نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی کارشناسی ارشد محیطزیست دانشگاه یزد، *( مسئول مکاتبات).
2 دانشیار گروه محیطزیست دانشکده منابعطبیعی و کویرشناسی دانشگاه یزد.
3 استادیار گروه محیطزیست دانشکده منابعطبیعی دانشگاه تهران.
چکیده
کلیدواژهها
فصلنامه انسان و محیط زیست، شماره 33، تابستان 94
بررسی روشهای فرارتبهای PROMETHEE و ELECTRE در تصمیمگیریهایمحیطزیستی صنعت نفت و پتروشیمی
سولماز عموشاهی[1]*
فرهاد نژادکورکی[2]
شراره پورابراهیم[3]
امروزه با توجه به آلودگیها و اختلالات محیطزیست و عوارض آن برای انسان و سایر موجودات، مسایل محیطزیستی یکی از جدیترین مشکلات کره زمین را به خود اختصاص داده است. این مشکلات روز به روز نیاز بشر را برای یافتن راهکارهایی جهت حل آن افزایش میدهد. یکی از مهمترین مشکلات پیشرو، آلودگیهای صنایع موجود از جمله صنعت نفت بوده که نقش به سزایی در پیشرفت و اقتصاد کشورها دارد. برای ارزیابی و کاهش اثرات ناشی از این صنایع راهکارهای گوناگونی وجود دارد. یکی از راهکارها، روش تصمیمگیری چندمعیاره است.
در روش چندمعیاره، گزینهها بر اساس میزان ارزششان مرتب میشوند. این عمل با توجه به معیارهای موجود انجام میپذیرد. در مطالعه اخیر دو مورد از مهمترین روشهای رتبهبندی مورد مطالعه قرار گرفت و مزایا و معایب آنها بررسی شد. هم چنین مطالعهای موردی با استفاده از روش PROMETHEE بر روی پتروشیمی اراک صورت گرفت و گزینههای مرحله ساختمانی بر اساس درجه اهمیت رتبهبندی گردید..
پس از مطالعه موردی صورت گرفته و بررسی سایر مطالعات انجام شده در این زمینه، روش PROMETHEE نسبت به روش ELECTRE به دلیل عواملی از جمله راحت و قابلفهم بودن، توانایی مقابله با عدم قطعیت، ارزش دادن به تصمیمگیران، قدرت نمایش دیداری دادهها، اعتبار و انعطافپذیری بیشتر به عنوان روش برتر انتخاب گردید. روش ذکر شده میتواند در مورد تصمیمگیریهای محیطزیستی و نیز تصمیمگیریهای حیطه صنعت نفت و پتروشیمی که دارای دادههای کیفی و کمی توام و نیز عدم اطمینان هستند به کار رفته و نتایج مطلوبی را در اختیار محققین قرار دهد.
کلمات کلیدی: تصمیمگیریهای محیط زیستی، تصمیمگیری چندمعیاره، صنعت نفت و پتروشیمی، PROMETHEE، ELECTRE.
در طول تاریخ، اثرات بشر بر روی محیطزیست خود ناچیز بوده، اما طی 200 سال گذشته به ویژه پس از به وقوع پیوستن انقلاب صنعتی، این اثرات به طور فزایندهای افزایش یافته است. هم اکنون جهان مواجه با یک بحران اکولوژیکی است که ابعاد آن روز به روز در حال گسترش میباشد و هرچه زمان میگذرد، ارزیابی و پایش علمی، تصویر دقیق و روشنتری از نشانههای تخریب اکولوژیکی در سراسر کره زمین ارایه میدهد(1). تصمیمگیری در مورد مسایل محیطزیستی میتواند بسیار پیچیده و مشکل به نظر برسد. در بیشتر موارد دلیل این پیچیدگی آن است که این گونه مسایل به صورت ترکیبی از موضوعات اجتماعی- سیاسی، محیطزیستی، اکولوژیکی و عوامل اقتصادی هستند. یک انتخاب مطلوب برای احیا و نیز راهکار کاهش آلودگی اماکن، برنامهریزی برای اراضی و سایر مشکلات محیطزیستی از جمله مکانهای حساس میتواند شامل مسایل چندمعیارهای گردد که سبب تعیین توزیعهای هزینه- فایده، تاثیرات محیطزیستی جمعیتهای گوناگون، امنیت، خطرهای اکولوژیکی و ارزشهای انسانی میشود. در اغلب موارد جمعآوری همه این معیارها در یک روش میتواند بسیار مطلوب باشد. یکی از مزیتهای این جمعآوری ایجاد توانایی آن برای وارد کردن نظر کارشناسان مختلف در این خصوص است(2). زیرمجموعهای از پژوهش در عملیات وجود دارد که به آن دانش تصمیم یا دانش تصمیمگیری گفته میشود و بر روی چگونگی تصمیمگیری و بهبود آن تمرکز دارد. در دانش تصمیمگیری همچنین عناصری از روانشناسی، تجارت، پردازش کامپیوتری و دیگر جنبههای میانبخشی مهم برای مدیران وجود دارند. بسیاری از نظریهها و فنون با فرآیند ارزیابی اثرات توسعه ارتباط دارند. باید توجه داشت که هدف زیربنایی ارزیابی اثرات توسعه فراهم نمودن پایهای برای تصمیمگیری منطقی و آگاهانه در خصوص شرایط و یا قابلقبول بودن یک عملیات در محیط طبیعی است(3). صنعت نفت و پتروشیمی از مهمترین صنایع کشور ایران میباشد. اولین بار صنعت پتروشیمی در آمریکا پا به عرصه وجود گذاشت و آمریکاییها اصطلاح Petrochemical را برای مواد خام حاصل از نفت معمول نمودند. سپس در اروپا و ممالک دیگر استفاده از مواد نفتی به عنوان مواد خام اولیه آغاز گردید. در ایران نیز برای اولین بار در سال 1343 شمسی، شرکت ملی صنایع پتروشیمی وابسته به شرکت ملی نفت ایران تشکیل شد و فعالیتهای خود را در این زمینه از صنعت آغاز نمود. در واقع صنایع پتروشیمی در ایران قدمتی در حدود نیم قرن دارد(4). تصمیمگیری در مسایل محیطزیستی میتواند پیچیده و چندوجهی بوده و از نظر عوامل اجتماعی- سیاسی، محیطزیستی، اکولوژیکی و اقتصادی مورد بررسی قرار گیرد. به علاوه، تصمیمگیران مسایل محیطزیستی، ممکن است در بسیاری از موارد به دلیل وجود اهداف و اولویتهای گوناگون با مسوولین و کارفرماها با مشکل مواجه شوند. انتخاب یک روش احیای مناسب برای مکانهای آلوده، طرحریزی کاربری زمین و فرآیندهای مورد برنامهریزی اغلب میتواند شامل معیارهای گوناگونی مانند توزیع هزینهها و فواید، اثراتمحیطزیستی برای جوامع مختلف، امنیت، خطرات اکولوژیکی و یا ارزشهای انسانی گردد(5). صنایع پتروشیمی به طور بالقوه به عنوان یکی از بزرگترین منابع آلاینده محیطزیست محسوب میشوند. امروزه کنترل و کاهش اثرات آلودگی ناشی از صنایع پتروشیمی جهت حفاظت از محیطزیست به عنوان یکی از مهمترین مسایل و دغدغههای ملل جهان مطرح شده است. مشکلات محیطزیستی عمده این صنایع به ویژه در شرایط عدم رعایت ضوابط و استانداردهای محیطزیستی پیامدهای مخاطرهآمیز را به همراه داشته و طبیعت زیستی و جوامع انسانی و نیز حیاتوحش را دچار اختلال مینمایند(4).
لحاظ کردن این تحقیق در یک محیط تصمیمگیری چندمعیاره(MCDM)[4]، روشهای قابلاجرایی را جهت یک تصمیمگیری علمی برای مشکلاتی که دارای معیارهایی گوناگونی هستند در دسترس قرار میدهد(5).
