45/2 |
با توجه به جدول شماره (2) ملاحظه میشود که میانگین مدیریت زنان تشکلهای زیست محیطی در دستیابی به هدف پایدار نمودن شهرها 67/15 و در بین مردان 88/14 می باشد.به نظر میرسد مدیریت زنان ارزش کمی بیشتری داشته است. با توجه به نابرابر بودن تعداد نمونه در دو گروه زن و مرد فرض برابری واریانس رد شد (05/0>sig). با فرض نابرابری واریانس آزمون t با مقدار 152/2 و سطح معنی دار 034/0 برابری میانگین دو گروه را رد کرد(05/0 >sig). لذا بین مدیریت زنانومردان تشکلهای زیست محیطی در دستیابی به هدف پایدار نمودن شهرها تفاوت وجود دارد و فرضیه تأیید می شود. درواقع نقش مدیران زن بیشتر از مدیران مرد بوده است.
فرضیه3. بین مدیریت زنانومردان تشکلهای زیست محیطی در دستیابی به هدف تضمین الگوی مصرف تفاوت وجود دارد.
جدول شماره 3- آزمون t مستقل برای مقایسه مدیریت زنانومردان تشکلهای زیست محیطی در دستیابی به هدف تضمین الگوی مصرف
|
آزمون برابری واریانس |
آزمون برابری میانگین |
|||||||
تضمین الگوی مصرف |
جنسیت |
تعداد |
میانگین |
انحراف معیار |
F |
sig |
t |
df |
Sig |
زن |
30 |
17/13 |
93/1 |
013/2 |
159/0 |
041/0 |
211/70 |
967/0 |
|
مرد |
61 |
15/13 |
40/2 |
با توجه به جدول شماره (3) ملاحظه میشود که میانگین مدیریت زنان تشکلهای زیست محیطی در دستیابی به هدف تضمین الگوی مصرف 17/13 و در بین مردان 15/13 می باشد.به نظر میرسد مدیریت زنان در بهینه سازی الگوی مصرف اندکی بیشتر است. با توجه به نابرابر بودن تعداد نمونه در دو گروه زن و مرد فرض برابری واریانس رد شد (05/0>sig). با فرض نابرابری واریانس آزمون t با مقدار 041/0 و سطح معنی دار 967/0 برابری میانگین دو گروه را پذیرفت (05/0 <sig). بین مدیریت زنانومردان تشکلهای زیست محیطی در دستیابی به هدف تضمین الگوی مصرف تفاوت وجود نداشت و فرضیه رد می شود.
فرضیه4. بین مدیریت زنانومردان تشکلهای زیست محیطی در دستیابی به هدف مبارزه با تغییرات آب و هوایی تفاوت وجود دارد.
جدول شماره 4- آزمون t مستقل برای مقایسه مدیریت زنانومردان تشکلهای زیست محیطی در دستیابی به هدف مبارزه با تغییرات آب و هوایی
|
آزمون برابری واریانس |
آزمون برابری میانگین |
|||||||
مبارزه با تغییرات آب و هوایی |
جنسیت |
تعداد |
میانگین |
انحراف معیار |
F |
sig |
t |
df |
Sig |
زن |
30 |
76/17 |
678/0 |
978/15 |
0001/0 |
059/3 |
112/71 |
003/0 |
|
مرد |
61 |
51/16 |
06/3 |
با توجه به جدول شماره (4) ملاحظه میشود که میانگین مدیریت زنان تشکلهای زیست محیطی در دستیابی به هدف مبارزه با تغییرات آب و هوایی 76/17 و در بین مردان 51/16 می باشد.به نظر میرسد مدیریت زنان در این حوزه بیشتر است. با توجه به نابرابر بودن تعداد نمونه در دو گروه زن و مرد فرض برابری واریانس رد شد (05/0>sig). با فرض نابرابری واریانس آزمون t با مقدار 059/3 و سطح معنی دار 003/0 برابری میانگین دو گروه را رد کرد(05/0 >sig). بین مدیریت زنانومردان تشکلهای زیست محیطی در دستیابی به هدف مبارزه با تغییرات آب و هوایی تفاوت وجود دارد و فرضیه تأیید می شود. این تایید به نفع مدیریت زنان و برتری آنها نسبت به مدیران مرد بوده است.
