نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانش آموخته کارشناسی ارشد، مهندسی علوم خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی اصفهان، ایران
2 استاد مهندسی علوم خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی اصفهان
چکیده
کلیدواژهها
فصلنامه انسان و محیط زیست، شماره 36، بهار 95
ترکیب پارامترهای مغناطیسی: راهی مؤثر در تشخیص منابع آلودگی خاک
(مطالعه موردی: خاکهای اطراف شهر زنجان)
علی افشاری[1]*
حسین خادمی [2]
چکیده
مطالعه حاضر با هدف ارزیابی آلودگی خاکهای اطراف زنجان با استفاده از تکنیک پذیرفتاری مغناطیسی میباشد. برای این منظور از منطقهای به وسعت 2000 کیلومتر تعداد 241 نمونه به صورت شبکهبندی انتخاب گردید. در نمونههای خاک پذیرفتاری مغناطیسی با استفاده از دستگاه بارتینگتون مدل MS2 قرائت گردید. برای تعیین ارتباط بین فلزات سنگین، خصوصیات فیزیکوشیمیایی و پارامترهای مغناطیسی تجزیه به مؤلفههای اصلی (PCA) و آنالیز خوشهای (CA) صورت پذیرفت.
نتایج نشان داد که میانگین پذیرفتاری مغناطیسی (χlf) در کاربری کشت دیم، کشت آبی، باغ، مرتع و شهری به ترتیب 0/314، 4/265، 5/321، 6/455 و 2/519 (10-8m3kg-1) بدست آمد. میانگین پذیرفتاری مغناطیسی وابسته به فرکانس (χfd) در کاربریهای اراضی فوق بهترتیب 5/1، 0/2، 8/1، 2/1 و 1/1 درصد مشاهده شد. در تجزیه به مؤلفههای اصلی (PCA) پنج مؤلفه اول شناسایی شده، که مولفههای اول تا پنجم به ترتیب 5/20، 1/18، 2/16، 65/9 و 50/8 درصد از کل واریانس را توجیه میکردند. در آنالیز خوشهای دو فاکتور شناسایی شد: فاکتور اول شامل پذیرفتاری مغناطیسی، شن، ماده آلی، EC، کادمیم، مس، روی و سرب، فاکتور دوم شامل پذیرفتاری مغناطیسی وابسته به فرکانس، آهک، pH، CEC، سیلت، رس، کروم، نیکل، کبالت و منگنز قرار گرفتند. گروه اول جزء پارامترهایی هستند که بیشتر تحت تأثیر فعالیتهای انسانی قرار میگیرند و گروه دوم، بیشتر متأثر از ماده مادری میباشند. نتایج حاصل از توزیع مکانی پذیرفتاری مغناطیسی کاملاً منطبق بر نتایج آماری پذیرفتاری مغناطیسی در کاربریهای اراضی مختلف میباشد. بیشترین مقادیر پذیرفتاری مغناطیسی در نمونه سنگهای آذرینی (بازالت، پورفیریت، گرانیت) مشاهده شد.
کلمات کلیدی: خاک، پارامترهای مغناطیسی، آلودگیهای انسانی، فلزات سنگین.
مقدمه
پذیرفتاریمغناطیسی (Magnetic susceptibility) درجهای است که یک ماده، میدان مغناطیسی شناخته شده و معینی را تحتتأثیر قرار داده و مقدار این تأثیر تابع غلظت و نوع کانیهای مغناطیسی است که در نمونه وجود دارد(1).
در خاکها به صورت طبیعی ذرات فریمغناطیسی وکه از مواد مادریشان به ارث میرسد و از طرفی ذرات فریمغناطیسی در شبکه ساختاری خود دارای فلزات سنگین هستند، در نتیجه میتوان از این خاصیت در برآورد آلودگی فلزات سنگین در خاکها کمک گرفت (2). استفاده از تکنیک اندازهگیری پذیرفتاری مغناطیسی آسان، سریع، غیرمخرب و حساس است که با هزینه کم و زمان اندک در دامنه وسیع و زیاد انجام میشود و در سالهای اخیر استفاده از آن روز به روز در حال افزایش بوده است. خصوصیات مغناطیسی خاک، شاخص مهمی برای مطالعات محیطی میباشد و میتواند برای جدا کردن منابع مختلف آلودگی استفاده شود (1و3). عموماً در بررسی خاکهای آلوده به فلزات سنگین از روشهای شیمیایی استفاده میشود، اما اندازهگیری مغناطیسی خاکها اطلاعات زیادی را با هزینه کم و در زمان کوتاهتری به ما میدهد، که روشی سریع و غیرمخرب است (4).