1- فرآیند تصمیمگیری
تصمیمگیری مطالعهای است که به شناسایی و انتخاب گزینهها بر پایهی ارزشها و ارجحیتهای تصمیمگیران میپردازد. اخذ یک تصمیم ملزم به وجود گزینههایی است که انتخاب از بین این گزینهها صورت میپذیرد. در چنین مواردی گزینهها باید مورد شناسایی قرار گرفته و یکی از آنها نیز به عنوان بهترین گزینه انتخاب شود. گزینه انتخاب شده نیز باید با اهداف، مطلوبیتها و ارزشهای موردنظر تحقیق تطابق داشته باشد (6).
کل فرآیند تصمیمگیری را میتوان به هشت مرحله زیر تقسیمبندی کرد: 1- تعریف مساله 2- تعریف نیازها 3- تعیین اهداف 4- شناسایی گزینهها 5- تعریف معیارها 6- انتخاب یک ابزار تصمیمگیری 7- ارزیابی گزینهها در برابر معیارها 8- ارزش دادن به راهحلهای موجود برای مساله مورد مطالعه(7).
2-1- تعریف مساله
در این مرحله باید عوامل اصلی و محدوده فرضیهها، سیستمها، روابط سازمانی و نیز همه عوامل مرتبط با کارفرما تعیین گردد.
هدف این مرحله، بیان مساله به صورتی واضح و ساده است، به گونهای که هر دوی شرایط اولیه و نیز شرایط ایدهآل را دربرگیرد. این بیان مساله معمولا به صورت یک جمله بوده و در پارهای از موارد در عمل و به خصوص در مورد مسایل دشوار بیش از یک جمله را به خود اختصاص میدهد.
بیان مساله باید همچنین مختصر و شفاف بوده که با نظرات تصمیمگیران و نیز کارفرماها تطابق داشته باشد. حتی اگر مدت زمان زیادی طول بکشد تا این توافق و تطابق حاصل شود، لازم است که قبل از رفتن به مرحله بعد حتما به آن دست یافت.
2-2- تعیین نیازمندیها
نیازمندیها شامل شرایطی است که راهحل قابلقبول ارایه شده برای یک مشکل باید از آن برخوردار باشد. این نیازمندیها بیان میکنند که برای رسیدن به یک راهحل چه شرایطی باید حکمفرما باشد.
توجه به این نکته بسیار ضروری است که در مرحله مورد بحث حتی ممکن است یک ارزیابی موضوعی و یا قضاوتی صورت گرفته باشد. این نیازمندیها باید در شکل حقیقی کمی خود بیان شوند. برای مثال درمورد هر راهحل ممکن، تصمیمگیری باید به طور شفاف صورت گرفته و تعیین شود که آیا این راهحل برای اجرا مستلزم وجود عوامل خاصی است یا خیر؟
با فراهم کردن نیازمندیها و نیز بررسی چگونگی انجام و روی کاغذ آوردن مساله موردنظر، میتوان از شک و شبهههای بعدی جلوگیری به عمل آورد.
2-3- تعیین اهداف
اهداف عبارتهایی هستند که دربرگیرنده مقصود و ارزشهای برنامهریزی شده مطلوب میباشند. این اهداف باید حداقل نیازمندیهای مدنظر برای رسیدن به آنچه که میخواهیم و یا مطلوب است شامل شود.
ممکن است گاهی اهداف به دست آمده دارای تناقض باشند ولی در امر تصمیمگیری این اتفاق بسیار طبیعی به نظر میرسد.
2-4- تعیین گزینهها
معمولا گزینههای مختلف، راهکارهای گوناگونی را برای تغییر وضعیت اولیه به وضعیت ایدهآل ارایه میدهند. خواه این گزینهها در دنیای واقعی وجود داشته و یا زاییده ذهن انسان باشند، باید به نیازمندیهای موجود توجه کنند. اگر تعداد این گزینهها اندک باشد، باید آنها را به صورت تکتک بررسی کرد که آیا نیازمندیهای موجود را در نظر گرفته و یا خیر. در این مسیر سختترین و غیرقابل اجراترین گزینه باید حذف شده و سپس لیست واضحی از سایر گزینهها تهیه شود. اگر تعداد گزینههای ممکن نامحدود باشد، مجموعهای از گزینهها را به عنوان راهحلهای موجود انتخاب میکنیم.
2-5- تعیین معیارها
معیارهای تصمیمگیری موجود برای گزینهها باید بر اساس اهداف پایهریزی شود. لازم است که تعیین معیارها به صورت یک اندازهگیری عینی (حقیقی) از اهداف بوده و تعیین کند که چگونه هر گزینه میتواند به اهداف تعیین شده دست یابد. از آنجایی که اهداف سبب تولید معیارها میشوند، هر هدف باید حداقل یک معیار تولید کند. گاهی ممکن است اهداف پیشرفته به واسطه چند معیار گوناگون ایجاد شده باشند. این امر میتواند در گروهبندی معیارها و تشکیل دستهای از مجموعههای مرتبط با هدف که دارای اجزای جدا و غیرقابل تشخیص هستند کمک کند. در این موارد، به خصوص اگر ساختار تصمیم در حال شکلگیری، معیارهای نسبتا زیادی را شامل شود کمک شایانی به شمار میرود. همچنین گروهبندی معیارها سبب راحتتر شدن عمل بررسی معیارها میشود. این گروهبندی نشان میدهد که آیا مجموعه معیارهای انتخاب شده برای مشکل مورد نظر مناسباند یا خیر؟ از طرفی میتواند در برخی از روشها سبب راحتتر شدن محاسبه وزن معیارها گردد. این روش، شیوهای رایج برای سازماندهی معیارها، زیرمعیارها و نیز زیر زیرمعیارهای موجود در درخت تصمیمگیری می باشد(8).
معیارها باید:
1- سبب ایجاد تمایز میان گزینهها شده و از گزینش گزینه برتر پشتیبانی کند.
2- به حدی کامل بوده که همه اهداف را دربرگیرد.
3- اجرایی و معنادار باشد.
4- زاید نباشد.
5- تعدادش کم باشد(9).
در برخی از روشها زاید نبودن به صورت مستقل از سایر موارد ظاهر می شود.
توجه به این نکته ضروری است که برخی از محققان در نوشتههای خود به جای واژه معیار از واژه صفت (ویژگی) استفاده میکنند. البته در برخی از منابع واژه صفت برای معیارهای قابل اندازهگیری توصیه میشود.
2-6- انتخاب یک ابزار تصمیمگیری
برای حل مسایل چندین ابزار گوناگون وجود دارد. در واقع انتخاب یک ابزار مناسب کار سادهای نبوده و بستگی به نوع مشکل مورد بررسی و نیز هدف فرد تصمیمگیرنده دارد. در بیشتر موارد هرچه روش انتخاب شده سادهتر باشد نتایج بهتری را ارایه میدهد، البته گاهی در مشکلات پیچیده نیاز به روشی با راهحل پیچیده نیز هست.
2-7- ارزیابی گزینههای موجود برای معیارها
هر روش صحیحی که برای تصمیمگیری مورد استفاده قرار میگیرد، به عنوان ورودی، نیاز به ارزیابی گزینههای موجود در ازای هر معیار دارد. بر حسب نوع معیار این ارزیابی ممکن است در برخی از موارد عینی( واقعی) بوده( با توجه به مقیاسهای مورد اندازه گیری رایج و قابل فهم) و برخی دیگر از ارزیابیها ممکن است ذهنی( قضاوتی) باشد که منعکس کننده نوع ارزیابی ارزیاب است. پس از ارزیابی ابزار تصمیمگیری انتخاب شده، میتوان از آن برای رتبهبندی گزینههای موردنظر استفاده کرد و یا برای انتخاب زیرمجموعهای از مناسبترین گزینهها بهرهگرفت.