فرضیه5. بینمدیریت زنانومردان تشکلهای زیست محیطی در دستیابی به هدف حفاظت از دریاها تفاوت وجود دارد.
جدول شماره 5- آزمون t مستقل برای مقایسه مدیریت زنانومردان تشکلهای زیست محیطی در دستیابی به هدف حفاظت از دریاها
|
آزمون برابری واریانس |
آزمون برابری میانگین |
|||||||
حفاظت از دریاها |
جنسیت |
تعداد |
میانگین |
انحراف معیار |
F |
sig |
t |
df |
Sig |
زن |
30 |
23/15 |
27/1 |
482/5 |
021/0 |
838/1 |
352/88 |
069/0 |
|
مرد |
61 |
52/14 |
39/2 |
با توجه به جدول شماره (5) ملاحظه میشود که میانگین مدیریت زنان تشکلهای زیست محیطی در دستیابی به هدف حفاظت از دریاها 23/15 و در بین مردان 52/14 میباشد.به نظر میرسد مدیریت زنان اندکی بیشتر است. با توجه به نابرابر بودن تعداد نمونه در دو گروه زن و مرد فرض برابری واریانس رد شد (05/0>sig). با فرض نابرابری واریانس آزمون t با مقدار 838/1 و سطح معنی دار 069/0 برابری میانگین دو گروه را پذیرفت (05/0 <sig). لذا بین مدیریت زنانومردان تشکلهای زیست محیطی در دستیابی به هدف حفاظت از دریاها تفاوت وجود نداشت و فرضیه رد می شود.
فرضیه6. بین مدیریت زنانومردان تشکلهای زیست محیطی در دستیابی به هدف حفاظت از زیستبومها تفاوت وجود دارد.
جدول شماره 6-آزمون t مستقل برای مقایسه مدیریت زنانومردان تشکلهای زیست محیطی در دستیابی به هدف حفاظت از زیست بوم ها
|
آزمون برابری واریانس |
آزمون برابری میانگین |
|||||||
حفاظت از زیست بومها |
جنسیت |
تعداد |
میانگین |
انحراف معیار |
F |
sig |
t |
df |
Sig |
زن |
30 |
40/15 |
13/1 |
340/4 |
040/0 |
853/1 |
803/88 |
067/0 |
|
مرد |
61 |
70/14 |
44/2 |
با توجه به جدول شماره (6) ملاحظه میشود که میانگین مدیریت زنان تشکلهای زیست محیطی در دستیابی به هدف حفاظت از زیست بومها 40/15 و در بین مردان 70/14 میباشد.به نظر میرسد مدیریت زنان در این حوزه اندکی بیشتر است. با توجه به نابرابر بودن تعداد نمونه در دو گروه زن و مرد فرض برابری واریانس رد شد (05/0>sig). با فرض نابرابری واریانس آزمون t با مقدار 853/1 و سطح معنی دار 067/0 برابری میانگین دو گروه را پذیرفت (05/0 <sig). لذا بین مدیریت زنانومردان تشکلهای زیست محیطی در دستیابی به هدف حفاظت از زیست بوم ها تفاوت وجود نداشت و فرضیه رد می شود.
فرضیه7. بین مدیریت زنانومردان تشکلهای زیست محیطی در دستیابی به هدف انرژی ارزان تفاوت وجود دارد.