مطالعات مختلف صورت گرفته در دنیا نشان داده است که پذیرفتاری مغناطیسی دارای پتانسیل بالایی جهت ردیابی و برآورد آلودگی خاکها به فلزات سنگین میباشد (5). مبنای استفاده از این روش بر این اصل استوار است که بسیاری از اثرات انسانی در ایجاد آلودگی روی محیط، به وسیله رهاسازی ذراتی است که به شدت مغناطیسی هستند و این امر باعث افزایش مقدار پذیرفتاری مغناطیسی خاک میگردد (5و6). پذیرفتاری مغناطیسی همراه با افزایش غلظت برخی عناصر افزایش پیدا میکند (7). در چندین مطالعه ارتباط معنیدار بین پذیرفتاری مغناطیسی و غلظت عناصر سنگین در خاکها گزارش شده است (2، 3، 5، 7 و 8). وانگ (Wang) و همکاران (2012) در مطالعه آلودگی فلزات سنگین و ارتباط آنها با پذیرفتاری مغناطیسی در گرد و غبار خیابانی شهر لانگژو (Lanzhou) (چین)، گزارش کردند که بیشترین مقادیر پذیرفتاری مغناطیسی و فلزات سنگین در مناطق صنعتی دیده میشود و بالاترین ارتباط بین پذیرفتاری مغناطیسی و فلزات مس، منگنز، نیکل، سرب، روی و آهن وجود دارد (9). لو و همکاران (2009) گزارش کردند که بیشترین مقادیر فلزات سنگین و پذیرفتاری مغناطیسی در داخل شهر هانگژو (چین) مشاهده میشود و با افزایش فاصله از شهر از غلظت آنها کاسته میشود (10). دنکوب و همکاران (2012) در خاکهای سطحی اصفهان ارتباط مثبت و معنیداری بین غلظت کل فلزات سنگین سرب، منگنز، روی، آهن و مس با پذیرفتاری مغناطیسی گزارش کردند. در حالیکه عناصر نیکل، کروم و کبالت ارتباط منفی و معنیدار با پذیرفتاری مغناطیسی داشتند. ایشان عناصر گروه اول را متأثر از فعالیتهای انسانی در منطقه نسبت دادند و گروه دوم را تحت کنترل مواد مادری دانستند (3). کریمی و همکاران (2011) در خاکهای شهری اصفهان، بین پذیرفتاری مغناطیسی و غلظت عناصر سرب، روی، مس و باریم ارتباط مثبت مشاهده کردند و بیان داشتند که غلظت این فلزات را میتوان با اندازهگیری پذیرفتاری مغناطیسی پیشبینی کرد (2).
با توجه به نکات اشاره شده در رابطه با استفاده از تکنیک پذیرفتاری مغناطیسی در ارزیابی آلودگی فلزات سنگین در خاکها از قبیل سرعت بالا، هزینه مقرون به صرفه در اندازهگیری، دقت نسبتاً قابل قبول و ارتباط قوی بین پذیرفتاری مغناطیسی و غلظت کل فلزات سنگین، میتوان از این تکنیک به عنوان یک ابزار مستقل در برآورد و مکانیابی مناطق آلوده به فلزات سنگین استفاده کرد. لذا این پژوهش با هدف ارزیابی کارایی تکنیک پذیرفتاری مغناطیسی در برآورد آلودگی فلزات سنگین در خاکهایی با کاربریهای اراضی مختلف در اراضی مرکزی استان زنجان انجام گرفت.
روش بررسی
منطقه مطالعاتی و نحوه نمونهبرداری
منطقه مورد مطالعه با مساحتی بالغ بر 2000 کیلومتر مربع بخشی از اراضی مرکزی استان زنجان میباشد که بین مدارهای ´20 °36 تا ´41 °36 عرض شمالی و ´19 °48 تا ´53 °48 طول شرقی قرار گرفته است. نمونهبرداری بر اساس روش شبکهبندی و کاملاً تصادفی انجام گرفت. اراضی شهری که دارای فعالیتهای انسانی بالایی هستند و تغییرات مکانی شدیدی دارند، در شبکههای 5/1 × 5/1 کیلومتر مربع، اراضی کشاورزی و مراتع در شبکههای 3 × 3 کیلومتر مربع انتخاب شد. در کل تعداد 241 نمونه مرکب خاک سطحی (عمق10-0 سانتیمتر)، که شامل کاربری اراضی کشت دیم، کشت آبی، باغ، مرتع و شهری به ترتیب 96، 24، 17، 77 و 27 نمونه بود برداشت گردید. همچنین از سنگهای مادری غیرهوا دیده (هر کدام به طور متوسط 5 نمونه سنگ) برای تهیه مقدار پذیرفتاری مغناطیسی نمونهبرداری انجام گرفت (شکل 1).