2-8- معتبر ساختن راهحل موجود برای مساله مورد بحث
گزینههای مورد استفاده توسط ابزار تصمیمگیری باید همیشه برای نیازمندیها و نیز اهداف تصمیمگیری دارای اعتبار باشد. در برخی از موارد ممکن است استفاده از ابزار تصمیمگیری به شکل صحیح خود صورت نگیرد. در مورد مسایل پیچیده ممکن است گزینههایی مورد توجه تصمیمگیران و یا کارفرمایان باشد که مستلزم وجود اهداف و نیازمندیهای بالاتری است.
فرآیند تصمیمگیری باید با شناسایی تصمیمگیران و نیز کارفرمایان همراه بوده و همچنین سبب کاهش تضادهای ممکن بر سر تعریف مشکل، نیازمندیهای آن و نیز اهداف و معیارها گردد. در دهههای گذشته تلاشهای بسیاری در زمینهی روشهای چندمعیاره و استفاده از آن در مدیریت گزینههای پیچیده انجام شده است. از زمانی که مسوولیت تصمیمگیران افزایش یافت، محققان دریافتند که در برخی از موارد اختلافاتی میان تئوریهای منطقی و آنچه که در واقعیت دیده میشود وجود دارد. به عبارت دیگر، در همه موارد تصمیمگیران نمیتوانند روشی را به عنوان بهترین گزینه ممکن انتخاب کنند. همچنین در این زمینه دیده شده که تصمیمگیران گاهی در ترکیب اطلاعات به بهترین نحو نیز دارای مشکل هستند(10). به دلیل محدودیتهای تصمیمگیران در فرآیند تصمیمگیری، روشهای تحلیلی میتواند برای تعیین ارزش واقعی گزینهها به کمک آنها آید. همچنین به دلیل اختلاف نظرهای عمدهای که در بین گروههای مختلف( مانند شرکتها، آژانسها و غیره) وجود دارد، روشهای تصمیمگیری چندمعیاره میتواند به یکی از روش های ضروری برای مقایسه گزینههای موجود در حیطه تجارت، صنعت، دولت و .... تبدیل شود. این روش برای طبقهبندی گزینهها و بر اساس وزندهی کاربر به معیارهای مختلف صورت میگیرد. از طرفی روشهای چندمعیاره روشی نسبی را برای تصمیمگیری در مواردی بر عهده دارد که با عدم قطعیت مواجه هستیم. این روش تصمیمگیرنده را قادر میسازد که از بین گزینهها یکی را انتخاب کند. در واقع برای مسایل مختلف از روشهای چندمعیاره گوناگونی استفاده میشود و متاسفانه انتخاب نوع روش چندمعیاره برای هر مشکل مورد نظر بسیار لازم و حیاتی است(11). انتخاب این روش معمولا برعهده تصمیمگیرنده بوده و بر اساس میل وی صورت می گیرد(12).
3- پیشینه تحقیق
تاکنون برخی از محققان به بررسی روشهای مختلف چندمعیاره برای تصمیمگیری در حیطه محیطزیست پرداختهاند.
Kabir & Sultana Sumi در سال 2014 در مطالعهای با استفاده از فرآیند تحلیلی سلسله مراتبی[5] و نیز روش [6]PROMETHEE به انتخاب محلهای مناسب جایگزین نیروگاههای بنگلادش برای کاهش اثر امواج الکترومغناطیسی ساطع شده از این نیروگاهها بر محیط اطراف پرداختند. با توجه به نوع پروژه انتخاب شده و دادههای کمی و کیفی و همچنین به دلیل اینکه این تحقیق از نوعی عدمقطعیت برخوردار است روشهای فازی میتواند به عنوان روشهای مفیدی برای آن به حساب آید. از طرف دیگر روشهای انتخاب شده به خصوص روش PROMETHEE به دلیل همراه بودن با روش گرافیکی GAIA دارای قدرت نمایش بسیار عالی میباشند و میتوانند تضادهای موجود میان گزینههای مختلف را به خوبی نشان دهند. همچنین این روشها دارای انعطاف خوبی بوده و میتوانند همه دادههای کمی و کیفی را پوشش داده و به آنالیز آنها بپردازند. در سال 2013، Xing- Ming et al به بررسی یک روش مناسب برای انتخاب مواد جایگزین برای مواد قدیمیتر به گونهای سازگار با محیطزیست پرداختند. این جایگزینی با هدف کاهش هزینه، کارایی بالاتر و نیز وزن کمتر مواد با استفاده از روشهای شبکه عصبی و نیز روش PROMETHEE انجام شد. در نتیجه مشخص گردید که روش PROMETHEE نسبت به روش دیگر دارای کارایی بالاتر و نتایج بهتری است. همچنین این روش به نحو موثری سبب کاهش اثرات جبرانی میگردد. البته این ویژگی در نوع دیگری از روشهای چندمعیاره که ELECTRE[7] نام دارد نیز دیده میشود. با این تفاوت که روش PROMETHEE نسبت به روش ELECTRE دارای قابلیت فهم بیشتر و فرمولهای ریاضی سادهتری است. به علاوه این روش دارای محاسبات دقیقتر و نیز جزییات بیشتر و استفاده آسان میباشد. در نتیجه میتوان گفت که در مطالعه اخیر روش تصمیمگیری PROMETHEE نسبت به سایر روشها ترجیح داده شده است. در مطالعه دیگری در سال 2013، Roca & Herva به بررسی روشهای چندمعیاره تلفیقی برای ارزیابیهای محیطزیستی پرداختند. در این تحقیق نتیجه آن شد که در مورد تصمیمگیریهای محیطزیستی و نیز ارزیابی محیطزیستی هرچه روش چندمعیاره مورد نظر ساده و روانتر باشد، دارای کارایی بیشتری خواهد بود. همچنین بیان شد که در این راستا در یک روش ساده و روان میتوان انتخاب معیارها و نیز تعیین اوزان را با روش دلخواه و مناسب به انجام رساند. یکی از آسانترین روشهای بررسی شده در این تحقیق، روش PROMETHEE بود که در تحقیقات مورد بررسی قرار گرفته در این مقاله نیز از آن نسبت به سایر روشها برای تصمیمگیریهای محیطزیستی استفاده بیشتری صورت گرفت. در مقالات مطالعه شده رایجترین روش پس از PROMETHEE روش ELECTRE بود.