جدول شماره 7-آزمون t مستقل برای مقایسه مدیریت زنانومردان تشکلهای زیست محیطی در دستیابی به هدف انرژی ارزان
|
آزمون برابری واریانس |
آزمون برابری میانگین |
|||||||
انرژی ارزان |
جنسیت |
تعداد |
میانگین |
انحراف معیار |
F |
sig |
t |
df |
Sig |
زن |
30 |
07/15 |
34/1 |
395/1 |
241/0 |
389/2 |
421/87 |
019/0 |
|
مرد |
61 |
13/14 |
39/2 |
با توجه به جدول شماره (7) ملاحظه میشود که میانگین مدیریت زنان تشکلهای زیست محیطی در دستیابی به هدف انرژی ارزان 07/15 و در بین مردان 13/14 می باشد.به نظر میرسد مدیریت زنان دراین حوزه بیشتر است. با توجه به نابرابر بودن تعداد نمونه در دو گروه زن و مرد فرض برابری واریانس رد شد (05/0>sig). با فرض نابرابری واریانس آزمون t با مقدار 389/2 و سطح معنی دار 019/0 برابری میانگین دو گروه را رد کرد(05/0 >sig). بین مدیریت زنانومردان تشکلهای زیست محیطی در دستیابی به هدف انرژی ارزان تفاوت وجود دارد و فرضیه تأیید می شود.این تایید به نفع مدیران زن و برتری آنها در این حوزه نسبت به مردان بوده است.
فرضیه 8. بین مدیریت زنانومردان تشکلهای زیست محیطی در دستیابی به هدف توانمندسازی زنان تفاوت وجود دارد.
جدول شماره 8- آزمون t مستقل برای مقایسه مدیریت زنانومردان تشکلهای زیست محیطی در دستیابی به هدف توانمدسازی زنان
|
آزمون برابری واریانس |
آزمون برابری میانگین |
|||||||
توانمندسازی زنان |
جنسیت |
تعداد |
میانگین |
انحراف معیار |
F |
sig |
t |
df |
Sig |
زن |
30 |
46/15 |
27/1 |
299/2 |
133/0 |
049/2 |
973/88 |
012/0 |
|
مرد |
61 |
41/14 |
67/2 |
با توجه به جدول شماره (8) ملاحظه میشود که میانگین مدیریت زنان تشکلهای زیست محیطی در دستیابی به هدف توانمندسازی زنان 46/15 و در بین مردان 41/14 می باشد.به نظر میرسد مدیریت زنان در این حوزه بیشتر است. با توجه به نابرابر بودن تعداد نمونه در دو گروه زن و مرد فرض برابری واریانس رد شد (05/0>sig). با فرض نابرابری واریانس آزمون t با مقدار 409/2 و سطح معنی دار 012/0 برابری میانگین دو گروه را رد کرد(05/0 >sig). بین مدیریت زنانومردان تشکلهای زیست محیطی در دستیابی به هدف توانمندسازی زنان تفاوت وجود دارد و فرضیه تأیید می شود. این تایید به نفع زنان و برتری آنها نسبت به مدیران مرد بوده است.
فرضیه9. فرایند شکلگیری تشکلهای زیستمحیطی در واقعیت
بخشیدن به اهداف زیست محیطی توسعه پایدار اثرگذار بوده است.
جدول شماره 9- ضرایب همبستگی و درصد تبیین شده توسط مدل رگرسیونی متغیر مستقل شکل گیری تشکل های زیست محیطی
ضریب همبستگی (R) |
ضریب تعیین (R2) |
ضریب تعیین تعدیل شده |
خطای استادارد برآورد |
دوربین واتسن |
694/0 |
481/0 |
476/0 |
72/10 |
723/1 |
رابطه بین شکلگیری تشکلهای زیستمحیطی و واقعیت بخشیدن به اهداف زیست محیطی 694/0 به دست آمده است، با توجه به سطح معنی داری 0001/0 که کوچکتر از 01/0α= می باشد، معنی داری رابطه این دو متغیر پذیرفته می شود به عبارتی بین شکلگیری تشکلهای زیستمحیطی و واقعیت بخشیدن به اهداف زیست محیطی رابطه وجود دارد. با توجه به ضریب تعیین تعدیل یافته، می توان نتیجه گرفت 47 درصد از داده ها توسط مدل رگرسیونی تبیین می شوند. برای بررسی معنادار بودن مدل برازش داده شده از تحلیل واریانس استفاده می شود. که با مقدار 623/82=F و سطح معنی دار 0001/0 می توان نتیجه گرفت مدل رگرسیون برازش داده شده معنادار است.