اندازهگیری پذیرفتاری مغناطیسی
اندازهگیری پذیرفتاری مغناطیسی (χ) در فرکانس پایین (0.47 kHz; χlf) و فرکانس بالا (4.7 kHz; χhf)، با دستگاه Bartington MS2 dual frequency sensor انجام گرفت. برای این منظور نمونههای خاک در ظروف پلاستیکی کوچک (Plastic Pots) ریخته شد و سپس توسط حسگر MS2B (MS2B Sensor) قرائت گردید. مقدار پذیرفتاری مغناطیسی وابسته به فرکانس با رابطه 1 محاسبه گردید (1).
رابطه 1 |
تجزیه به مؤلفههای اصلی (PCA) و آنالیز خوشهای (CA)
به منظور تعیین ارتباط بین عناصر سنگین، پارامترهای مغناطیسی و خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک و همچنین تشخیص عاملهای انسانی و طبیعی کنترلکننده تغییرات هر یک از پارامترهای مورد مطالعه تجزیه به مؤلفههای اصلی (PCA) به کار گرفته شد. برای داشتن یک ساختار ساده و تفسیر بهتر نتایج تجزیه، چرخش دادهها از نوع واریماکس صورت گرفت. در تجزیه و تحلیل خوشهای، هدف دست یافتن به ملاکی برای طبقهبندی هر چه مناسبتر متغیرها و یا نمونهها بر اساس تشابه هر چه بیشتر درونگروهی و اختلاف بیشتر بینگروهی است. برای انجام تجزیه و تحلیل خوشهای، ابتدا دادهها استاندارد شدند. زیرا تغییرات بزرگ در یک متغیر ممکن است به اندازه تغییرات کوچک مقیاس متغیر دیگر مهم باشد و همچنین نمیتوان فاصله دادههایی با واحدهای مختلف را سنجید. در این مطالعه از روش الگوریتم وارد (Ward) و فاصله اقلیدوسی برای تحلیل خوشهای و رسم دندروگرام استفاده شد (11).
|
||
شکل 1 - موقعیت محلهای نمونهبرداری، کاربریهای اراضی و محدوده مورد مطالعه در منطقه زنجان |
|
|
محاسبات آماری
آمار توصیفی شامل شاخصهای پراکندگی میانگین، حداقل، حداکثر، میانه، انحراف معیار، ضریب تغییرات، دامنه، چولگی و کشیدگی تعیین شد. برای تعیین نرمال بودن توزیع دادهها از آزمون کولیموگروف (KolmogrovSmirnovTest) کمک گرفته شد. مقایسه میانگین پارامترهای مغناطیسی در کاربریهای اراضی مختلف از آزمون تجزیه واریانس یکطرفه و دانکن استفاده شده است. کلیه محاسبات آماری با کمک نرمافزار آماری SPSS 16.0 صورت پذیرفت و نقشه توزیع پذیرفتاری مغناطیسی با نرمافزار ArcGIS 9.3 ترسیم گردید.
یافتهها
غلظت پارامترهای مغناطیسی در کاربریهای اراضی مختلف
شکل 2 نمودار جعبهای حاصل از پارامترهای مغناطیسی (پذیرفتاری مغناطیسی در فرکانس پایین (χlf) و پذیرفتاری مغناطیسی وابسته به ا در پنج کاربری اراضی مختلف نشان میدهد. با توجه به شکل، مقدار پذیرفتاری مغناطیسی در کاربری کشت دیم بین 8/27 تا 8/1947 و میانگین 0/314 (10-8m3kg-1)، درکاربری کشت آبی بین 3/70 تا 6/685 و میانگین 4/265 (10-8m3kg-1) و در کاربری باغ بین 8/30 تا 1/1410 و میانگین 5/321 (10-8m3kg-1) میباشد. مقدار پذیرفتاری مغناطیسی در کاربری مرتع بین 2/21 تا 9/1740 و میانگین 6/455 (10-8m3kg-1) و در کاربری شهری بین 0/116 تا 6/1347 و میانگین 2/519 (10-8m3kg-1) بدست آمد. بیشترین و کمترین مقادیر پذیرفتاری مغناطیسی به ترتیب مربوط به کاربریهای شهری و کشت آبی میباشد که دارای اختلاف معنیدار در سطح احتمال 5 درصد نسبت به سایر کاربریهاست.
فعالیتهای انسانی باعث افزایش پذیرفتاری مغناطیسی خاک سطحی میشود (7). ذرات مغناطیس با منشاء آنتروپوژنیکی احتمالاً از منابع زیر منشاء میگیرند: 1) انتشار ناشی از پروسه سوختن سوختهای فسیلی 2) انتشار از وسایل نقلیه موتوری (اگزوز وسایل نقلیه، سائیدگی لاستیکها و غیره) 3) پسماندهای صنعتی و گرد و غبار حاصل از ذوب فلز و دیگر صنایع. این سه منبع نقش به سزایی در افزایش پذیرفتاری مغناطیسی خاکها به خصوص در مناطق شهری دارند (8و 12).