Hatami- Marbini et al در سال 2013 به ارزیابی روش ایمن و سالمی برای بازیافت مواد زاید خطرناک با استفاده از روش ELECTRE فازی پرداخت. وی در نتایج این تحقیق بیان کرد توجه به این نکته ضروری است که روش فازی یاد شده بسیار جامع بوده و از آن میتوان در بسیاری از مشکلات محیطزیستی استفاده کرد. از طرفی این روش اهمیت بسیاری برای تصمیمگیرنده قایل شده و در تصمیمگیریهای خود از تصمیمگیرنده و یا تصمیمگیران کمک گرفته و پس از آن به قضاوت و حل مشکل مورد نظر میپردازد. با این حال باید در نظر داشت که هیچیک از روشهای فرارتبهای فازی کامل نیست. یکی از معایب روش مورد بررسی فرمولهای ریاضی دشوار و نیز غیرقابل فهم بودن آن است. گاهی میتوان روشهای فازی مقایسهای دیگری مانند PROMETHEE و یا TOPSIS[8] را جایگزین این روش کرده و با آن مقایسه کرد. حاتمی ماربینی در سال 2011 به مطالعه روش چندمعیاره ELECTRE تحت شرایط فازی پرداخت. وی در این تحقیق روش مذکور را با چند روش چندمعیاره دیگر مانند TOPSIS مقایسه کرده و دریافت که این روش نسبت به سایر روشهای مورد بررسی دارای مزایایی است. یکی از این مزیتها را میتوان فراهم کردن اطلاعات مفید دانست. همچنین روش ELECTRE در موارد لزوم بین گزینههای مورد بررسی وضعیت غیرقابل مقایسه ایجاد میکند. در سال 2011 Achillas et al تحقیقی را با عنوان استراتژیهای مطلوب برای ایجاد یک محیط شهری بهینه و سازگار با محیطزیست، با کمک از ایده مردم محلی و نیز مسئولین و با استفاده از روش چندمعیاره، به انجام رساند. در این مطالعه که از روش ELECTRE بهره گرفته شده بود بیان شد که روش ELECTRE توانایی جمعآوری و تحلیل تعداد زیادی از معیارهای ارزیابی را داشته و نیز میتواند نظر تصمیمگیرندههای زیادی را در امر تصمیمگیری وارد کند. این روش همچنین توانایی مقابله با عدم قطعیت و دقت کم دادههای ورودی را داشته که در مواردی میتواند تصمیمگیرنده را با سردرگمی مواجه کند. در سال 2009، Nikolic et al در مطالعهای با استفاده از روشهای تصمیمگیری چندمعیاره بر روی طبقهبندی غلظت مس بر اساس کیفیت آن پرداخت. در مقاله حاضر بیان شد که در مسایل محیطزیستی، عوامل زیادی در آن دخیل میباشند. روش PROMETHEE روش مناسبی برای ارزیابی به شمار میرود. در مطالعهای که در سال 2005 توسط Cavallaro & Ciraolo برای ارزیابی نیروگاههای بادی جزایر ایتالیا با استفاده از روشهای چند معیاره انجام شد، مشخص گردید که روش PROMETHEE روش ایدهآلی برای ارزیابی نیروگاههای انرژی میباشد. از طرفی بیان شد که این نیروگاهها دارای دادههای کیفی بوده و ارزیابی آنها کار آسانی نیست. Alrashdan et al در سال 1999 ارزیابی اثرات محیطزیستی پروژهای در اردن را با استفاده از روش فرارتبهای PROMETHEE انجام دادند. در این مطالعه این نتیجه حاصل شد که روش PROMETHEE توانایی بالقوهای برای انجام تصمیمگیریهای محیطزیستی و نیز انتخابها و رتبهبندیهای محیطزیستی دارد. همچنین بیان شد که این روش ابزار قدرتمندی جهت آنالیز سیستمها و ارزیابی حل مشکلاتی که دارای معیارهای متعارض هستند به شمار میرود. این فرآیند فعال دارای فهم بسیار ساده بوده و گاها قادر است ایده فرد تصمیمگیرنده را نسبت به مساله مورد حل تا حدی تغییر دهد. این روش دارای تحلیلهای حساس بوده که به واسطه تغییر وزنها، انواع توابع ارجحیت، پارامترهای آستانه و سطوح محدودکننده ایجاد میشود. در این مدل از نظرات افراد گوناگون استفاده میشود و خود مدل هیچ قضاوتی در مورد آن انجام نمیدهد، بنابراین سبب ایجاد تولیدات و ایدههای جدید میگردد. Goicoechea et al در سال 1992 ارزیابی محیطزیستی را بر روی چهار مورد از روشهای چندمعیاره مورد بررسی قرار داد. این ارزیابی برای برنامهریزی منابع آب و توسط دو گروه مختلف صورت پذیرفت. یکی از گروهها برنامهریزان کشاورزی با تجربه حضور در ارتش بودند و گروه دیگر دانشجویان فارغالتحصیل را دربرمیگرفت. بر پایه مجموعهای از روشهای آماری غیرپارامتریک، نتایج حاصل و آنگاه یکی از روشها توسط هر دو گروه نسبت به روش دیگر ارجحیت داده شد. این ارجحیت نسبت داده شده به دلیل راحتی استفاده و قابل فهم بودن این روش بود. Hobbs et al در سال 1992 تحقیق خود را که در سال 1979 و 1986 انجام داده بود، بسط داده و به دو نتیجه مهم دست یافت: برنامهریزان با تجربه بیشتر روشهای ساده و شفاف را ترجیح میدهند. طبقهبندی گزینهها میتواند بیشتر به نوع روش چندمعیاره انتخاب شده حساس باشد تا به استفادهی افراد. در مطالعهای دیگر، Tecle در سال 1992 با ارزیابی 15 روش چندرتبهای، مناسبترین روش برای منابع حوزهی آبخیز را یافت. ارزیابی انجام شده بر پایه چهار نوع معیار بود: مرتبط با مشکل، مرتبط با تصمیمگیرنده، مرتبط با روش و مرتبط با راه حل. نتیجه آن شد که طبقهبندی روشهای چندمعیاره میتواند بر حسب نوع مشکل متفاوت باشد. مطالعه جامع دیگری برای ارزیابی سه روش مختلف چندمعیاره باز هم توسط Hobbs در سال 1986 در رابطه با یک نیروگاه هستهای انجام پذیرفت. در این مطالعه تناسب( مطلوبیت)، راحتی استفاده، اعتبار و حساسیت نتایج به عنوان عوامل تاثیرگذار مطرح شدند. مهمترین نتیجهگیری حاصل شامل موارد زیر بود:
- تصمیمها میتوانند به روشهای انتخاب بستگی داشته باشند، حتی در مورد عواملی مثل تعبیر سوالات که از نظر تئوری نیز به یکدیگر وابسته نیستند.
- کاربران باید به دلیل احتیاط کافی بیش از یک روش را اجرا کنند.
- محققان برای اینکه بتوانند عواملی را که از نظر تئوری غیرمرتبط هستند توضیح داده، پیش بینی و کنترل کنند باید فهم نظری خود را در رابطه با مساله مورد تصمیمگیری بسط دهند.
Duckstein et al در سال 1982 روشهای مختلف چندمعیاره را برای حوضه رود تاکسون مورد بررسی قرار داد. در نتیجه او دریافت که انتخاب نوع روش موردنظر به موارد زیر بستگی دارد: نوع دادههای مورد مقایسه( کمی یا کیفی)، ماهیت گزینههایی که باید مورد بررسی قرار گیرند (مثلا آیا این گزینهها به صورت پیوسته و یا گسسته قرار گرفتهاند)، پایداری نتایج این روشها، قدرتمند بودن نتایج با توجه به امکان تغییرات در ارزش پارامترها، راحتی محاسبات، میزان اثر متقابل موجود میان تصمیمگیرنده و تحلیلگر سیستم (یا اینکه کدام یک از این دو، از روش چندمعیاره استفاده میکند). Hobbs در سال 1979 به مقایسه روشهای چندمعیاره مختلف در رابطه با نیروگاههای برق پرداخت. وی در پایان، چهار عامل را که میتواند به عنوان عوامل موثر در انتخاب نوع روش چندمعیاره مطرح باشند بیان کرد. در تحقیق وی عواملی نظیر اعتبار( ارزشتئوری)، انعطافپذیری، قابل مقایسه بودن نتایج این روش با سایر روشها، راحتی استفاده از روش و نیز قابل فهم بودن آن توسط تصمیمگیرنده، به عنوان عوامل موثر در انتخاب نوع روش به شمار میروند. وی بیان کرد که انتخاب یک روش مناسب برای تصمیمگیری، به تنهایی میتواند به عنوان یک مشکل مجزا در این فرآیند مطرح باشد. وی همچنین بیان کرد که انتخاب نوع روش برای تصمیمگیری بستگی فراوانی به نوع مساله مورد حل دارد.
4- انواع روشهای تصمیمگیری چندمعیاره
بسیار مهم است که در یک فرآیند تصمیمگیری در نظر بگیریم که آیا یک معیار و یا چند معیار مدنظر قرار دارد. در بعضی از موارد مساله مورد بررسی ممکن است دارای یک معیار خاص و یا یک اندازهگیری کلی مانند هزینه باشد. اتخاذ تصمیم ممکن است به طور ضمنی توسط تعیین گزینههایی که برای یک معیار و یا بیشتر از آن دارای بهترین ارزش هستند، صورت گیرد. پس از آن یک شکل سنتی برای حل بهینه مشکل وجود دارد، به این صورت که تابع ضمنی تنها معیار موجود بوده و محدودیتها بر روی گزینهها اعمال میشوند. بر حسب اینکه بهترین روش حل مساله به چه گونهای تعریف شود، ممکن است روشهای مطلوبسازی فراوانی توصیه شود. از این روشها میتوان به برنامهنویسی خطی، برنامهنویسی غیرخطی، بهینهسازی مجزا و غیره اشاره کرد(24). در مواردی که در مساله مورد نظر تعداد محدودی از عوامل وجود دارد( تعداد نیازمندیها یکی است) و وقتی با تعداد نامحدودی از گزینههای قابل اجرا مواجه هستیم، باید از روش بهینهسازی چندمعیاره استفاده کرد.