با توجه به سطح معنی داری بدست آمده( 0001/0 ) می توان نتیجه گرفت مدل رگرسیون برازش داده شده معنادار است و فرایند شکلگیری تشکلهای زیستمحیطی بر واقعیت بخشیدن به اهداف زیست محیطی توسعه پایدار اثرگذار است. ضرایب مدل رگرسیون در جدول 4-38 قابل مشاهده است.
جدول شماره 10- برآورد ضرایب مدل رگرسیونی متغیر مستقل شکل گیری تشکل های زیست محیطی
|
ضریب رگرسیونی |
خطای استاندارد |
آماره t |
سطح معناداری |
ثابت مدل |
569/41 |
649/8 |
806/4 |
0001/0 |
شکل گیری تشکل های زیست محیطی |
694/0 |
145/0 |
090/9 |
0001/0 |
با توجه به سطح معنی داری برای ضریب رگرسیونی متغیر شکل گیری تشکل های زیست محیطی sig<0.05) ) فرض صفر مبنی بر صفر بودن مقدار این ضریب رد خواهد شد در نتیجه می توان گفت به ازای یک واحد افزایش در مولفه شکل گیری تشکل های زیست محیطی، واقعیت بخشیدن به اهداف زیست محیطی توسعه پایدار به اندازه 694/0 واحد افزایش پیدا خواهد کرد(به دلیل مثبت بودن ضریب رگرسیون)، بنابراین با سطح اطمینان 95% می توان گفت فرایند شکلگیری تشکلهای زیستمحیطی در واقعیت بخشیدن به اهداف زیست محیطی توسعه پایدار اثرگذار بوده است و فرضیه تأیید می شود.
فرضیه10.موفقیتهای اجتماعی مدیران تشکلهای زیستمحیطی در واقعیت بخشیدن به اهداف زیست محیطی توسعه پایدار اثرگذار بوده است.
جدول شماره 11- درصد تبیین شده توسط مدل رگرسیونی متغیر مستقل موفقیتهای اجتماعی مدیران تشکل های زیست محیطی
ضریب همبستگی (R) |
ضریب تعیین (R2) |
ضریب تعیین تعدیل شده |
خطای استادارد برآورد |
دوربین واتسن |
716/0 |
513/0 |
508/0 |
39/10 |
860/1 |
ضریب همبستگی بین موفقیتهای اجتماعی مدیران تشکلهای زیستمحیطی و واقعیت بخشیدن به اهداف زیست محیطی 716/0 به دست آمده است ، با توجه به سطح معنی داری 0001/0 که کوچکتر از 01/0α= می باشد، معنی داری رابطه این دو متغیر پذیرفته می شود به عبارتی بین موفقیتهای اجتماعی مدیران تشکلهای زیستمحیطی و واقعیت بخشیدن به اهداف زیست محیطی رابطه وجود دارد.
با توجه به ضریب تعیین تعدیل یافته می توان نتیجه گرفت 51
درصد از داده ها توسط مدل رگرسیونی تبیین می شوند. برای بررسی معنادار بودن مدل برازش داده شده از تحلیل واریانس استفاده می شود که با مقدار 863/97=F و سطح معنی دار 0001/0 می توان نتیجه گرفت مدل رگرسیون برازش داده شده معنادار است و فرایند موفقیتهای اجتماعی مدیران تشکلهای زیستمحیطی بر واقعیت بخشیدن به اهداف زیست محیطی توسعه پایدار اثرگذار است. ضرایب مدل رگرسیون در جدول شماره (12) قابل مشاهده است.