الف |
ب |
شکل 2 - نمودار جعبهای پذیرفتاری مغناطیسی (الف) و پذیرفتاری مغناطیسی وابسته به فرکانس (ب) در کاربریهای اراضی مختلف (241=N). (میانگینهای دارای حروف مشترک در سطح 5 درصد اختلاف معنیداری ندارند) |
پذیرفتاری مغناطیسی وابسته به فرکانس (χfd) نماینده ذرات فریمغناطیس پدوژنیکی است (1 و 13). همچنین برای تمیز و جدا سازی آلودگی منابع طبیعی از منابع غیرمتعارف با منشاء انسانی میتوان از پذیرفتاری مغناطیسی وابسته به فرکانس (χfd) استفاده کرد (14). میانگین پذیرفتاری مغناطیسی وابسته به فرکانس (χfd) در کاربریهای کشت دیم، کشت آبی، باغ، مرتع و شهری به ترتیب 5/1، 0/2، 8/1، 2/1 و 1/1 درصد بدست آمد. کاربریهای اراضی کشت آبی و شهری به ترتیب بیشترین و کمترین مقادیر پذیرفتاری مغناطیسی وابسته به فرکانس را نشان میدهد که دارای اختلاف معنیدار نسبت به سایر کاربریهای اراضی است.
ضریب تغییرات پذیرفتاری مغناطیسی (χlf) به ترتیب کاهشی در کاربریهای اراضی باغ (106%)، کشت دیم (94%)، مرتع (87%)، کشت آبی (65%) و شهری (51%) مشاهده شد. بهصورت
موردی در برخی از نقاط نمونهبرداری شده از کاربریهای باغ، مرتع و کشاورزی (دیم و آبی) میزان پذیرفتاری مغناطیسی به صورت غیرعادی بالاست، این نقاط مربوط به مناطق با فعالیت کارخانجات صنعتی و یا جادههایی با ترافیک بالاست. مگیرا و همکاران (2006) اشاره داشتند که در مناطق صنعتی میزان فرونشست گرد و غبار سالیانه در حدود بیش از 100 گرم بر متر مربع میباشد. آنها ارتباط معنیداری بین پذیرفتاری مغناطیسی و غلظت برخی فلزات سنگین در این مناطق گزارش کردند (7). کاپیکا و همکاران (2003) میزان ذرات فریمغناطیس را در نزدیکی نیروگاه برق بالا گزارش کردند که بیشترین میزان پذیرفتاری مغناطیسی در افق سطحی (آلی) مشاهده شد (15). یکی از دلایل عمده ضریب تغییرات بالا در کاربری اراضی مختلف میتواند ناشی از تحت تأثیر قرار گرفتن بعضی از نقاط نمونهبرداری در کاربری اراضی مختلف به فعالیتهای انسانی در منطقه باشد.
تجزیه به مؤلفههای اصلی (PCA) و آنالیز خوشهای (CA)
برای تشخیص بیشتر و دستهبندی کردن پارامترهای مغناطیسی و عوامل تأثیرگذار بر آن در نمونههای خاک سطحی منطقه مورد مطالعه، تجزیه به مؤلفههای اصلی (PCA) انجام گرفت (جدول 1). برای بهتر نشان دادن مؤلفههای اصلی (Principal components) از چرخش واریمکس (Varimax Rotation) استفاده گردید. بر طبق نتایج جدول 1، 5 مؤلفه اول 73 درصد از تغییرات کل واریانس را توجیه میکند. فاکتور اول حدود 5/20 درصد از کل تغییرات واریانس را توجیه میکند و کادمیم، مس، روی، سرب، ماده آلی و هدایت الکتریکی خاک (EC) در این گروه قرار گرفتند. اضافه کردن لجنفاضلاب و کودهای حیوانی در اراضی کشاورزی و فضای سبز شهری که دارای آلودگی به عناصر سنگین هستند باعث شده همبستگی مثبتی بین میزان ماده آلی و مقدار عناصر سرب، روی، مس و کادمیم ایجاد شود و دارای منبع مشترک باشند (16).