4-1- روشهای تصمیمگیری چندهدفه[9]
این مدلها قادر به بهینهسازی اهداف مختلف با واحدهای مختلف هستند. هر یک از اهداف استفاده شده دارای درجه برتریاند که در فرایند بهینهسازی باید ترتیب حل آنها رعایت شود. گزینهها براساس بهینهسازی مجموعهای از تابع هدف با توجه به قیود مساله، طراحی میشوند. در این روش افزایش اهمیت یک هدف فقط با کاهش اهمیت حداقل یک هدف دیگر، میسر خواهد بود (25).
4-2- روشهای تصمیمگیری چندصفتی[10]
این مدلها برای انتخاب گزینه برتر استفاده میشوند. معمولاً انتخاب از طریق تعیین سطح قابل قبول برای معیارها یا مقایسه بین گزینهها صورت میگیرد.
اگر یک مساله تصمیمگیری چندصفتی دارای m معیار و n گزینه را در نظر بگیریم، C1, …, Cm و A1,…, An به ترتیب به معیارها و گزینهها اختصاص مییابد. یکی از ویژگیهای استاندارد یک روش تصمیمگیری چندمعیاره، جدول تصمیمگیری است که در زیر نشان داده شده است. در جدول موجود هر ردیف متعلق به یک معیار بوده و هر ستون نیز نشانگر یک گزینه میباشد. امتیاز aij نشانگر عملکرد گزینه Aj برای معیار Cj است. به دلیل مطلق بودن، فرض بر آن است که هرچه میانگین ارزش نمره بالاتر باشد عملکرد بهتری مشاهده خواهد شد. این امر تا حدی است که یک هدف حداقل میتواند به راحتی، به یک هدف حداکثر تغییر یابد.
همانطور که در جدول تصمیمگیری نشان داده شده است، وزنهای W1,…, Wm مربوط به معیارها هستند. وزن Wi بیانکننده اهمیت نسبی معیار Ci در تصمیمگیری است. این عدد حتما باید مثبت باشد. وزن معیارها معمولا به صورت ذهنی تعیین میگردند. همچنین این امر میتواند به وسیله ارایه نظر یک تصمیمگیرنده واحد و یا نظر گروهی از تصمیمگیران صورت پذیرد.
ارزشهای X1, …, Xnمرتبط با گزینههایی در جدول تصمیمگیری بوده که با روش [11]MAUT به کار برده شدهاند و این اعداد در حقیقت نشاندهنده ارزشهای نهایی رتبهبندی گزینهها میباشند. معمولا هرچه میانگین ارزش رتبهبندی بالاتر باشد عملکرد گزینه مورد نظر بهتر است. بنابراین گزینهای با بالاترین ارزش رتبهبندی، بهترین گزینه در بین گزینههای موجود خواهد بود.
جدول1- جدول تصمیمگیری
….. |
|
|||
….. |
|
|||
….. |
||||
….. |
….. |
….. |
….. |
….. |
….. |
روشهای تصمیمگیری به رتبهبندی بخشی و یا کامل گزینهها میپردازند. در نهایت یک گزینه برتر تنها و یا مجموعهای از چند گزینه محدود به عنوان گزینههای منتخب ارزیابی میشوند.
در کنار روشهای ابتدایی، دو خانواده اصلی از روشهای تصمیمگیری چندصفتی وجود داشته که بر پایه تئوری استفاده چندصفتی(MAUT) و روشهای فرارتبهای میباشند. گروه روشهای MAUT شامل مجموعهای از معیارهای متفاوت موجود در یک تابع میباشد که باید به حداکثر برسند. بنابراین شرایط ریاضی این مجموعهها از قبل مورد آزمایش قرار گرفته است. این تئوری گاهی سبب تعویض کامل معیارها با یک دیگر میگردد. مثلا در برخی از موارد به دست آوردن یک معیار سبب از دست دادن معیار دیگری خواهد شد(8).
4-2-1- روش فرارتبهای
مفهوم فرارتبهای اولین بار توسط Roy در سال 1968 بیان شد. در این مفهوم گزینه Aiبر گزینه Ajغلبه دارد، در صورتی که در تعداد زیادی از معیارها، عملکرد Aiحداقل به اندازه Aj میباشد(شرایط تطابق) و این در حالی است که برای سایر معیارها (که در شرایط عدمتطابق قرار دارند) عملکردهای بدتر نیز قابل قبول است. پس از اینکه برای هر جفت گزینه این رابطه تعیین شد، بررسی میشود که آیا یکی از گزینهها نسبت به گزینه دیگر دارای ارجحیت است یا نه. این ارزیابی فرارتبهای جفت به جفت، میتواند به صورت یک رتبهبندی کامل و یا نسبی انجام پذیرد.
برخلاف روشهای MAUT که در آن گزینهای با بهترین ارزش کارکرد مجموع میتواند به عنوان بهترین گزینه شناخته شود، در رتبهبندی بخشی موجود در یک روش فرارتبهای ممکن است بهترین گزینه به طور مستقیم مشخص نشود. در این روش ممکن است زیرمجموعهای از گزینهها تعیین میگردد به طوری که هیچیک از گزینههای موجود در زیرمجموعه حداقل توسط یکی دیگر از اعضای زیرمجموعه مورد غالبیت قرار نگرفته باشد. در این فرآیند هدف آن است که این زیرمجموعه را تا حد ممکن کوچک و کوچکترکنیم. این زیرمجموعه از گزینهها میتواند به عنوان لیست کوچکی در نظر گرفته شود که در آن باید به وسیله روشها و ملاحظات خاص یکی از گزینهها را به عنوان بهترین گزینه انتخاب کرد.
دراصل روشهای فرارتبهای در مورد فرضیاتی که در مورد داده وجود دارد، دارای ارتباط وسیعی با روشهای MAUT است. مثلا در هردوی این روشها به گزینهها و معیارهای مخصوصی نیاز بوده و همچنین از دادههای جدول تصمیمگیری یکسانی استفاده میکنند که اصطلاحا aijها و wiنامیده میشود.
Vincke در سال 1992 مقدمهای از شناخته شدهترین روشهای فرارتبهای را فراهم کرد. در این مطالعه دو نمونه از مهمترین روشهای فرارتبهای ELECTRE و PROMETHEE نام دارند. در تحقیقی که Figueira et al در سال 2004 انجام داد نیز، این دو روش به عنوان مهمترین و کاربردیترین روشهای فرارتبهای نام گرفتند.
4-2-1-1- روشهای ELECTRE
روش ELECTRE بر مبنای مقایسه یک جفت گزینه قرار دارد. در واقع این روش، تطابقها و عدمتطابقها را برای هر جفت گزینه بررسی میکند(9). این روش همچنین از طریق گرافها به تعریف ارتباط بین دو گزینه میپردازد. در نهایت در این روش بیان میشود که آیا ارتباط بین این دو گزینهی مورد بررسی ضعیف و یا قوی است. بر اساس این اطلاعات، نوعی رتبهبندی برای این گزینهها به وجود می آید. در رابطه با ELECTRE II، سه پارامتر p*, p0, p- بیانگر سه سطح افزایشی از تطابق و دو پارامترq*, q-بیانگر سطوح افزایشی عدم تطابق میباشند(15). سپس اعداد به دست آمده برای این پارامترها برای مقایسه در اختیار تحلیلگر قرار داده شده و پس از اینکه نوع روش چندمعیاره مورد نظر انتخاب شد، توسط تصمیمگیرنده تعیین میگردد. سادهترین روش از بین خانواده ELECTRE روش ELECTRE I نام دارد.