جدول شماره 12- برآورد ضرایب مدل رگرسیونی متغیر مستقل موفقیتهای اجتماعی مدیران تشکل های زیست محیطی
|
ضریب رگرسیونی |
خطای استاندارد |
آماره t |
سطح معناداری |
ثابت مدل |
761/46 |
589/7 |
162/6 |
0001/0 |
موفقیتهای اجتماعی مدیران تشکل های زیست محیطی |
716/0 |
116/0 |
689/9 |
0001/0 |
با توجه به سطح معنی داری برای ضریب رگرسیونی متغیر موفقیتهای اجتماعی مدیران تشکل های زیست محیطی sig<0.05) ) فرض صفر مبنی بر صفر بودن مقدار این ضریب رد خواهد شد در نتیجه می توان گفت به ازای یک واحد افزایش در مولفه شکل گیری تشکل های زیست محیطی، واقعیت بخشیدن به اهداف زیست محیطی توسعه پایدار به اندازه 694/0 واحد افزایش پیدا خواهد کرد(به دلیل مثبت بودن ضریب رگرسیون)، بنابراین با سطح اطمینان 95% موفقیتهای اجتماعی مدیران تشکلهای زیستمحیطی در واقعیت بخشیدن به اهداف زیست محیطی توسعه پایدار اثرگذار بوده است و فرضیه تأیید می شود.
بحث و نتیجه گیری
در جامعهشناسی محیطزیست مؤلفهها و متغیرهای متنوعی توسط نظریهپردازان موردتوجه قرار گرفته آن چنان که این موارد جامعه انسانی را از دوران گذشته تاکنون متأثر ساخته است. جامعهشناسان کلاسیک همچون ماکس وبر، امیل دورکیم و کارل مارکس در بهرهبرداری بهینه از منابع محیطزیست به انتخاب گزینشهای صحیح، اخلاقی توأم با تأمین منافع اقتصادی و هم سویی یا فرهنگ مدرن تأکید داشتهاند. آنها معتقد بودند جامعه انسانی و جهان طبیعی در رویارویی اقتصادی با یکدیگر قرار دارند. تعمیم این نظریه به جامعه استان مرکزی جلوه ای از این رویارویی بوده است، آنچنانکه روند توسعه در این شهر رویارویی انسان و طبیعت را آشکار ساخته است. ساختارگرایان از جمله گیدنز، گرز و لاکی در مورد ریشهیابی مسایل زیستمحیطی اظهار داشتهاند. در جامعه مدرن مقابله با مسایل زیستمحیطی و حلوفصل آلایندههای آن اجتنابناپذیر است. محیطزیست یک برساخت اجتماعی است که از طریق تلاش جمعی حلوفصل میگردد. در این تلاشها مصرف کمتر و بهینه برای تضمین الگوی مصرف اجتنابناپذیر خواهد بود . گذشتهی جامعه استان مرکزی نشان داده است همزمان با توسعه شهری و تشدید صنعتی شدن مسایل زیستمحیطی افزایش یافته، پایدار نمودن شهر مورد بیتوجهی قرار گرفته و برای تضمین الگوی مصرف استراتژی شناخته شده و معینی طراحی نگردیده است. نظریهپردازان کارکردگرا بر این باور بودهاند که امکان غلبه بر بحرانهای زیستمحیطی از طریق بازسازی فرایندهای تولید و مصرف با انگیزههای زیستمحیطی وجود دارد. کارکردهای محیطزیست زمانی مختل میشوند که انسان در بهرهبرداری از محیطزیست به افراطوتفریط مبادرت نمایند. این نکته را نمیتوان ازنظر دور داشت که بین انسان و طبیعت یک رابطهی دوسویه وجود دارد. در این تحقیق مشاهده گردید همزمان با توسعه شهری در استان گویی که به منافع انسانی در ایجاد سکونتگاهها از بین بردن جنگلها و فضای سبز طبیعی پافشاری میشده است. درحالیکه در رابطه دوسویه میان انسان و طبیعت به ندرت توجه شده است. تضادگرایان مانند اشتانبرگ، ردکلیف واریک بوتل معتقد بودهاند بین چرخهی تولید و تقاضای مصرف کشمکش وجود داشته است. تا زمانی که برای حفظ منابع زیستمحیطی به ایجاد تعادل میان دستورالعملهای سیاسی حاکمان و ایفای نقش