فاکتور دوم شامل کروم، کبالت، منگنز، نیکل، جزء سیلت و پذیرفتاری مغناطیسی وابسته به فرکانس (χfd) میباشد و حدود 1/18 درصد از کل تغییرپذیری را توجیه میکند. این گروه بیشتر تحت تأثیر مواد مادری در منطقه میباشند. لو و همکاران (2007) گزارش کردند که غلظت عناصری مانند منگنز در خاکهای سطحی شهری تغییرات چندانی ندارد و این عنصر بیشتر تحت تأثیر مواد مادری میباشد (11). فاکتور سوم نیز 2/16 درصد از واریانس کل را توجیه میکند و پذیرفتاری مغناطیسی (χlf و χhf) به همراه جزء شن در این فاکتور قرار گرفته است. بردارهای ویژه برای پذیرفتاری در فرکانس بالا و پایین (95/0) و برای جزء شن (40/0) میباشد. همبستگی بسیار قوی پذیرفتاری مغناطیسی با جزء شن نشان میدهد که ذرات فریمغناطیس در اندازههای درشت بیشتر هستند و همچنین جزء شن میزان کانیهای مغناطیسی بالاتری دارد. عامل پذیرفتاری مغناطیسی در خاک سطحی شهری و مناطق صنعتی تحت تأثیر آلودگی با منشاء انسانی قرار میگیرد بنابراین میتوان گفت که ضریب همبستگی بالا بین اندازه پذیرفتاری مغناطیسی و غلظت عناصر سنگین میتواند به عنوان شاخص آلودگی تعبیر شود (17). فاکتور چهارم شامل جزء رس و ظرفیت تبادل کاتیونی میباشد که در کل حدود 65/9 درصد از تغییرات واریانس کل را توجیه میکند. فاکتور پنجم 50/8 درصد از واریانس را توجیه میکند و شامل درصد کربنات کلسیم و pH خاک میباشد. با توجه به ضرایب همبستگی و درصد توجیهپذیری هر فاکتور (جدول 1) به نظر میرسد سه فاکتور اول مهمترین عوامل تأثیرگذار بر پارامترهای مغناطیسی باشند.
جدول 1 - مقادیر ویژه دادههای متغیرهای مورد بررسی (پارامترهای مغناطیسی، فلزات سنگین و خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک) در منطقه مطالعاتی |
|||||
|
تجزیه به مؤلفههای اصلی |
||||
|
1 |
2 |
3 |
4 |
5 |
مقدار ویژه |
896/3 |
434/3 |
071/3 |
834/1 |
616/1 |
درصد واریانس (%) |
505/20 |
071/18 |
162/16 |
652/9 |
503/8 |
محتوی |
|
|
|
|
|
χlf |
082/0 |
222/0- |
945/0 |
099/0- |
046/0- |
χhf |
079/0 |
224/0- |
946/0 |
100/0- |
045/0- |
χfd |
108/0 |
325/0 |
616/0- |
261/0 |
054/0- |
کادمیم |
744/0 |
203/0- |
152/0 |
235/0- |
177/0 |
مس |
742/0 |
100/0- |
161/0- |
107/0- |
096/0 |
روی |
651/0 |
072/0 |
326/0 |
228/0- |
024/0 |
سرب |
411/0 |
040/0 |
279/0 |
567/0- |
004/0- |
کروم |
084/0- |
745/0 |
377/0- |
016/0 |
110/0- |
کبالت |
293/0- |
815/0 |
017/0 |
148/0- |
055/0- |
منگنز |
041/0- |
333/0 |
019/0 |
054/0 |
731/0- |
نیکل |
159/0- |
668/0 |
350/- |
127/0 |
048/0 |
کربنات کلسیم |
125/0 |
218/0 |
055/0- |
069/0 |
867/0 |
pH |
683/0- |
231/0 |
166/0 |
067/0 |
424/0 |
EC |
882/0 |
002/0- |
104/0 |
027/0 |
242/0 |
Clay |
211/0- |
092/0 |
249/0- |
698/0 |
036/0 |
Sand |
047/0- |
680/0- |
402/0 |
472/0- |
031/0- |
Silt |
141/0 |
673/0 |
324/0- |
311/0 |
098/0 |
CEC |
077/0 |
607/0 |
184/0 |
667/0 |
033/0- |
ماده آلی |
849/0 |
011/0 |
038/0- |
057/0 |
110/0- |
نتایج حاصل از تجزیه خوشهای (CA) همانند نتایج تجزیه به مؤلفههای اصلی (PCA) است و آن را تأیید میکند (شکل 3). در گروه اول تجزیه خوشهای پارامترهای پذیرفتاری مغناطیسی در فرکانس بالا (χhf) و پایین (χlf)، درصد شن، ماده آلی، هدایت الکتریکی خاک (EC)، کادمیم، مس، روی و سرب قرار دارند. در گروه دوم از تجزیه خوشهای پارامترهای مختلف از قبیل پذیرفتاری مغناطیسی وابسته به فرکانس (χfd)، کربنات کلسیم معادل (CCE)، pH، سیلت، رس، ظرفیت تبادل کاتیونی (CEC)، کروم، نیکل، کبالت و منگنز قرارگرفتهاند. گروه اول جزء پارامترهایی هستند که بیشتر تحتتأثیر فعالیتهای انسانی قرار میگیرند و گروه دوم، بیشتر متأثر از ماده مادری و فاکتورهای خاکسازی میباشد.