ELECTRE روشی است که بر پایهی شاخصهای تطابق و عدمتطابق قرار دارد. در این روش میتوان برای یک جفت گزینه (Aj, Ak) بیان کرد که شاخص Cjk برابر با مجموعهای از همه وزنها برای معیارهایی است که میزان ارجحیت آنها در Ajحداقل به اندازه Akبالا است. مثلا:
در این فرمول شاخص تطابق بین 0 و 1 قرار دارد.
محاسبات عدمتطابق شاخص djk پیچیدهتر است: اگر . در این فرمول در صورتی که Ajدر همه موارد نسبت به AK ارجحیت داشته باشد، شاخص عدمتطابق برابر صفر خواهد بود. در غیر این صورت:
برای هر معیاری که در آن AK بر Aj غلبه کند، نسبت (ضریب) از طریق محاسبه تفاوت سطح عملکرد بین AKو Aj و حداکثر تفاوت نمره میان معیارهای موجود برای هرجفت گزینه محاسبه میشود. حداکثر این نسبت ( که باید بین 0 و 1 باشد) شاخص عدمتطابق نام دارد.
آستانه تطابق(c*) و عدمتطابق(d*) به این صورت تعریف میشوند که: 0 d* c*1. بنابراین اگر cjk c* و djk d* باشد، پس Aj بر Ak غلبه خواهد کرد. در نتیجه شاخص تطابق و عدمتطابق به ترتیب در بالا و پایین آستانههایشان قرار دارند.
این روش طبقهبندی در واقع رتبهبندی بخشی را بر گزینهها اعمال میکند و مجموعهای از گزینهها را مورد توجه قرار میدهد که حداقل بر یک گزینه دیگر غلبه داشته و خود مورد غلبه قرار نگرفتهاند. این مجموعه شامل گزینههای قابل قبول برای تصمیمگیری در مورد مساله مورد حل است. تغییرات کوچکی که اغلب در سطوح آستانه رخ میدهد سبب تغییر در اندازه این مجموعه نیز خواهد شد.
ELECTRE I برای ساخت یک رتبه بندی بخشی و انتخاب مجموعهای از گزینههای قابل قبول میباشد. ELECTRE II نیز برای رتبهبندی گزینهها استفاده میشود. در روش ELECTRE III درجهای از فرارتبهای بودن ایجاد شده و نوعی رابطهی فرارتبهای قابلقبول میان دو گزینه ایجاد میشود، به گونهای که سبب پیشرفت و پیچیدگی بیشتر آن شده و نیز تفسیر آن را با مشکل مواجه میسازد. Figueira et al در سال 2004 جزییات بیشتری را راجع به این روش بیان کرده و اعضای دیگری از این خانواده را معرفی کرد.
4-2-1-2- روش PROMETHEE
نقطه آغاز روش PROMETHEE برگرفته از تحقیقات Brans و Vincke در سال 1985 و نیز از مطالعات Brans et al در سال 1986 بود. امتیاز aij در این روش نیازی ندارد که به طور قطع نرمالسازی شده و یا به درون مقیاسی بدون بعد انتقال یابد. تصور تنها بر این است که هرچه میانگین ارزش بیشتر باشد، عملکرد بهتر خواهد بود( برای سادگی بیشتر). همچنین فرض بر آن است که وزنهای (wi)معیارها توسط روشی مناسب تعیین شدهاند. این قسمت از فرآیند، جزیی از روش PROMETHEE نیست. همچنین:
به دنبال آن Brans و Mareschal در سال 1994 خلاصهای از روش PROMETHEE را ارایه دادند. به منظور یافتن انحرافات و نیز به حساب آوردن مقیاس معیارها، یک تابع ترجیحی مرتبط با هر معیار ایجاد خواهد شد. برای این هدف، تابع ترجیحی Pi( Aj, AK) تعریف شده است که سبب ارایه درجه ارجحیت گزینه Aj نسبت به گزینه AK برای معیار Ci میگردد. این درجه معمولا در یک شکل نرمالشده در نظر گرفته میشود، بنابراین: و در این معادله:
: هیچ تفاوت و یا ارجحیتی وجود ندارد.
: ارجحیت ضعیف است.
: ارجحیت قوی است.
: ارجحیت کامل است.
در بیشتر موارد عملی، Pi( Aj, AK) تابعی از انحراف d= aij- aik میباشد. برای مثال در:
که در آن یک تابع غیرکاهشی است، برای داریم: و برای داریم: . یک مجموعه از شش تابع ارجحیت معمولی توسط Brans و Vincke در سال 1985 و توسط Brans et al در سال 1986 پیشنهاد شد. از بزرگترین مزایای این روش میتوان به سادگی آن اشاره کرد: در هر مورد از این روش بیش از دو پارامتر وجود ندارد که هر کدام از آنها دارای اهمیت و صرفه آشکاری هستند.
یک شاخص ارجحیت چندمعیاره از بر میتواند با درنظرگرفتن همه معیارها به صورت زیر تعریف شود:
این شاخص، ارزشهایی بین صفر و یک را دربردارد که شدت کلی ارجحیت بین دو گزینه را مطرح میکند.
به منظور رتبهبندی گزینهها، جریانهای زیر تعریف میگردد.
جریان رتبهبندی مثبت:
جریان رتبهبندی منفی:
جریان رتبهبندی مثبت بیان میکند که هر گزینه تا چه اندازه سایر گزینه ها را مورد رتبهبندی قرار میدهد( بر آنها غلبه دارد). هرچه میزان بیشتر باشد، گزینه موردنظر بهتر خواهد بود. نشاندهنده قدرت از نظر ویژگی رتبهبندی است.
جریان رتبهبندی منفی بیان میکند که هر گزینه تا چه حد توسط سایر گزینهها مورد رتبهبندی قرار میگیرد(مغلوب است). هرچه میزان برای گزینه موردنظر کمتر باشد، بهتر است. بیان کننده ضعف قدرت رتبهبندی است.
این روش مدل سازی متعلق به روش PROMETHEE بوده و در آن مجموعهای از گزینهها میتوانند توسط n نقطه در یک فضای m بعدی نمایش داده شود. در این مرحله m تعداد معیارها است. از آنجایی که تعداد معیارها، معمولا بیشتر از دو میباشد، ارایه شکل دیداری واضحی از این نقاط غیرممکن به نظر میرسد. GAIA با طرحریزی نقاط بر روی یک طرح دوبعدی سبب نمایش فنی دیداری میگردد. هنگامی که طرح اجرا میشود، ممکن است مقداری از اطلاعات در فرآیند طرحریزی از بین بروند. طرح GAIA نوعی تصمیمگیری با ابزار قدرتمندی برای تحلیل قدرت تمایز میان معیارها و جهات متناقضشان فراهم میآورد. خوشههایی برای گزینههای مشابه و یا گزینههای غیرقابلقیاس در این طرح وجود دارد. در این روش، بردار وزن معیارها جهت را پیش بینی میکند، در این مرحله اغلب گزینههایی که دارای ارجحیت هستند در طرح نمایان میشوند.
روش GAIA در حوزه آمار برای ابزار دیداری خاصی تحت عنوان تحلیل اجزای اصلی به کار میرود.
شکل1- نمایی از طرح GAIA
5- مواد و روشها
در مطالعه حاضر اثرات محیطزیستی مرحله ساختمانی پتروشیمی اراک به عنوان مطالعه موردی (نمایندهای از صنعت نفت و پتروشیمی) با استفاده از روش PROMETHEE مورد بررسی قرار گرفت. اثرات مثبت و منفی مورد بحث، در جدول 2 بیان شدهاند.