تسهیلکنندگان انباشت سرمایه اقدام نشود، این تضاد هم چنان وجود دارد. مدیریت بهینه محیطزیست نیز میتواند در کاهش این تضاد مؤثر واقع شود. بنابراین جنبشهای مردمی زیستمحیطی، تنظیم قوانین و مقررات و نوسازی محیطزیست از رهیافتهای این جامعهشناسان بوده است. کنشگرایان مانند بک، مالتوس، آیزن و کسل معتقد بودهاند تشکلهای مردمی و جنبشهای اجتماعی در مدرنیته برای کاهش دادن مخاطرات زیستمحیطی اجتنابناپذیر است. نگاه سودانگاری به طبیعت باید جای خود را به نگاه عقلانی، هنجار مدار و تعادلگرا بدهد تا جامعه شاهد کنشهای محیط گرایانه به انسانها باشد. در جامعه شهری استان اگرچه به طور پراکنده اقدامات محیط گرایانهی فعالان عرصه زیستمحیطی وجود داشته است، ولی از غنا و کفایت لازم برخوردار نبوده تا آن جا که خبرگان مصاحبهشونده اظهار داشته بودند این اقدامات نمود مشخصی در تحقق اهداف زیستمحیطی توسعه پایدار نداشته است.
تلفیقگرایان مانند اینگلهارت، هورکهایمر، هابرماس و مارکوزه بر این باور بودهاند که محیطزیست گرایی افراد تحت دو نوع ارزش بقا و ارزش فرامادی شکل می گیرد. در ارزش بقا نیاز فیزیولوژیک تأمین میشود و در ارزش فرامادی به رفتار فرازیستی از جمله حفظ محیطزیست پرداخته میشود. در هر دورهای که از محیط طبیعی به بهانه حاکمیت تکنولوژی استفاده ابزاری شده است، جامه شاهد تخریب محیطزیست بوده است. تا زمانی که نگاه سرمایهداری توأم با اخلاقزدایی بر توسعه حاکم باشد، تخریب محیطزیست و تأمین منافع تداوم خواهد داشت. این نظریه تلفیق گرایان در روند توسعه شهری استان نمود عینی داشته است. آلوده شدن پرشتاب هوا، آلوده شدن محیط خاک که مأمن زیست جانداران و انسان بوده است، آلوده شدن پرشتاب هوا، آلوده شدن آب های زیرزمینی جملگی بر تخریب محیطزیست افزوده است. اگرچه تشکلهای زیستمحیطی در مبارزه با تغییرات آب و هوایی و حفاظت از زیستبومها و حتی پیگیری اقداماتی برای انرژی ارزان داشته ولی این کنشها هرگز تکاپوی جبران خسارت های وارد شده بر محیطزیست و یا تحقق اهداف توسعه پایدار را ننموده است.
اکوفمینیستها مانند فرانسوادوبون، بلاکر واکبرگ، وانداشیوا و مولینکس در مورد توانمندسازی زنان و کاهش نابرابری های جنسیتی نظرات مشترکی داشتهاند. آن ها معتقد بودهاند پدرسالاری موجب استثمار طبیعت و انسان و تخریب محیطزیست گردید. کاهش نابرابری های جنسیتی و کاهش رویکرد سودجویانه بر طبیعت به نفع جامعه انسانی و محیطزیست میباشد. تا زمانی که الگوی مصرف رعایت نشود و رابطه قوی بین انسان و طبیعت برقرار نگردد، نمیتوان شاهد حفاظت از محیطزیست و بهبود زندگی طبیعی انسان بود.. اگر دستیابی زنان به منافع توسعه پایدار از طریق ایجاد تغییرات جنسیتی و حضور هدفمند و سازنده زنان در عرصههای اجتماعی و زیستمحیطی تضمین شود، میتوان شاهد بهبود توسعه پایدار در جامعه بود. در این تحقیق نیز مشاهده گردید علیرغم این که تعداد زنان فعال در عرصههای زیستمحیطی به لحاظ کمّی یکدوم مردان بوده است، ولی عملکرد و موفقیت آن ها در بسیاری از موارد با آن ها برابری کرده و در پاره ای از موارد نیز بر آن ها برتری داشتهاند. این نشان میدهد که دغدغه مندی زنان در استان مرکزی نیز در حوزه مسایل زیستمحیطی نمودی عینی داشته است.