در مطالعات مختلف نتایج مشابهی ارایه شده است. ارتباط مثبت بین پذیرفتاری مغناطیسی و برخی فلزات سنگین (Pb، Zn، Cd و Cu) نشاندهنده وجود منشاء مشترک این دو عامل میباشد. هوفمن و همکاران (1999) نشان دادند که کانیهای مغناطیسی و آلایندهها به طور همزمان از اگزوز ماشینها خارج میشوند (6). پذیرفتاری مغناطیسی به طور بالقوه به عنوان نماینده مقدار آلودگی فلزات سنگین در خاک مورد استفاده قرارمیگیرد (2و3).
با توجه به وجود پذیرفتاری مغناطیسی وابسته به فرکانس (χfd) پایین و غلظت بالای پذیرفتاری مغناطیسی در منطقهی- شهری میتوان گفت که ذرات آنتروپوژنیکی مهمترین منابع ورودی تأثیرگذار هستند. مهمترین فعالیتهای انسانی که در منطقه صورت میگیرد شامل فعالیت کارخانه سرب و روی و سایر کارخانجات صنعتی مربوط به آن، سوختهای فسیلی و شهرسازی (عمران، ساختمان، جادهسازی و ...) است که این سه منبع به صورت مشترک باعث افزایش میزان پذیرفتاری مغناطیسی در خاک سطحی شهری میشوند. منبع مشترک یا همزیستی بین عناصر سنگین و میزان پذیرفتاری مغناطیسی میتواند غنیشدگی عناصر سنگین و پذیرفتاری مغناطیسی را در خاک سطحی توجیح کند (12).
شکل 3 - دندوگرام حاصل از تجزیه خوشهای پارامترهای مغناطیسی، فلزات سنگین و خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک در خاکهای سطحی منطقه مطالعاتی (241=N) CEC: ظرفیت تبادل کاتیونی، Clay: درصد رس، Silt: درصد سیلت، EC: هدایت الکتریکی، SOM: مواد آلی خاک، Sand: درصد شن |
پراکنش جغرافیایی پارامترهای مغناطیسی در منطقه مطالعاتی
شکل 4 (الف) پراکنش مکانی پذیرفتاری مغناطیسی (χlf) و پذیرفتاری مغناطیسی وابسته به فرکانس (χfd) که از کریجینگ معمولی حاصل شده است را نشان میدهد. با توجه به شکل 4 (الف)، غلظتهای بالای پذیرفتاری مغناطیسی در قسمت شمال تا شمال شرقی کشیده شده است.
وجود ساختارهای زمینشناختی از نوع مواد مادری آذرین (از قبیل گرانیت، بازالت، آندزیت و ...) در منطقه مورد نظر، که دارای پذیرفتاری مغناطیسی نسبتاً بالایی هستند (7و18)، میتواند در بالا بردن پذیرفتاری مغناطیسی در این قسمت نقش داشته باشد. افزایش پذیرفتاری مغناطیسی در خاکهای طبیعی بیشتر به علت تشکیل پدوژنز و درجای مواد فرومغناطیس است که تشکیل این مواد در ارتباط با فاکتورهای تشکیل خاک، مواد مادری، اقلیم، توپوگرافی و زمان هستند (20). پروسههای پدوژنیکی در افق سطحی خاکها بالا گزارش شده است (19). همچنین در طی شخم زدن خاکهای زراعی، کانیهای فریمغناطیس مشتق شده از سنگهای مادری به سطح خاک انتقال مییابند (7). فاین و همکاران (1998) وجود مقدار بالای مواد آلی و میکرواورگانیسمهای هتروتروف در نزدیکی سطح خاک را از عوامل عمده تشکیل کانیهای فریمگنتیک در خاکهای طبیعی میدانند (20). از طرف دیگر افزایش غلظت پذیرفتاریمغناطیسی در قسمت مرکزی منطقه مطالعاتی دیده میشود که دارای کاربری اراضی شهری است و همچنین مراکز صنعتی مختلفی در این بخش فعالیت دارند (به خصوص کارخانه سرب و روی زنجان). فعالیتهای انسانی از قبیل شهری و صنعتی، از مهمترین عوامل افزایش پذیرفتاری مغناطیسی در خاکهای سطحی گزارش شده است (2، 3، 7، 12 و 17). شکل 4 (ب) توزیع مکانی پذیرفتاری مغناطیسی وابسته به فرکانس (χfd) را نشان میدهد. پراکنش مکانی پذیرفتاریمغناطیسی وابسته به فرکانس کاملاً عکس پراکنش مکانی پذیرفتاری در منطقه میباشد. هر کجا که پذیرفتاریمغناطیسی بالا باشد، مقدار پذیرفتاریمغناطیسی وابسته به فرکانس (χfd) در آن منطقه پایین خواهد بود (1). به صورت کلی این نشاندهنده این است که ذرات فریمغناطیسی ناشی از فعالیتهای انسانی در منطقه بیشتر است. ضریبتغییرات بالای پارامترهای پذیرفتاریمغناطیسی نشان میدهد که این پارامترها در منطقه تحت تأثیر عوامل و ویژگیهای مختلف و غیریکنواختی میباشند (شکل 4 الف و ب). گسترش روزافزون شهرنشینی و تردد وسایل نقلیه، فعالیت کارخانههای بزرگ صنعتی و از طرف دیگر وجود مواد مادری متنوع با میزان پذیرفتاریمغناطیسی متفاوت از عوامل دخیل بر ضریب تغییرات بالای پارامترهای مغناطیسی میباشند.