جدول 2- اثرات محیطزیستی مرحله ساختمانی مجتمع پتروشیمی اراک
ردیف |
فعالیت های پروژه در مرحله ساختمانی – پارامترهای محیطزیستی |
1 |
پاکتراشی زمین |
2 |
آمادهسازی محل و عملیات خاکی |
3 |
احداث جاده دسترسی و قطعهبندی و خیابانکشی |
4 |
تغییر زهکشی |
5 |
پیکنی و ساختمانسازی |
6 |
دپوی مواد( تولید پسماند) |
7 |
احداث تصفیهخانه فاضلاب انسانی و صنعتی |
8 |
جمعآوری و دفع پسماند |
9 |
استقرار و بهرهبرداری از مخازن سوخت |
10 |
فعالیت کمپرسور، جوشکاری و ژنراتور |
11 |
نصب تجهیزات و مخازن |
12 |
احداث کمپها، ساختمانها و کارگاهها |
13 |
احداث سکوی چاه، گودال آب و مواد زاید جامد |
14 |
احداث خطوط انتقال نفت، گاز و آب |
15 |
حفاری چاه |
16 |
استخدام نیروی انسانی |
17 |
تملک اراضی |
سپس این اثرات در غالب پرسشنامههایی در اختیار کارشناسان مختلف قرار گرفت و نظرات این کارشناسان در مورد نوع و میزان تاثیر هر عامل بر محیطزیست پتروشیمی جمعآوری گردید.
آنگاه انحراف معیار پرسشنامههای مختلف گرفته شده و هماهنگی پرسشنامههای مختلف با یکدیگر تایید شد. به دلیل اینکه اثرات نشان داده شده در این پروژه( جدول 2) دارای هر دو نوع صفات کمی و کیفی بودند با استفاده از رابطه زیر بیمقیاس شد.
این عمل باعث از بین رفتن تاثیر عوامل کمی و کیفی میشود. پس از آن، معیارهای مورد نظر وزندهی شد.
جدول 3- اوزان محاسبه شده برای معیارهای مختلف
اوزان محاسبه شده برای معیارها در فاز ساختمانی |
|||||||
شدت |
دامنه |
تداوم |
اثر تجمعی |
راهکار کاهش |
منفی یا مثبت |
مستقیم یا غیر مستقیم |
برگشت پذیری اثر |
09/0 |
09/0 |
12/0 |
13/0 |
16/0 |
13/0 |
11/0 |
13/0 |
سپس مراحل روش پرومته به ترتیب زیر، بر روی دادههای مورد نظر پیاده شد.
- تعیین تابع مطلوبیت
- برازش تابع مطلوبیت بر اساس تفاضلات هر زوج گزینه ماتریس تصمیمگیری
- محاسبه درجه غالبیت
- محاسبه جریان فرارتبهای
- رتبهبندی کامل بر مبنای جریان فرارتبهای
- ارزیابی نتایج
6- نتایج
جدول 4- جریانات فرارتبهای مثبت، منفی وکل
|
Ф+ |
Ф- |
Ф |
گزینه 1 |
351/0 |
080/0 |
270/0 |
گزینه 2 |
248/0 |
143/0 |
104/0 |
گزینه 3 |
291/0 |
141/0 |
149/0 |
گزینه 4 |
315/0 |
161/0 |
153/0 |
گزینه 5 |
126/0 |
251/0 |
124/0- |
گزینه 6 |
096/0 |
283/0 |
186/0- |
گرینه 7 |
125/0 |
301/0 |
175/0- |
گزینه 8 |
131/0 |
295/0 |
163/0- |
گزینه 9 |
269/0 |
106/0 |
162/0 |
گزینه 10 |
083/0 |
359/0 |
276/0- |
گزینه 11 |
178/0 |
200/0 |
022/0- |
گزینه 12 |
077/0 |
300/0 |
222/0- |
گزینه 13 |
208/0 |
164/0 |
044/0 |
گزینه 14 |
234/0 |
154/0 |
079/0 |
گزینه 15 |
228/0 |
175/0 |
053/0 |
گزینه 16 |
051/0 |
421/0 |
370/0- |
گزینه 17 |
533/0 |
009/0 |
524/0 |
رتبهبندی نهایی گزینهها
A17>A1>A9>A4>A3>A2>A14>A15>A13>A11>A5>A8>A7>A6>A12>A10>A16
7- نتیجهگیری
همانطور که گفته شد صنعت نفت و پتروشیمی از نظر اقتصادی و تولیدات یکی از مهمترین صنایع کشور به شمار رفته و در صورت عدم تحقیق و بررسی و پیشگیریهای مناسب میتواند آلودگیهای فراوان و جبران ناپذیری را برای محیطزیست به وجود آورد. از طرفی از آن جایی که تصمیمگیریهای محیطزیستی صنعت نفت نیز مانند بسیاری دیگر از تصمیمگیریهای محیطزیستی دارای دادههای کمی و کیفی بوده و از ویژگی عدمقطعیت نیز برخوردار میباشد، کاربرد روشهای چندمعیاره میتواند راهی به سوی بهبود تصمیمگیریهای موجود در این حیطه گردد.
بسیار واضح است که رتبهبندی گزینههای مختلف با استفاده از روشهای چندمعیاره هم بر اساس روش انتخاب شده و هم تمایل تصمیمگیرنده است(22). بنابراین، به نظر میرسد که برای هر تحقیق ابتدا نیاز است که به بررسی و آزمایش روشهای چندمعیاره پرداخته و یکی از این روشها را به طور خاص انتخاب کنیم. ابتدا باید این روشها را بر اساس ارزش تئوری آن انتخاب کرده و سپس مقایسه بین روشها باید بر پایه معیارهای خاص صورت پذیرد. این معیارها باید در یک پروژه خاص در نظر گرفته شود. نهایتا باید روشی اریه داده شود که جامع بوده و برای متخصصین و افراد عامه از نظر فنی و غیرفنی قابل فهم باشد.
برای انتخاب بهترین روش مورد استفاده باید در نظر بگیریم که کاربر برای هر روش چه مدت زمانی را صرف فهم فرضیات و معاوضات کرده و اینکه چگونه این روش، انجام شده و به حل مسایل میپردازد. هرچه زمان کمتری برای فهم کاربر از فرضیات نیاز باشد روش مورد نظر در رده بهتری طبقهبندی میشود. همچنین بسیار مهم است که کاربر بداند چگونه باید از روش مربوطه استفاده کند تا به نتایج قابل قبولتری دست یابد. قابل ذکر است که روش PROMETHEE در سال 1984 توسط Brans و همکاران ابداع شده و در سال 1985 توسط Brans و همکاران اصلاح شد. از طرفی روش ELECTRE در سال 1971 توسط Roy ابداع گردید. مهمترین گام در زمینه روشهای چندمعیاره تعیین وزن معیارهاست. این وزنها نشان میدهند که اهمیت هر معیار و یا اثر آن به چه اندازهای خواهد بود.
انتخاب بهترین روش چندمعیاره نیازمند آزمایشهای متعددی برای ارزیابی وزنها توسط تصمیمگیران و نیز ارزش تعیین شده برای استفاده از این روش میباشد. این روش برگزیده باید توسط کاربر به عنوان یک روش قابلفهم و نیز قابلقبول شناخته شود. بنابراین میتوان گفت که بهترین روش مورد استفاده برای هر مساله روشی است که دارای حداکثر کاربری، تاثیرگذاری و فهم بوده و نیز باید از ابهامات دور باشد. یعنی به گونهای نباشد که تصمیمگیرنده آن را درک نکرده و یا قادر به توضیح آن نباشد.