در پایان چنین به نظر می رسد که در حال حاضر رویکردهای جنسیتی در جامعه وجود داشته اگر این نابرابری ها کاهش داده شود و روند تعادلی خود را بازیابد. جامعه از یک طرف شاهد توانمندسازی زنان خواهد بود و ازطرفی دیگر مشارکت هر چه بیشتر آنها را در عرصه های گوناگون از جمله تحقق اهداف توسعه پایدار مشاهده خواهد کرد. ضمن این که زنان به دلایل الفت ویژه ای به طبیعت دارند در حل و فصل مسائل زیست محیطی کارآمدتر قشر مردان می باشند. به همین دلایل چنانچه قشر زنان در مدیریت های سطح کلان و
تصمیم گیری های ناظر بر آن مشارکت داشته باشند جامعه از مزیت های آن برخوردار خواهد شد. ضمناً یادآور می شود در طول تاریخ ساختار اجتماعی در جوامع مختلف برای توسعه انسانی زنان تا به امروز موانعی وجود داشته است چنانچه اصلاحات لازم در ساختار اجتماعی صورت پذیرد تا امکان مشارکت هر دو طیف به صورت برابر وجود داشته باشد تا جامعه شاهد هر چه بیشتر تحقق اهداف توسعه پایدار باشد.
-نتایج پژوهش نشان داد آئیننامه تأسیس سمنهای مردمنهاد که یکی از آنها سمن های زیستمحیطی بودهاند همواره با مشکل مواجه بوده بهطوری که مدیران سمنها فرایند کند و دستوپا گیر را تجربه نمودهاند، در این زمینه به مجلس شورای اسلامی پیشنهاد میشود. طرح قانون جامع تأسیس سازمانهای مردمنهاد را که از سال 1392 ارائه و تاکنون تصویب نشده است را در دستور کار خود قرار دهند تا پس از تصویب و ابلاغ، راه گشای این مشکلات باشد.
تشکر و قدردانی
بدینوسیله از کلیه مدیران سمن های زیست محیطی استان مرکزی مشارکت کننده در این تحقیق که در تکمیل پرسشنامه ها نهایت مساعی خود را معطوف داشتند و همچنین از فرمانداری ها و استانداری استان مرکزی که در هموار نمودن فرایند اجرای پرسشنامه ها مددکار تحقیق بوده اند تشکر و قدردانی می گردد.
منابع
[1]- دانشجوی دکترای تخصصی جامعه شناسی مسائل اجتماعی ایران، دانشکده علوم انسانی، واحد آشتیان ، دانشگاه آزاد اسلامی، آشتیان، ایران .
[2]- استادیار گروه علوم اجتماعی ، دانشکده علوم انسانی، واحد آشتیان، دانشگاه آزاد اسلامی، آشتیان، ایران . ( استاد راهنما و نویسنده مسئول)
[3]- استادیار گروه علوم اجتماعی، دانشکده علوم انسانی، واحد آشتیان، دانشگاه آزاد اسلامی، آشتیان، ایران . (استاد مشاور )
[4] - Ph.D. Student, Economic and Development Sociology- Iranian Social Issues Ph.D. Student, Faculty of Humanities, Ashtian Branch, Islamic Azad University, Ashtian, Iran
[5] -Assistant Professor, Sociology Department, Faculty of Humanities, Ashtian Branch, Islamic Azad University, Ashtian, Iran *(Advisor & Corresponding Author)
[6]- Assistant Professor, Sociology Department, Faculty of Humanities Ashtian Branch Islamic Azad University Ashtian, Iran (Advisor)