الف |
ب |
شکل 4 - پراکنش مکانی حاصل از کریجینگ معمولی (الف) پذیرفتاری مغناطیسی و (ب) پذیرفتاری مغناطیسی وابسته به فرکانس |
جدول2، پذیرفتاریمغناطیسی و پذیرفتاریمغناطیسی وابسته به فرکانس در نمونه سنگهای مادری جمعآوری شده از منطقه مطالعاتی را نشانمیدهد. نتایج نشانمیدهد که بالاترین مقادیر پذیرفتاری- مغناطیسی در سنگهای آذرینی مشاهده میشود و نمونه سنگهای بازالت، پوفیریت و گرانیت به ترتیب 1/898، 2/481 و 0/277 (10-8m3kg-1) بیشترین مقدار را دارد. سنگهای رسوبی کمترین مقادیر پذیرفتاری مغناطیسی را نشان میدهند که در سنگهای کنگلومرا- شیل و دولومیت به ترتیب1/7 و 9/4 (10-8m3kg-1) کمترین مقادیر را دارند. به صورت کلی پذیرفتاری مغناطیسی در رسوبات آبرفتی بیشتر از سنگهای رسوبی و کمتر از سنگهای آذرینی است. لو (2000) سهم جزء مغناطیسی مواد مادری در افزایش مقدار پذیرفتاری مغناطیسی در خاکهای تشکیل شده از بازالت را در مقایسه با دیگر خاکهای تشکیل شده از سنگهای رسوبی خیلی بالا گزارش کردند (18). مگیرا و همکاران (2006) اشاره کردند که خاکهای مشتق شده از سنگهای بازی، پذیرفتاری مغناطیسی بالایی دارند (7).
جدول 2 - غلظت پارامترهای پذیرفتاری مغناطیسی در نمونه سنگهای جمعآوری شده از مواد مادری منطقه مطالعاتی |
||
|
پذیرفتاری مغناطیسی (χlf) |
پذیرفتاری وابسته به فرکانس (χfd) |
گرانیت |
0/277 |
46/0 |
بازالت |
1/898 |
53/0 |
آندزیت |
1/68 |
66/3 |
پورفیریت |
2/481 |
59/0 |
توف سبز آتشفشانی |
4/52 |
45/0 |
سنگ آهک |
1/24 |
60/0 |
کنگلومرا-شیل |
1/7 |
74/2 |
شیل |
6/43 |
20/1 |
فیلیت |
1/28 |
18/0 |
ماسه سنگ |
7/83 |
39/2 |
دولومیت |
9/4 |
13/2 |
رسوبات آبرفتی1 |
بین 6/211 تا 5/212 |
بین 70/0 تا 94/0 |
1میانگین پارامترهای مغناطیسی در رسوبات آبرفتی بین تمام افقهای ژنتیکی و افق C که در عمق 180 تا 250 سانتیمتری بود، محاسبه شده است. |
بحث و نتیجهگیری
نتایج نشان داد که بالاترین میزان پذیرفتاری- مغناطیسی در مناطقی با فعالیت انسانی بالا مشاهده شد. در کاربری اراضی شهری میانگین پذیرفتاری مغناطیسی بیشتر از سایر کاربریهای اراضی بدست آمد. جمع ذرات فرومغناطیس با منشاء انسانی بیشتر در جریان سوخت سوختهای فسیلی و فعالیت کارخانههای صنعتی به خصوص کارخانه سرب و روی و مجتمعهای صنعتی در منطقه اتفاق میافتد. نتیجه حاصل از پراکنش مکانی پذیرفتاریمغناطیسی کاملاً منطبق بر نتایج مربوط به کاربریهای اراضی مختلف بود و بیشترین مقادیر پذیرفتاری مغناطیسی در کاربری شهری و اطراف مراکز صنعتی مشاهده شد. نتایج حاصل از تجزیه به مؤلفههای اصلی و آنالیز خوشهای دو منبع اصلی تأثیرگذار بر پارامترهای مغناطیسی را نشان داد. گروه اول شامل عناصر با آلودگیانسانی(سرب، روی، مس، کادمیم) و پذیرفتاری مغناطیسی است و گروه دوم شامل عناصر با منشاء طبیعی (آهن، منگنز، کروم، کبالت، نیکل) و پذیرفتاری مغناطیسی وابسته به فرکانس است. به صورت کلی میتوان گفت که روش پذیرفتاریمغناطیسی، تکنیکی با قابلیت بالا جهت برآورد آلودگی محیط و جدا کردن منابع انسانی از طبیعی میباشد.