روش PROMETHEE که توسط برنز، مارسکال و همکاران در سالهای 1985 و 1986 و 1992 گسترش یافت، شکل ساده شدهای از روش ELECTRE به حساب میآید که محدودیتهای روش ELECTRE شامل محاسبات زیاد، عدم اعمال نظر تصمیم گیرنده و نیاز به تعیین وزن اهداف را ندارد و همان فرایند را با محاسبات سادهتر انجام میدهد. همانطور که قبلا گفته شد همه عوامل فوق و به خصوص تاثیر اعمال نظر تصمیمگیرنده نقش بسیار مهمی در بهبود روند تصمیمگیریهای محیطزیستی و نیز راحتی به کارگیری آن توسط مسوولین دارد. برای اغلب افراد متخصص و غیرمتخصص روش ELECTRE به دلیل سختی در فهم و استفاده دارای دشواریها و محدودیتهای زیادی میباشد. روش تصمیمگیری مورد استفاده باید توسط تصمیمگیران قابلقبول و نیز قابلاستفاده باشد. در حالی که اگر تصمیمگیرنده قادر به فهم و یا توضیح این روش نباشد، ارزش آن به طور شدیدی کاهش خواهد یافت، چون تصمیمگیرنده نقش بسیار مهمی در نتیجه پروژه خواهد داشت. روش PROMETHEE روشی جذاب بوده و تصمیمگیرنده میتواند در آن نوعی تابع ترجیحی را شکل داده و با استفاده از آن به تعیین گزینه ترجیحی بپردازد. در مطالعه موردی انجام شده این روش به عنوان روشی کارا در ارزیابی اثرات محیطزیستی صنعت پتروشیمی شناخته شد. در این روش قبل از آنکه وزنهای معادل برای هر معیار و زیرمعیار تعیین شوند، وزنهای گوناگون مورد آزمایش قرار میگیرند. این در حالی است که در روش ELECTRE حتی اگر وزن معیاری برابر صفر باشد، آن معیار را در نتایج به حساب میآورند و این امر میتواند سبب اشتباه تصمیمگیران شود. همچنین در این روش عدمتطابق محاسبه شده میزان وزن معیارها را نشان نمیدهد. بنابراین میتوان گفت در پروژههای محیطزیستی و نیز تصمیمگیریها و ارزیابیهای مربوط به آن از جمله در صنعت نفت و پتروشیمی با توجه به نوع تصمیمگیران و کارفرمایان روش PROMETHEE با توجه به راحتی استفاده و قابل فهم بودن و سایر مزیتهای این روش نسبت به روش ELECTRE در جایگاه بهتر و مناسبتری قرار دارد. از طرفی با توجه به شرایط کشور ما در رابطه با کمبود دادهها از جمله منطقه مورد مطالعه، میتوان با استفاده از روش PROMETHEE با این کمبود داده مقابله کرد. همچنین از آنجایی که در کشور ما میان بخشهای مختلف صنعت ( از جمله صنعت نفت) و محیطزیست تعارضات فراوانی به چشم میخورد، با استفاده از روش ذکر شده میتوان نوعی تعامل میان تصمیمگیران حوزههای مختلف برقرار کرده و این تعارضات را به حداقل رساند. در جدول زیر نتایج مطالعات محیطزیستی دانشمندان مختلف و نیز نتایج مطالعه حاضر به عنوان نمایندهای از مطالعات صنعت نفت و پتروشیمی مورد بررسی قرار گرفت.
جدول 5- مقایسه روشهای چندمعیاره ELECTREو PROMETHEE
ردیف |
ویژگی مورد بررسی |
ELECTRE |
PROMETHEE |
مراجع |
نتایج مطالعه حاضر با استفاده از روش PROMETHEE |
1 |
نوع دادههای مورد مقایسه(کمی یا کیفی) |
کمی و کیفی |
کمی و کیفی |
Kabir & Sultana Sumi(2014)- Cavallaro & Ciraolo(2005)- Duckstein et al(1982) |
ü |
2 |
پایداری نتایج |
دارد |
دارد |
Duckstein et al(1982) |
ü |
3 |
مقابله با عدم قطعیت |
دارد |
دارد |
Kabir & Sultana Sumi(2014)- Achillas et al(2011) |
ü |
4 |
سادگی فرمولهای ریاضی |
ندارد |
دارد |
Xing- Ming et al(2013)- Hatami- Marbini et al(2013)- Goicoechea et al(1992) |
ü |
5 |
قابلیت فهم |
کمتر |
بیشتر |
Xing- Ming et al(2013)- Roca & Herva(2013)- Alrashdan et al(1999)- Goicoechea et al(1992) |
|
6 |
اعتبار |
دارد |
دارد |
Hobbs(1986)- Duckstein et al(1982)- Hobbs(1979) |
|
7 |
قدرت نمایش دیداری دادهها |
ندارد |
دارد |
Kabir & Sultana Sumi(2014) |
ü |
8 |
انعطافپذیری |
تاحدودی |
دارد |
Kabir & Sultana Sumi(2014)- Hobbs(1986)- Hobbs(1979) |
ü |
9 |
کارایی |
کم |
زیاد |
Xing- Ming et al(2013) |
ü |
10 |
نتایج |
- |
بهتر |
Xing- Ming et al(2013) |
|
11 |
دقت محاسبات |
- |
دقیقتر |
Xing- Ming et al(2013) |
|
12 |
جزییات |
- |
بیشتر |
Xing- Ming et al(2013) |
|
13 |
ارزش دادن به نظر تصمیمگیران |
دارد |
دارد |
Hatami- Marbini et al (2013) |
ü |
14 |
عدم توانایی در مقایسه برخی از گزینهها |
دارد |
ندارد |
حاتمی ماربینی(2011) |
|
15 |
توانایی جمعآوری و تحلیل دادههای زیاد |
دارد |
دارد |
Achillas et al(2011)- Nikolic et al(2009) |
ü |
16
|
میزان اثر متقابل میان تصمیمگیران و تحلیلگر سیستم |
تاحدودی |
دارد |
Alrashdan et al(1999)- Duckstein et al(1982) |
ü |
17 |
قدرت مقابله با دقت کم دادههای ورودی |
دارد |
دارد |
Achillas et al(2011) |
ü |
18 |
قدرت مقابله با معیارهای متعارض |
- |
دارد |
Alrashdan et al(1999) |
|
19 |
سرعت |
- |
بیشتر |
Alrashdan et al(1999) |
ü |
منابع
An investigation on PROMETHEE and ELECTRE outranking methods in environmental decision-making of oil and petrochemical industries
Solmaz Amoushahi1(Corresponding author)
Farhad Nejadkoorki[12]
Sharareh Pourebrahim[13]
Abstract
Nowadays one of the most important global issues is environmental problems that can cause harm to human and other organisms. This problem is caused due to various factors like pollutants and other environmental disturbances. Because of these factors we need to find strategies for solving such problems. One of the most important problems in the world is the pollution produced by different industries like oil industry that has a significant role in the nations economic and progress. There are many solutions and methods for surveying and mitigating the industries effects.
Multiple Criteria Decision-Making (MCDM) is one of these methods that order alternatives based on their importance. Ranking problems consist in rank ordering of all alternatives from the worst to the best, looking at their evaluations on the considered criteria.In present study two more important outranking methods (PROMETHEE and ELECTRE) were assessed and their advantages and disadvantages were surveyed. Also a study was done in Arak petrochemical industry by PROMETHEE method as an case study and construction phase alternatives were ranked by mentioned method.
Results: Case study investigation and review on other studies showed that the PROMEHTEE method because of some features like being easy to use, understandable, Ability to cope with uncertainty, importance the decision makers, ability of visual representation, validity and flexibility is more applicable than ELECTRE.
So the suggested method can be applied for making environmental decisions and also oil and petrochemical industries that simultaneously deal with qualitative and quantitative data and uncertainty. The researchers hope that it would have desirable results.
Keyword's: Environmental Decision Making, Multiple Criteria Decision Making, Oil and petrochemical industries, PROMETHEE, ELECTRE.
1- دانشجوی کارشناسی ارشد محیطزیست دانشگاه یزد، *( مسئول مکاتبات).
2- دانشیار گروه محیطزیست دانشکده منابعطبیعی و کویرشناسی دانشگاه یزد.
3- استادیار گروه محیطزیست دانشکده منابعطبیعی دانشگاه تهران.
[4]- Multiple Criteria Decision Making
[5]- Analytical Hierarchy Process
[6]- Preference Ranking Organization Method For Enrichment Evaluation
[7]- ELimination and Choice Expressing REality
1- Technique for Order Preference by Similarity to Ideal Solution
[9]- Multiple Objectives Decision Making(MODM)
[10]- Multiple Attribute Decision Making(MADM)
[11]- Multi- Attribute Utility Theory
[12]- Associate Professor, Department of Environment, Natural Resources and Desert Studies Faculty, Yazd University.
[13]- Assistant Professor, Department of Environment, Natural Resources Faculty, Tehran University.