زیباشناسی به عنوان نظامی متمایز در زمینه علم و فلسفه غرب تا میانه قرن هجده میلادی جایگاه مشخصی نداشت. از قرن هجدهم مفهوم زیبایی شناسی بیشتر جنبه روانشناسانه به خود گرفت و زیبایی در ارتباط با ادراک مطرح گردید و ناظر هم جزئی از عوامل موثر در زیبایی مطرح گردید. انسان دارای دو ساحت عاطفی و عقلانی و ادراک زیبایی یکی از فعالیتهای روح است و این فعالیت رخ نمی دهد مگر در برابر محرکی از عالم خارج، که نهایتاً با سه بازخورد (لذت ،شگفتی ،ارزش) همراه می باشد. سیما و منظر شهری نیز باید نیازهای ساحت های مختلف حیات انسان را توأمان در بر گیرد. در مدلهای ارزیابی تخصصی، ارزشگذاری بر اساس جنبه های بصری و زیبایی در ذات منظر (عینی) انجام میگیرد و در ارزیابی توسط ترجیحات مردم، ارزشگذاری بر مبنای احساس و ادراک افراد نسبت به منظر صورت میگیرد. در این پژوهش با تدقیق در روشهای ارزیابی مطرح شده در نظریه های موجود و بررسی رابطه واکنشهای جسمی- روانی انسان و مناظر زیبا، سعی در معرفی ابعاد مختلف (روانشناسانه) ارزیابی کیفیت منظر داریم. واکنشهای فیزیولوژیک- عاطفی که پس از درگیرشدن حواس انسانی در منظر، بازخوردهایی نظیر(کاهش استرس، تغییر ضربان قلب، تغییر حالت مردمک چشم، تغییرات روی پوست و عضلات صورت و ...) را درپی دارد، می توانند به عنوان معیارهایی برای سنجش سه واکنش پسازیبایی (لذت، شگفتی، ارزش) و پارامتر مؤثر در طراحی منظر مورد استفاده قرار گیرد.