منابع
1- Dearing, J.A., 1999. Environmental Magnetic Susceptibility: Using the Bartington MS2 System. Chi Publishing, Keniloworth, England.
2- Karimi, R., Ayoubi, S., Jalalian, A., Sheikh-Hosseini, A.R., and Afyuni, M. 2011. Relationships between magnetic susceptibility and heavy metals in urban topsoils in the arid region of Isfahan, central Iran. Journal of Applied Geophysics, 74: 1-7.
3- Dankoub, Z., Ayoubi, S., Khademi, H., and Sheng-Gao, L.U. 2012. Spatial distribution of magnetic properties and selected heavy metals in calcareous soils as affected by land use. Pedosphere, 22: 33-47.
4- Wang, X.S., and Qin, Y. 2006. Comparison of magnetic parameters with vehicular Br levels in urban roadside. Environ. Geol, 50: 787-791.
5- Lu, S.G., Bai, S.Q., and Fu, L.X. 2008. Magnetic properties as indicators of Cu and Zn contamination in soils. Pedospher, 18: 479-485.
6- Hoffmann, V., Knab, M., and Apple, E. 1999. Magnetic susceptibility mapping of roadside pollution. J. Geochem. Explor, 66: 3131-326.
7- Magiera, T., Strzyszcs, Z., Kapicka, A., Petrovsky, E. 2006. Discrimination of lithogenic and anthropogenic influences on topsoil magnetic susceptibility in Central Europe. Geoderma, 130: 299-311.
8- Sharma, A.P., and Tripathi, B.D. 2008. Magnetic mapping of fly-ash pollution and heavy metals from soil samples around a point source in a dry tropical environment. Environmental Monitoring Assessing, 138: 31-39.
9- Wang, G., Oldfield, F., Xia, D., Chen, F., Liu, X., and Zhang, W. 2012. Magnetic properties and correlation with heavy metals in urban street dust: A case study from the city of Lanzhou, China. Atmospheric Environment, 46: 289-298.
10- Lu, S., Wang, H., and Bai, S. 2009. Heavy metal contents and magnetic susceptibility of soils along an urban–rural gradient in rapidly growing city of eastern China. Environmental Monitoring Assessing, 155: 91-101.
11- Johnson, D.E., 1998. Applied Multivariate Methods for Data Analysis, Duxbury Press, Pacific Grove, California, USA.
12- Lu, S.G., Bai. S.Q., and Xue. Q.F. 2007. Magnetic properties as indicators of heavy metals pollution in urban topsoils: a case study from the city of Luoyang, China. Geophys. J. Int, 171: 568-580.
13- Maher, B.A. 1986. Characterization of soils by mineral magnetic measurements. Physics of the Earth and Planetary Interiors, 42: 76-92.
14- Hanesch, M., Scholger, R. 2002. Mapping of heavy metal loadings in soils by means of magnetic susceptibility measurements. Environ. Geol, 42: 857-870.
15- Kapicka, A., Jordanova, N., Petrovsky, E., and Podrazsky, V. 2003. Magnetic study of weakly contaminated forest soils. Water Air Soil Pollution, 148: 31-44.
16- Amini, M., Afyuni, M., Khademi, H., Abbaspour, K.C., and Schulin, R. 2005. Mapping risk of cadmium and lead contamination to human health in soils of Central Iran. Science of the Total Environment, 347: 64-77.
17- Canbay, M., Aydin, A., and Kurtulus, C. 2010. Magnetic susceptibility and heavy-metal contamination in topsoils along the Izmit Gulf coastal area and IZAYTAS (Turkey). Journal of Applied Geophysics, 70: 46-57.
18- Lu, S.G. 2000. Lithological factors affecting magnetic susceptibility of subtropical soils, Zhejiang Province, China. Catena, 40: 359-373.
19- Jelenska, M., Hasso-Agopsowicz, A., Kadzialko-Hofmokl, M., Sukhorada, A., Bondar, K., and Matviishina, Z.H. 2007. Magnetic iron oxides occurring in chernozem soil from Ukraine and Poland. Stud. Geophys. Geod, 52: 255-270.
20- Fine, P., Singer, M.J., and Southward, R.J. 1989. Role of pedogenesis in distribution of magnetic susceptibility in two California chronosequence. Geoderma, 44: 287-306.
1 دانشآموخته کارشناسی ارشد، مهندسی علوم خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی اصفهان، ایران *(مسئول مکاتبات).
2- استاد مهندسی علوم خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی اصفهان، ایران.